#رمان_دلبسته_ی_مادر💞🌿
#نویسنده_گمنام
قسمت۶۶
+چشم ولی من عمرا اینو جلو بابا بزارم مامان
مامان:خب حالا
خلاصه با هر مکافاتی بود من این کیک رو آوردم گذاشتم جلو بابا
بابا: حاج خانم بعد چند ماه چه عجب کیک درست کردی؟
مامان: نه حاج اقا کیک رو راضیه درست کرد
بابا:دستت درد نکنه دخترم
+خواهش میکنم
بابا: دانشگاه چخبر راضیه جان؟
+سلامتی بابا الحمدلله خوبه
رفتم جلوتر کیک رو بریدم یک قطعه گذاشتم جلوش
تمام هواسم بهش بود چیکار میکنه کیک رو خورد چیزی نگفت تو دلم گفتم راضیه افتضاحه لابد بابای مظلوم من بزور قورت میداد!
دیدم بابا بشقابش رو اورد جلو گفت:یک تیکه دیگه برام بزار خوشمزه شده؟
+بابا جدی میگی یا داری سربه سرم میزاری؟
بابا: مگه چخبره دخترم؟!
+هیچی بابا بخور نوش جان
خلاصه این کیک هم خورده شد
مامان چند تیکه برا یوسف نگه داشت!
منم رفتم اشپزخونه ظرف هارو شستم!
بعد رفتم تو اتاق توسل کردم به حضرت زهرا س مثل همیشه کمکم میکرد این بار هم کمک کنه!
با هزار ذکر یا زهرا خوابم برد! خواب شهید هادی ذوالفقاری رو دیدم
بهم پشت داده بود خواستم بیام جلو گفت: نیا همونجا وایسا
ناراحت بود!
حضرت زهرا س اینو بهت یاد داد؟!
من این بهت یاد دادم؟
یکمی مکث کرد گفت: تو داری برای خدا کار میکنی نه برای مردم به خدا توکل کن
فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ ۚ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
وقتی خدا از دلت خبر داره نیتت چیه و تو داری کارت رو برای خدا میکنی!
دیگه لازم نیست بجای خدا برای خودت تصمیم بگیری! در کار های زندگیت مگه نمیگی توکل به خدا؟ پس بسپار به خودش!
هواسمون بهت هست! یا زهرا
حتی نگذاشت حرفم بزنم
از خواب پریدم! دقیقا یادم اومد بخاطر تصمیمی که برای پایگاه گرفتم که استئفا بدم بود!
با خودم گفتم :خدایا غلط کردم اشتباه از من بود ببخش دیگه تکرار نمیشه
به ساعت نگاه کردم هنوز2:45 بود اخ هنوز حتی نزدیک اذان هم نیست الان من چجوری بخوابم!؟
دیگه با هزار با ر خوندن ایت الکرسی خوابم برد
واسه نماز صبح بیدار شدم دیگه نخوابیدم!
هر چی بود بلاخره ساعت 7 صبح شد بلند شدم رفتم صبحونه اماده کردم!
خیالم از دانشگاه دیگه راحت بود با صحبت دیشب شهید هادی ذوالفقاری
مامان و بابا بیدار شدن
تا رفتم لباسهام رو پوشیدم مقنعه ام درست کردم!
مامان و بابا نشسته بودن سرمیز
نشستم صبح بخیری گفتم: یک لیوان شیر خوردم بلند شدم
+فعلا خداحافظ
بابا:کجا دخترم میرسونمت
+نه بابا جان هانیه دوستم اومده دنبالم
_برو به سلامت دخترم!
خداحافظی کردم چادرم رو سرم کردم رفتم تو حیاط تا کفشم رو پوشیدم هانیه چندتا بوق نثارم کرد
+این دیونه شد اومدم بابا خوو
در رو باز کردم
رفتم داخل ماشین
+سلام صبح بخیر
_سلام همچنین
+میگم.چرا اینقدر عجله داری زهر ترکم کردی؟
_خب حالا ببخشید
حرکت کردیم سمت دانشگاه
+هین هین
_جانم
+جانت سلامت، حالت بابات چطور شد؟!
_چی بگم تا دیشب حالش بد بود بیمارستان بستریه دکترا میگن اگر خونه بمونه ممکنه سکته قلبی کنه دوباره! برای همین بستریش کردیم
+عزیزم ان شاءالله زودی خوب بشه نگران نباش ، هوای شرکت رو کی داره!؟
_عمو و داداش بزرگم هستن
+اها خوبه،گریه نکنی هااا هین هین من ان شاءالله خوب بشه!
_اخه بابامه! ان شاءالله
+راستی هانیه سفر مشهد چی شد میری؟
_حال بابامو که میبینی فکر نکنم حالا اگه اقا طلبیده چرا که نه!
+اها ان شاءالله بری
رسیدیم دانشگاه پیاده شدم خیالم راحت بود با توسل به حضرت زهرا وارد دانشگاه شدم!
