#حیعلیالصلاه
#نمازاول وقت
سفارش #شهدا
دل تنها نردبانی است
که آدمی را به آسمان میرساند
و تنها وسیلهایست که خدا را در مییابد
#شهید_چمران
اذان ظهر به افق اهواز
13:13
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
وقتی که عبد معصیت میکند..
پروردگار پردهای روی مثال بنده
میاندازد تا ملائکهی دیگر از
سرّ عبدش مطّلع نشوند..!
ای دادِ بیداد..!
ما خدای خودمان را نشناختهایم...
ای قربان این خدا..!(:
حاجآقا حق شناس🌱
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي تَحَبَّبَ إلَيَّ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي🌱
قربون اون خدایی که با من مهربونی میکنه بهم محبت میکنه با اینکه از من بی نیازه...
#عربیات🤍
خدایا انقدر اخلاق ما
رو خوب کن...
که از هیچی ناراحت نشیم!
استاد #پناهیان🎤
#یادی_از_شهدا
🌷 خواستگاری اومد گفت:
من چهار تا زن دارم
اول با سپاه ازدواج کردم
بعد با جبهه
بعد با شهادت
آخرش با تو ...🌷
همسر #شهید_مهدی_زین_الدین
💞🍃
✨یکی از آشنایان، خوابِ شهیـد احمد پلارک رو دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد، شهید پلارک بهشگفت: "من نمیتونم شما رو شفاعت کنم ... فقط وقتی میتونم شما رو شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبانتان را نگه دارید، در غیر این صورت هیچکاری از من بر نمیاد..."
🕊#شهید_سید_احمد_پلارک
🌻🕊هدیـهبهارواح مطـهرشهـدا🌹صلــوات💐
🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🕊
#شهادت
شهد شهادت
این شهد شهادت را همراه تو می نوشم
چون راه سعادت را در راه تو می دانم
سامان دلم هستی در پیش تو می مانم
لبیك شهادت را همراه تو می خوانم.
🧡
•° دقــتڪݩیــد
•° زݩدگــــــے
•° مِݩہـــــآے _ خــــــــــدآ🌱
•° تمــآمــش
•° مےشــود
•° گـــــرفتــــآرے ...
#استــآدحسیݩاݩصــاریــاݩ🔖
#چادرانہ 😇🦋•°•
بی خردان معتقدند
که اگر حجاب برداشته شود!
زن آزاد است!
چه کسی به نام آزادی دیوار خانه اش برمیدارد...
♥️ #تلنـگرانہ
بـــــرادرم...
او در گرماے تابستان چـــادر🖤 سر ميڪند،سخت است ؛
ولے تنها 3 ماه سخت است ،
چـــادر🖤 آزادے حرڪت و دستانش را مے گيرد ،
.سخت است ولے نه زياد ؛
#چادر سر ڪردن مسئوليت مے آورد و انتظار🌺
☝️🏼ولے تـــــمام اينها
سخت تر از ڪار تو نيست ؛
سخت تر از ڪار تو نيست ڪه بايد در تمام طول سال
سر به زير راه بروے💚
و از ميان مدادرنگے هاے متحرڪ...
کوچه ها و خيابان ها،
از ميان بانوانے ڪه نتوانسته اند خودنمايے شان
را ڪنترل ڪنند ، سالم رد شوے🌸 ...
ازڪار تو سخت تر نيست ڪه در اين
هجوم بے مهاباے وسوسه هاے دلفريب و پليدے هاے نا جوانمردانه ❌بايد پاڪـــــ باقے بمانے💛!
و " خـــ📿ــداوند " مرد را قوے آفريد
زيرا وظيفه ات بسے سنگين تر است👌 ؛
و اگر در اين آزمون ها پيروز شدے
مردے خدايـــــے ميشوے🍃 ...
🌼
⛅️🍃⛅️
🍃⛅️
⛅️
💕 #اخلاق_مهدوی 😊
⭕️ زبان؛ عامل ترقی یا بدبختی؟ انتخاب با توست.
🔹 زبان، میتواند عامل ترقی و رشد و یا عامل بدبختی باشد. بستگی دارد چطور از آن استفاده کنی. ناسزا گویی، نشانه ضعفِ روحی _ روانی و بدنی است.
🔸 پیامبر فرمودند: «بهشت، بر هر ناسزاگوی بی شرمی که باکی از آنچه میگوید و از آنچه به او گفته میشود ندارد، حرام است.»
📚 اصول کافی، ج ۴، ص ١۴
🔺 چرا کسی که ادعا میکند منتظر است، نباید دشنام بدهد؟ با توجه به نشانه های گفته شده، منتظر نباید ضعف روحی _ روانی داشته باشد؛ چون پشتوانه ای بزرگ را میشناسد. بنابراین دلیلی وجود ندارد که دشنام بدهد.
