با امام زمان حرف زدی!؟
با امام زمان حرف بزن!
____
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شہادټ
شہادټرؤیاےناتمومہ✨🕊
____
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
هدیه به شهید مهدی بختیاری🌹🕊✨ شادی روحش صلوات
ممنون از تمام کسانی که شرکت کردن صلوات ها الان جمع میشه و به اسم شهید مهدی بختیاری ارسال میشه برای عتبات برای زیارت!🕊🙏🌹
میگـنیڪۍازحـسـرتهـاۍ
روزقـ ـیامتاینهـڪہنشـونت
میـدنمیتـونسـتۍتـوزنـدگۍ
بهـڪـجاهابرسـۍ. . .🙂
نرسیدۍ!ジ
#حࢪف_حساب💛
چه شب های ڪه نگفتیم:
"ظَلَمْتُ نَفْسی"
ودوباره ظلم کردیم به خودمان!!!🌱🤍
حُبِّ دنیٰا..
وحُبِّ خُدا..
در یك دل جاۍ نمیگیرد..؛
باید از یکی از آنھا گذشت..!
آیتاللهحقشناس🌱
#تلنگر!
قسمت۴۱
راضیه: سوار ماشین شدیم!
همه ساکت بودن کسی حرفی نمیزد! فکر کردم الان صحبت مهر شهید میشه اما نه باز خداروشکر کردم!
به ساعت نگاه کردم22:30 دقیقه بود!
دلم هوایی شده بود دوست داشتم دوباره برم کربلا! بشینم تو صحن بین الحرمین !
چقد دلم واسه اون لحظه ها تنگ شده
تو خیال خودم بودم! که گوشیم زنگ خورد
به صفحه گوشی نگاه کردم نوشته بود
پوریا جا خوردم اینا از کجا در اومدن! آخه
مگه من شماره اینا حدف نکردم!؟
وای خدا الان چه وقت زنگ زدنش بود قطعش کردم حدود6 باری زنگ زد!
یوسف جلو نشسته بود برگشت سمتم گفت: گوشی سوخت نمیخواس جواب بدی!؟
+نه!
همون لحظه شماره اش رو فرستادم تو لیست سیاه!
زنگ زدن پوریا منو یاد کارای زشتم انداخت حالم رو خیلی بد کرد!
اینا چرا دارن به من زنگ میزنن! اووووف خدایا خودت بخیر کن!
رسیدیم خونه پیاده شدیم !
مستقیم رفتم داخل اتاقم حالم خیلی بد شد
از اتاق اومدم بیرون رفتم سمت یوسف
+یوسف فردا برام یک سیم کارت بخر میخوام اینو بندازم دور!
_مگه سیم کارتت چشه!؟ چیزی شده!؟
+نه اتفاق خاصی نیفتاده فقط سیم کارتم عوض بشه بهتره!
_باشه برات میارم! ولی اگر چیزی شده بهم بگو!
خواستم برم پشیمون شدم گفتم بزار بهش بگم: تازه تو ماشین ! یکی از اونایی که باهاشون رفتم عراق بهم زنگ زد
شماره اش مسدود کردم و حذفش کردم!
میخوام کلا سیم کارتم عوض بشه بهتره
_چرا مگه اذیتت میکنن!؟
+نه یوسف جان اصلا مهم نیست چیزی در موردش به مامان بابا نگو سیم کارت جدید بیار تا عوض کنم
_باشه، راضیه!؟
+جانم
_اتفاقی افتاد بهم بگو
+چشم، من برم بخوابم فردا کلاس دارم شب بخیر
_شب بخیر
خیلی نگران بودم میترسیدم
اینا زنگ زدنشون بعد این همه مدت خالی نیست از بس ترسیده بودم تو تنهایی خودم گریه میکردم شب رو نتونستم بخوابم
اینا هر کاری ازشون برمیاد من اینارو خوب میشناسم مردم آزاری دارن!
هرکاری کردم نتونستم بخوابم از اتاقم اومدم بیرون!
یوسف بیدار بود
ولی نرفتم سراغش یه لیوان اب خوردم!
برگشتم سمت اتاقم!
نزدیک های اذان بود ! دیگه نتونستم بخوابم برای همین منتظر موندم اذان بگه نماز بخونم بعد بخوابم!
بعد از خوندن نماز با هزار مکافات خوابم برد!
کلاسم ساعت 9:30 صبح بود
برای صبحونه بیدار شدم!
یوسف رفته بود دانشگاه افسری زدم تو سرم این یک هفته دیگه میاد پس سیم کارتم رو چجوری برام میاره عه!
بعد از خوردن صبحونه بابا من رسوند کلاس کنکوری!
دوست داشتم آموزش الهيات و معارف اسلامی یا
فقه و مبانی حقوق اسلامی قبول بشم چون رشته ام انسانی بود!
قبول شدن تو این رشته ها چندان هم آسون نیست طبق صحبتی که مشاوره رشته ام بهم گفت!
قسمت۴۲
پیاده شدم از ماشین وارد موسسه شدم
که توش کلاس کنکوری برگزار میشد!
جالب اینجاست موسسه ما کنار بسیج شهرمون بود چند متری دورتر!
وارد کلاس شدم استاد داشت درس میداد!