کنار هانیه. راه میرفتم به ساعت نگاه کردم یک 45 دقیقه ایی تا شروع کلاس مونده
رو به هانیه کردم گفتم من برم پایگاه زود میام
+وااایسل راضیه بری که چی ندیدی اونباری چجوری با ابروت بازی کردن!؟ میری که چی بشه!
_خوو حالا بیا منو بخور دیگه!
کار دارم اونجا
+میخوای برگردی باز اونجا فعالیت کنی؟
_اره چطور؟
+اینبار اگر ابروت رفت دیگه من نیستما باور کن راضیه
_نگران نباش دیگه نمیره!
+خدا بخیر کنه، کاری نداری من دارم میرم کلاس
_نه برو به سلامت!
#کپی_رمان_تا_اطلاع_ثانویه❌
#رمان_دلبسته_ی_مادر💞🌿
#نویسنده_گمنام
قسمت۶۷
از هانیه جدا شدم رفتم سمت پایگاه دانشگاه
کسی نبود جز خانم هدایتی هنوز کسی نیومده بود!
داشت پوشه ها رو مرتب می کرد
+سلام، بقیه نیومدن!
یجوری بعد اون ماجرا حرف میزد انگاری ناراحت بود
_سلام، اره فقط اقای سجادی سادات مرخصی گر فتن ظاهرا خانواشون دارن از کربلا میان دوروز مرخصی گرفته شمارو گذاشته بجاش
+اها بسلامتی ان شاءالله
الان که کلاس دارم بعد کلاس میام کاری هارو انجام میدم فعلا!
_بسلامت
از پایگاه اومدم بیرون!
رفتم داخل کلاس می دونستم الان منو ببینن شوکه میشن
دقیقا همه درمورد من تو کلاس صحبت میکردن!
ولی من توجهی نکردم رفتم کنار هانیه نشستم!
استاد وارد کلاس شد برای حضور و غیاب به اسم من رسید یکمی مکث کرد و گفت:
خانم رادمهر اون جلسه غایب بودی چرا!؟
+ببخشید استاد مریض بودم
_اها بعدن باهاتون کار دارم بمونید !
+چشم
شروع کرد به درس دادن دستم خشک شد از بس نوشتم!
استاد میگفت و من می نوشتم!
از خوش شانسی من درس قبلی رو هم مرور کرد
استاد:خب بچه ها خسته نباشید میتونید برید
خانم رادمهر شما همراه من بیاین دفتر!
+چشم
هانیه:راضیه ازت چی میخواد؟
_نمیدونم بزار برم ببینم تورو برو استراحت کن من میام بیرون بعدن دنبالت
+باشه
کیفم برداشتم رفتم پیش میز استاد
+کارم داشتین استاد؟
_بله دخترم
+درخدمتم
_اون هفته رفته بودم شلمچه نائب زیاره بودم
+ممنون از شما خب؟
_نمی دونم ولی یکی کمی خاک بهم داد از اونجا گفت به یک دختر خانمی به اسم راضیه بده نمیدونم خودمم توش موندم ایشون شمارو از کجا میشناسه هرچقد هم دنبالش گشتم پیداش نکردم!
+من؟!
_اره شما دقیقا گفتن راضیه همونی که مادرمون به زندگیش نظر کرد
این خاک رو بهش بدید لطفا از چهره من چیزی بهش نگید
+مطمئن استاد؟
_اره دخترم نشونیت رو داد بهم
راضیه:
دیگه نمی دونستم چی باید بگم
فقط تو خودم موندم! کی بود؟
_خودمم شوکه شدم از اونجایی که من تا الان ندیدمش ولی گفت اهل همین دیارم دیار عشق!
+میشه خاک رو بدین؟!
_اره حتما
از کیفش یک تیکه پارچه سفید در اورد که توش خاک بود
بهم داد
+ممنون استاد
_کاری نکردم! نمیدونم کی بود ولی خوش به سعادتت یوقت ازشون جدا نشی! فکنم شهید بود نمیدونم!
التماس دعا یاعلی
+ممنون یاعلی
مبهوت از کلاس درس اومدم بیرون
رفتم پیش هانیه
+چی شد چیکارت داشت مشروط شدی؟
راضیه خو حرف بزن دیگه دختر!!!
_نه مشروط نشدم!
+پس چی؟!
مجبور شدم ماجرا رو بهش گفتم حال هانیه رو دیدم بدتر از خودم منقلب شد به شهدا اعتقاد داشت ولی نه تا این حد
اشکاش جاری شد!