🖤💐همانا برترین کارها،
کار برای امام زمان است💐🖤
🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش بحال شهدا🕊
پنجشنبه است به یاد. شهدا صلوات🕊
بنده خدا:
مُحرم رو با امامحسین(؏) میاره !
تهش اگھ بازم هیچی نشدی ،
حق نداری نا اُمیدشی
وگرنھ گناهکاری !
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
خوش بحال شهدا🕊 پنجشنبه است به یاد. شهدا صلوات🕊
زیارت نامه شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
『🖤🏴•••
📷تصویرسازی زیبا به مناسبت فرار زندانیان فلسطینی از زندان رژیم صهیونیستی
🔹چند روز پیش ۶ اسیر فلسطینی از زندان فوق امنیتی اسرائیل با حفر تونل فرار کردند.
🔹هرجای منطقه روحیه مقاومت و مبارزه هست نام #حاج_قاسم میدرخشد.
Eitaa.Com/DukhtaraneBeheshti
•••🖤🏴』
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند:
هیچ چیزی به مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی ساید،پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال.»
نماز اول وقت
سفارش ائمه علیه السلام
اذان مغرب به افق اهواز
19:44
________
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
استاد فرهمند - دعای کمیل.mp3
11.44M
دعای کمیل با صدای استاد فرهمند
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
قسمت۶۲
+سلام
_سلامو کوفت دختر توکجایی سه روزه گوشیت خاموشه نمیگی نگرانت میشم راضیه واقعا خود خواهی
+مجبور بودم هانیه! ببخشید شرمنده
ببخشید دیگه هین هین من بخدا برات تعریف میکنم!
_الان بگو!
+میتونی بیای خونمون!؟
_باشه ربع ساعت دیگه پیشتم
+خوش اومدی! پس منتظرتم فعلا
_فعلا
بلند شدم رفتم پیش مامان بهش گفتم هانیه داره میاد
اتاقم رو مرتب کردم!
زنگ ایفون اومد رفتم درو براش باز کردم
سلام خوبی؟
_سلام بسم الله اینا چیه ببینیت رو بستی!
+خوبم بیا بریم داخل!
رفتیم داخل اتاق براش شربت آوردم
گفت:من نمی خورم تا نگی من نبودم چی شده؟
بگو دیگه راضیه
براش کامل تعریف کردم
+اخ وای خدا الان حالت بهتره!؟
دانشگاه نرفتی؟
_خوبم، با کدوم ابرو برم!
+من میگم اقای سجادی اون روز چرا اومد سراغت رو گرفت
_چخبره در نبود من چیکار کردی!؟
+کاری نکردم ولی اومد گفت خانم رادمهر چرا نمیان دانشگاه گفتم منم نمی دونم گوشیش خاموشه!
عصبی بود! بعد شمارت رو خواست! اول گفتم اجازه ندارم بگم بعد گفت: لازم باشه میرم از دانشگاه میگیرم ولی عجله دارم لطفا
+شمارمو دادی دیونه؟
_وااای راضیه خو اره!
+میای دانشگاه؟
_اره پس فردا!
+باشه،رااااااااضیییییی
_جانم
+میای بریم بهشت زهرا؟
_الان؟
+اره ساعت15 دیگه بلند شو جان من!
_بزار به مامان بگم چون دکتر گفت زیاد نرو جلو خورشید
،+،باشه
رفتم پیش مامان گفت: میری اما اگر دوباره حالت بد شد خودت میدونی هاااا
البته با هزار التماس قبول کرد
+هانیه یک نیم ساعت دیگه میریم
_باش
+الان شربت رو بنوش بی زحمت تا من نخوردمش! همه چیز رو گفتم دیگه!
_راضیه
+صبر کن یک صلوات بفرستم
_چرا!؟
+بعد از چندین ماه اسمم رو درست تلفظ کردی
_نه جدی میگم
+جانم بگو
_حالت بهتره؟
+نگران نباش بد باشه هم خوب میشم!
_راستی اون برگه که حاج حسین یکتا نوشت رو خوندی؟
+کی وقت بکنم من ابروریزی پشت ابرو ریزی!
خدا قربونش برم منو داره امتحان میکنه
فکنم نمره از بیست بشه 19
_چقد از خود راضی!
خو دفتر رو بیار ببینم چی نوشته!
+باشه
رفتم دفتر رو از کمد در آوردم، صفحه اول باز کردم!
با دیدنش جا خوردم!.
قطره اشکی از چشام بی اختیار سرازیر شد
نوشته بود
از عهدی که با مادر بستی دست پا نکش!
