خیال کن😌 نشستی کُنج گوهرشاد❤️ نگات به گنبدش افتاد😢 چه حسِ شیرینی💓 ____ •*•*•*•*•*•* •*•*•*•*•* •*•_____ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ♥️ @khodaaa112

•• السماء قمـ|🌙|ـر ولقلبے انٺ براے آسمان ، ماه و براے قلبم تــو.. ♥️- #اربآب 🍃- #ازعشق_ٺآ_شهادٺ || ____ •*•*•*•*•*•* •*•*•*•*•* •*•_____ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ♥️ @khodaaa112

مهمانان آقا😁 یکی میگه40سالمه یکی میگه30سالمه یکی میگه 25نیستی باید20سال رو داشته باشی😅😁 پیر شدم🤧😢 بابا پیرم کردین رفت بزار راحتتون کنم!🙃نه! چرا ازسن من می پرسید!؟

#خادم1 ما شاءالله😁😅 بابا پیرم کردین رفت🤧 #سند

باور کنید برادرم بهم میخندید چون بهش گفتم نذر کردم اگر اقای رئیسی😁❤️ رئیس جمهور شد 100تا صلوات برای حضرت زهرا س هدیه میکنم📿♥️ شوخی گفت:100تا چیه برای حضرت زهرا س باید 1000 تا انجام بدی! ❤️❤️❤️❤️❤️

حالا سهم شما 5صلوات+عجل فرجهم هدیه بدیم به #مادر_مهربان حضرت زهراس 📿❤️

راستی ان شاءالله بعد از اتمام رمان قصه متحول شدنم رو به صورت چند قسمت میزارم☺️🕊 #بابا_مهدی_عج #بابا_قاسم_سلیمانی

کلی خاطرات داره از امام زمان حاج قاسم تا راهیان نور!🌷

مهمانان آقا مخصوصا جدیدها🌹 خوش اومدین برای خوندن خاطراتم با امام زمان و حاج قاسم برید بزنید رفتن به اولین پیام یکم بیاین پایین با اولین خاطره امام حسین ع هست بیاین خاطرات بعدی هم هستن😁❤️ @Vsfygiu مشکلی پیش اومد بیاین ایدی من!🌹

صد شکر که چشم دشمنان کور شده است دلهای محبان همه مسرور شده است تبریک به ثامن الحجج باید گفت چون #خادم او #رییس_جمهور شده است 🌸 #سلام_بر_ابراهیم 🌸 ______ #انتخابات1400 #انتخابات #امام_خامنه_ای #مشارکت_حداکثری #رئیسی #انتخاب_اصلح _______ کانال راهیان نور @rahiankhuz

کسی ک چهل روز خودش را برای خدا خالص کند... خداوند منابع و چشمه های حکمت را از قلبش بر روی زبانش جاری می‌کند .... پیامبر اکرم ص ___________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

#کلیپ #استوری 📲 شهادت؟✨ یا مهدویت؟💚 اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🤲🏼 ➖➖➖➖➖➖➖ 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸 @labeik_ya_mahdi 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷#کلیپ #استوری 📲 شهادت؟✨ یا مهدویت؟💚 اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🤲🏼 ➖➖➖➖➖➖➖ _________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

_ خب خب ما رفتیم دیگه . .💔 + خدانگهدار😁 #انتخابات _________________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

ز محبتت نخواهم که سفر کنم ز کویت به کجا رود کبوتر که اسیر باز شد(: #سردارجانمون🙂🌱 _____________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

#_نماز_اول_وقت نماز عامل رهایی انسان از بندهای شهوانی و دنیوی است. (ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر) اذان مغرب به افق اهواز 20:42 ____________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

#پست_ویژه امروز کانال منتظران ظهور ▒ رؤیت نور امـام‌ زمـان‌ علیه السلام من تازه اونجا فهمیدم امام‌ زمان‌ کیه... چقدر نورانیه... چقدر قشنگه... أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج 🤲🏼 _____________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