#کپی_رمان_تا_اطلاع_ثانویه❌
#خادم
شهید نوید صفری🌹
#پیشنهاد
کنکوری های عزیز به شهید عزیز توسل کنید جواب میده😌😉
اونم چجور😁
جدی میگم تجربه یکی از خادمان هست🙈
خیلی با معرفته❤️😊
حتی یک چله کامل زیارت عاشورا رو نخونده
و گفته به جا اون چهل روز سلام به سید شهدا به نیت شما
بازهم فقط چند روز انجام داده
ولی شهید نوید صفری به قولش عمل کرد😊❤️
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
#خادم شهید نوید صفری🌹 #پیشنهاد کنکوری های عزیز به شهید عزیز توسل کنید جواب میده😌😉 اونم چجور😁 جدی
حالا ان شاءالله در آینده زنده بودم خاطره از ایشون میگم😁🌹
#توسلات_به_شهدا❤️
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
#خادم شهید نوید صفری🌹 #پیشنهاد کنکوری های عزیز به شهید عزیز توسل کنید جواب میده😌😉 اونم چجور😁 جدی
حالا نه فقط کنکور😁
هرچی باشه شهید نوید صفری خیلی با معرفته🌹
پاش میمونه
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
حالا نه فقط کنکور😁 هرچی باشه شهید نوید صفری خیلی با معرفته🌹 پاش میمونه
ان شاءالله پس من الا باهاشون عهد میبندم😁
#خادم_دلتنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهمیت #نماز خوندن
اذان صبح به افق اهواز
5:25
____
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
💚🍃اَلسَلامُ عَلَیڪَ یا صَاحِبَ الزَّمان(عج)🍃💚
معمارِ دلهامان🌼
بیـا ویرانـہ را تعمیـر ڪـن🍃
این قصـہ مجهول را
با مقدمٺ تفسیـر ڪـن🌷
#سلامامامزمــــــانمـ🦋
____
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
☘ دعای عهد
📌بسم الله الرحمن الرحيم
اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکرْسِی الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِوَجْهِک [بِاسْمِک] الْکرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِک الْمُنِیرِ وَ مُلْکک الْقَدِیمِ یا حَی یا قَیومُ أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِک الَّذِی یصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یا حَیا قَبْلَ کلِّ حَی وَ یا حَیا بَعْدَ کلِّ حَی وَ یا حَیا حِینَ لا حَی یا مُحْیی الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الْأَحْیاءِ یا حَی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِی الْمَهْدِی الْقَائِمَ بِأَمْرِک صَلَوَاتُ الله عَلَیهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَی مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ الله وَ مِدَادَ کلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِهِ کتَابُهُ [عِلْمُهُ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَینَ یدَیهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَینِی وَ بَینَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِک حَتْما مَقْضِیا،
فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِرا کفَنِی شَاهِرا سَیفِی مُجَرِّدا قَنَاتِی مُلَبِّیا دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُک بیمَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَک وَ أَحْی بِهِ عِبَادَک فَإِنَّک قُلْتَ وَ قَوْلُک الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیک وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیک الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِک،
حَتَّی لا یظْفَرَ بِشَیءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یحِقَّ الْحَقَّ وَ یحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِک وَ نَاصِرا لِمَنْ لا یجِدُ لَهُ نَاصِرا غَیرَک وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کتَابِک وَ مُشَیدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِک وَ سُنَنِ نَبِیک صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیک مُحَمَّدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
#قرارعاشقی♥️🌙
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّڪَالْفَــرَج
__
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
🔰اطلاع_رسانی | یکشنبه_ها
روایتی از کرانه رود اروند...
🔸امروز پخش زنده از یادمان شهدای عملیات والفجر ۸ اروندکنار خواهیم داشت.
🔻انشاءالله امروز حوالی ساعت 16:00 منتظر پخش زنده ما باشید.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#عطرنماز
تقابل شیطان با #نماز
استاد محمد علی جابری: از بین بردن تسبیح دو راه دارد، یکی پس از دیگری دانهها را شکستن و راه آسانتر نخ را پاره کردن؛ نخ که پاره شود دیگر خبری از تسبیح نیست که نیست. شیطان هم برای اینکه تسبیح دینمان را از دستمان در بیاورد، دو راه دارد: از بین بردن دانه دانه دانهها و راه دوم پاره کردن نخ تسبیح. شیطان یک راست میرود سراغ نخ تسبیح، و آن چیزی نیست جز نماز؛ نماز است که از ما گرفته شود، دانه دانه خوبیهای دیگر هم از وجود ما پرمیکشند.
اذان ظهر به افق اهواز
12:01
____
کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
@khodaaa112
✍رسول خدا(ص) فرمودند:
در آخرالزمان از فتنه بدتان نیاید؛ زیرا آن فتنهها منافقان را [رسوا و] نابود میکند.
📚کنزل العمال، حدیث 3170
#حدیث_روز
____________
کانال حذنی معک🕊
@khodaaa112
⚠️راه مقابلہ با شیطان
💠شیخ جعفر شوشترے(ره) :
🔶هر وقت شیطان وسوسہ کرد و نتوانستید حریف نفس بشوید،
هفت مرتبہ بگوئید:
«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ ، لا حَولَ وَلا قُوَّة اِلّا بِاللهِ العَلیِّ العَظیم»
🔸 وقتے این ذکر را مےگوئید، هفت ملک به کمک شما مےآیند و آنها را دفع مےکنند.
|🌿| #در_محضر_بزرگان
چیزیڪهنمیتوانیدرقیامتازآندفاعڪنی؛
نهببین!
نهبشنو!
نهبگو!
نهبنویس!
🎙آیتاللهجوادیآملی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا کردم بیایی زیر باران
دعا در زیر باران مستجاب است🌧️