زیرش یک امضا زده بود نوشته بود یکتا
هانیه زد بهم گفت:راضیه چی نوشته!؟
ببینم! خب
_نه ولش کن لازم نیست!
+واا باشه هرجور راحتی
_من برم اماده بشم
روسری عوض کردم چادر سرم کردم رفتیم بهشت زهرا!
قسمت۶۳
اینبار هانیه ماشین پدرش رو اورده بود!
سوار ماشین شدیم رفتیم بهشت زهرا دقیقا اینجور موقع ها بهشت زهرا خلوته
حدود ساعت4:15 رسیدیم ماشینش رو پارک کرد رفتیم همون طور که حدث زده بودم
کسی نبود
مثل همیشه کنار شهدای گمنام!
اصلا مزارشون بوی خونه ی حضرت زهرا س رو میده!
_هانیه میتونی بطری اب بیاری رو قبر هاشون اب بریزیم همش خاکه!
+باشه
نشستیم منو هانیه تاجایی که تونستیم قبر هارو میشتیم که گوشی هانیه زنگ خورد
رفت اونطرف با گوشی حرف میزد
یک لحظه با عجله اومد.سمتم گفت: راضیه باید برم حالا بابام دوباره بد شده
تو بمون اینجا الان تاکسی میاد دنبالت
:_ای وای عزیزم نگران نباش هانیه خوب میشه برو عزیزم کلا خودم میرم تنهایی زنگ میزنم به مامان بیاد برو گلم نگران نباش
+ببخشید فعلا
_خبرم کنی هاا برو به سلامت
+چشم
نشستم خودم تنهایی قبر هارو میشورم زیاد هم بودن
راضیه هم رفت با خودم گفتم:خب بقیه اش ان شاءالله یروز دیگه میشورم!
دیگه شهدا منو ببخشن من تنهایی نمیتوانم!
نشستم بود حدود 20 تا دیگه موندن!
سرم رو یکم گرفتم بالا اونطرف رو نگاه کردم
دو نفر از اقایون پایگاه اومده بودن یکیشون رو شناختم اقا هدایتی بود دومی پشتش به من بود نشناختم
حدود 20 قبری رو شستم !
بلند شدم رفتم کنار شهید همت ،افشری
اونا مزارشون زیر سایبون بود!
زیاد گرما و خورشید نبود! نشستم کنار قبر شهید همت زیارت حضرت زهرا خوندم
عادت داشتم هرجا برم اسم حضرت زهرا س با من باشه!
مشغول خوندن بودم به اخرش رسیدم نشستم با تسبیح ذکر صلوات خاصه حضرت زهرا س گفتم! اللهم صلی علی فاطمه و ابیهاو بعلها و بنیها و سر المستودع فیها به عدد ما احاطه بهی علمک!
در همان حال خودم بودم به شهید همت حرف میزدم تو اگر باهات. این آبروریزی میشد و تو بس گناه باشی چیکار میکردی؟!
میدونی دیگه اصلا دلم نمیخواد برم دانشگات احساس میکنم حتی ابروی یوسف هم رفته!
شما که خیلی کارا از دستتون برمیاد پس به من کمک کن
واقعا دیگه کم آوردم! به هادی هم بگو کمکم کنید لطفا!
تو حال و هوای خودم بودم یکی گفت:خانم رادمهر !؟
بلند شدم گفتم:سلام
سجادی بود
_سلام، شما اینجا چیکار میکنید؟
+چرا مگه بنده با بقیه چه فرقی دارم که اینجا چیکار میکنم!؟
_نه نه بنده منظورم این نبود!
+هرچی باشه مهم نیست! فعلا
_صبر کنید!
+بفرمایید
_دیگه نمیاید پایگاه؟
+ فعلا که دانشگاه نمیام چه برسه به پایگاه!
_هر چی بود مشکل حل شد
+اگر حل شده بی زحمت ابروی رفته ی منو هم برگردونید!
_مردم حرفشون رو میزنن اینا بیکارن و برای این چیزها حوصله دارن
خواهر ابروی شما ومن و..... همه اول باید پیش خدا حفظ بشه اگر اونجا شد دیگه غمی نیست!
دوستان و اولیا خدا نه ترسی بر آنها هست و نه غمگین میشوند!
ادامه دارد و.....
اگه صلاح می دانید این لینک را برای پرسش سوالات اعتقادی در گروه ها و کانال هایی که عضو هستید یا مدیر هستید به اشتراک بگذارید.
هر روز یک یا چند سوال اعتقادی
که پس از پاسخ قانع کننده برای پرسش گر پاسخ سوال بعدی آن شاء الله داده خواهد
https://eitaa.com/joinchat/459079817C5f0f04fb0d
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]