اکنون اذان مغرب به افق اهـواز التمـاس دعا 🌹 🌹

#استوری 📲 چرا با ما دشمنی میکنند؟ 《حاج قاسم سلیمانی جواب میدهد...》 ___________ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊 @khodaaa112

بخش 9 هیئت اینا رو باید برم. برم اصفهان همه چیم عقب میفته برای همین مامان عباس نبود گفت تا عباس بیاد برو خونه دایی اینا. هر چقد اصرار کردم بمونم خونه قبول نکرد تنها بمونم به عباس هم خبر دادیم که مامان اینا دارن میرن اصفهان و من میرم خونه دایی سه روز باید خونه داییم می موندم تا عباس برگرده مامان بابا منو رسوندن خونه دایی و حرکت کردن سمت اصفهان خوش اومدی زینب دایی بیا تو خجالت نکش +ممنون دایی خوش اومدی دخترم +ممنون از شما زن دایی مزاحم شدم _مزاحم چیه دخترم خودت میدونی من تو و عباس رو چقد دوست دارم ! + عزیزمی رفتم داخل اتاقی که برام اماده کرده بود ساک کوچیکم رو گذاشتم یک گوشه اییی وچادرم رو از سرم در آوردم نشستم کمی استراحت کنم گوشیم رو روشن کردم اوووف عباس که زنگ نزد پیام نداده خب هیچ عه عه خاک تو سرم ریحانه رو فراموش کردم زنگ زدم بهش +الو سلام _الو سلام زینب جان خوبی!؟ +قربانت ممنون تو خوبی!؟ _ممنون شکر خدا . +ریحانه من امشب نمیام از طرف دخترا عذر خواهی کن مامان اینا میدونی رفتن اصفهان منم اومدم چند روز خونه دایی بخدا خستمه من زشته هم به دایی بگم برسونتم خجالت میکشم میدونی من شب از خونه با تاکسی بیرون نمیام که! _عهعهعه دختر کمی نفس بکش باشه عزیزم درکت میکنم مشکلی نیست +ممنونم واقعا از درکت جبران میکنم قول میدم کاری نداری ریحانه!؟ _نه عزیزم سلامتی سلام برسون خدا حافظ +خدانگهدار گوشی رو انداختم اون طرف رفتم سمت زن دایی اینا برای کمک سفره شام رو پهن کردیم نشستیم خوردیم بعد از کمک و جمع کردن سفره رفتم داخل اتاقم درو بستم تا استراحت کنم خوابم برد حتی فراموش کردم ساعت رو برای نماز بیدار تایم کنم! ولی زن دایی بیدارم کرد باخودم گفتم اینم دو روز موند تا عباس بیاد ساعت هشت دایی رسوندم دانشگاه کلاس داشتم . بعد تموم شدن کلاس برگشتم. خونه دایی ،اینبار خودم با تاکسی برگشتم ! رسیدم خونه زنگ آیفون رو زدم _سلام زینب جان عمه بیا تو +سلام ممنون رفتم داخل ... عباس: دلم برای زینب میسوخت می دیدمش اونجور گریه میکرد منم دلم براش تنگ شده بود ولی انجام وظیفه مهم تر بود! همینجوری فکر میکردم که علی زد رو شونم _اقا عباس حالت خوبه !؟ چرا پکری.برادر من!؟ +سلام اقا ،جانم برادر نه پکر چیه خوبم خدارو شکر _بلند شو ان شاءالله شهادت نصیب تو هم میشه! + ان شاءالله ولی شهادت برا مردای خوبه خداست با خنده گفت _بله شما بشین عین دیوانه ها بشین تا ببرمت تیمارستان اونجا بیشتر بهت میاد خخخخهخخ خودکار رو پرت کردم سمتش +دیوانه برو ببینم تا کفشم رو پرت نکردم هااا _نه جدی میگم برو به خودت برس دینت رو کامل کن پسر 50 سالته هاااا! +هاا یعنی چی _یعنی برو زن بگیر +الله اکبر باز گفت زن بابا من زن نمیخوام الان مگه زوره خودت برو زن بگیر گیر دادی به من! _عباس زشته داداشم بزرگتر از من هست ازدواج نکرده بعد من برم ازدواج کنم +چه اشکالی داره شما خودت زن میخوای گیر دادی به ما حاج اقا اینجا هست میخوای سوال شرعی بپرسم!؟ _دیوااانه خدا شکرت فردا میری ازت راحت میشم یعنی... با خندده جوابش دادم + کم اوردی!:جان عباس کم اوردی!؟ _جان من کی پیشت کم نیاره پسر!؟ بیا بغلت کنم بخدا دلم برات تنگ میشه میترسم الان بری شهید بشی!؟ +ولمون کن بابا شهید میکنی عزیز من شهادت رو دوست دارم درست براش تلاش هم میکنم ولی شهادت لیاقت میخواد همینجوری حرف میزنیم که اقای مقدمی اومدن بچه ها خدا بگم چیکار تون کنه بیاین تا فرمانده تنبیه نکرده شمارو ان شاءالله شهید بشید از دست شما راحت بشم بیاین دیگه +چشم اقا اومدیم بیا بریم تا خفت نکردم علی! _جان من عباس رو چیزی که بهت گفتم فکر کن خخخخخخ +نعلت بر شیطان میری یچیزی پرت میکنم سمتت هاا علی زینب: سلام عمه _سلام عزیزم خسته نباشی +سلامت باشی عمه الان لباس عوض میکنم میام کمک _نه اصلا نیا خسته ایی برو استراحت کن یکمی دیگه دایی میاد باهم نهار بخوریم اگر گرسنه ایی بیاا برات بزارم +نه عمه جون گرسنه نیستم پس خوبه برم یکم استراحت کنم. _برو عزیزم از عباس چخبر!؟ +پری روز زنگ زد فردا یا پس فردا میاد _بسلامتی ان شاءالله رفتم داخل اتاق نشستم گوشی روشن کردم دیدم خانم رضوی بهم پیام داده سلام زینب خانم فردا شب هیئت برنامه داریم میای!؟- داداشت اقای حسینی هستن برای فردا!؟ +سلام خانم رضوی بله ان شاءالله فردا شب میام به امید خدا اما برادرم نیستن اقای احمدی خبر دارن ! _اها خوبه پس فردا شب میبینمت هیئت گوشی رو خاموش کردم یک نفس عمیقی کشیدم که صفحه گوشیم روشن شد نگاه کردم به صفحه گوشی پیام ارسال شده از طرف داداش عباس عین دیوانه ها گوشی رو روشن کردم پیام رو خوندم سلام زینب خودم خواهر عزیزم خوبی!؟ با خودم گفتم بسم الله این لابد یچیزی هست پیام داده +سلام داداشی خوبم تو خوبی چخبر!

بخش 9 خدمت شما😁🌹

طنز زیاد داره😁 خودم نوشتم خودم هم به نوشته های طنزی که میبینم و مینویسم میخندم😂

کلی خاطرات داره از امام زمان حاج قاسم تا راهیان نور!🌷

راستی ان شاءالله بعد از اتمام رمان قصه متحول شدنم رو به صورت چند قسمت میزارم☺️🕊 #بابا_مهدی_عج #بابا_قاسم_سلیمانی

مهمانان آقا مخصوصا جدیدها🌹 خوش اومدین برای خوندن خاطراتم با امام زمان و حاج قاسم برید بزنید رفتن به اولین پیام یکم بیاین پایین با اولین خاطره امام حسین ع هست بیاین خاطرات بعدی هم هستن😁❤️ @Vsfygiu مشکلی پیش اومد بیاین ایدی من!🌹

مهمانان اقا حتما در گروه زیر عضو بشین هرشب سه خادم حرف میزنیم اینجا در کانال فقط پست، خاطره، رمان گذاشته میشه بقیه بحث ها در این گروه هستت😁😊🕊 https://eitaa.com/joinchat/1431109755Cbf6f454298