که گوشیم زنگ خورد به صفحه نگاه کردم ناشناس بود صدای گوشیم رو کم کرد و تلفن رو قطع کردم مشغول یاد داشت کردن نکات بودم دو باره گوشی زنگ خورد بازهم قطعش کردم نیم ساعت دیگه کلاس تموم میشد!
گوشیم رو نگاه کردم پیام اومد بود
ملیکا میای بیرون یا ابروت رو جلو این مؤسسه میبرم!
داشتم خفه میشدم! من گفتم اینا زنگ زدن خالی نیستن این چی میخواد!
ترسیده بودم واقعا ابروم رو ببره!
نفس عمیقی کشیدم بهش پیام دادم من با شما کاری ندارم یکبار دیگه مزاحم بشی یجور دیگه برخورد میکنم !
پیام داد: تو میدونی چیکارهایی میتونم بکنم منو تهدید نکن وگرنه ابروت رو میبرم 10دقیقه بهت فرصت میدم!
استاد:اتفاقی افتاده خانوم رادمهر معمولا سر کلاس درس کسی از گوشی استفاده نمیکنه!
+ببخشید
_مشکلی نیست ولی لطفا دیگه تکرار نشه
خب بچه ها کلاس امروز تموم شد لطفاامروز اون تست هایی که دادم
رو حتما حل کنید ان شاءالله پس فردا چک میشه خسته نباشید!
وای خدایا شکرت کلاس تموم شد
با کلی صلوات ایت الکرسی اومدم بیرون موسسه دیدمش اونطرف ایستاده بود پوریا
با اون صورت چندش آورش!
رفتم سمتش سعی کردم نشون ندم که ترسیدم!
+بفرمایید چیکارم داری شما اومدی دنبال من!؟
_به به ملیکا خانوم اوفف چادری شدی شدی بچه مذهبی ، جو گیر شدی!؟
+ گفتم چیکارم داری صدام زدی!؟
_میگم! فرار کردی رفتی! قرار ما این نبود که!
+ظاهرا شما کاری نداری منم وقت واسه این بچه بازی هات ندارم
ازش دور شدم چادرم رو کشید
_کجا فرار میکنی!؟
+چادرم رو ول کن بی شرف! بار دیگه بیای دنبال من به حراست میگم ازمن چی میخواین برید زندگیتون رو بکنید !
_من گفتی بی شرف!؟
+اره بی شرفی نبودی نمی افتادی دنبال خجالت بکش !
حالا بگو چی میخوای می خوام برم!؟
_بی شرف من نیستم تو هستی که پولامون رو دزدیدی و فرار کردی الان خودت رو کردی یک دختر سر به زیر و مذهبی نما که کسی بهت شک نکنه یک دزد و یک دختر کثیفی هستی!
راضیه: دیگه داشت زیاده روی میکردی
+حد و مرز خودت رو بدون لطفا
_نکنم چیکار میکنی مثلا!؟
راضیه از پشت یکی اومد! گفت: اتفاقی افتاده خواهر!؟
صداش چقد آشنا بود صورتم رو برگردوندم سمتش محمد حسین بود!
آبروم رفت اخه چرا!؟
با تعجب نگاهم کرد شکه شده بود!
گفتم: نه اتفاقی نیفتاده
_چرا شده این دختر یک دزده بگیریدش ببریدش!
+گفتم من دزد نیستم اینقدر هم مزاحم من نشو !
محمد حسین: چیکار با دختر مردم داری چرا مزاحمت ایجاد میکنی!؟ بیا برو تا ندامت دست پلیس!
_تا پول منو نده جایی نمیرم!
محمد حسین:خانم رادمهر شما بدهکاری هستین به ایشون!؟
+نه ایشون مزاحمت ایجاد میکنن علکی!
_چرا دروغ میگی پول سفر های خارج از کشور جشن ها من همه پولشون رو می خوام!
+ایشون دردشون پول نیست پدر بنده با پدرشون تصفیه حساب کردن ایشون بیمارن مزاحمت ایجاد میکنن
محمد حسین: پس هیچ پول رو دادن به پدرتون امری دیگه!؟
_تو اصلا کی هستی دخالت میکنی!؟
+اقامحمد حسین ولش کنید تروخدا این دیونه ست بفرمایید بریم
محمد حسین:باشه
با اخم از جلوی پوریا دور شد
_راضیه تو میدونی ولکن نیستم تا پولام رو نگیرم راحتت نمیزارم!؟
محمد حسین برگشت سمتش بهش گفت: غلط میکنی تهدید کنی دوما اسمش رو رو زبون کثیفت نیار پسر سوما گفت به تو بدهکار نیست دردت چیه هاااا!؟
#عطر_نماز 🌸🕋
✍ امام محمد باقر(ع):
درحال کسالت و خواب الودگی و سنگینی به نماز نایست،چون از نشانه های نفاق است.
📕(الکافی.ط الاسلامیه،ج۳،ص۲۹۹)
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعای_فرج 🤲
اذان صبح به افق اهواز
5:26♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق بہ شہادت گلیہ کہ در دل ھر کس نمی گنجد
#شہدایی
#عاشقانہ
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کربلا
مارو بطلب اربعین امسال بیایم پابوسی اقای من💔❤️
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112