eitaa logo
🌱بــّوی عــطّـر خُـــدا🌱
209 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
91 فایل
• فَاصْبِر إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقُّ صبر کن که وعده‌ خداوند حق است ✓کپی از مطالب حلال لینک کانال:👇 https://eitaa.com/khodajoonnn راه ارتباطی با ما :👇 https://daigo.ir/secret/3291334064
مشاهده در ایتا
دانلود
تنھابرایش‌گریه‌ڪرد.. بعدآرام‌درونِ‌ڪفن‌گـفت : زهرا . . منم‌علی:))
این روزا زیاد بگید السلام علیک یا امیرالمومنین ، آخه دیگه تو مدینه سلام علی رو کسی خریدار نیس
«مادر» ، دو بخش است: «ما» و «در»✨ و قصه یتیمی ما ، از کنار «در» شروع شد😭💔
خاطره زیبایِ امر بمعروف و نهی از منکر توسط یکی از خادمان حرم امام رضا ع در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ ‏سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!! دختر خیلی سرد گفت میدونم گفتم خب نمیخوای درستش کنی؟ فورا گفت نه گفتم خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین فدات شم! هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها!!! دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من؟! صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم. ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم! ‏به دختر گفتم عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن برو پیش امام رضا ع بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن. دختر گفت به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم. گفتم با امام رضا معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت آره. همینجا جلوی شما به امام رضا ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟ منم مشغول بستن ‏شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت. شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه گفت عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟ دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت ولی منکه بلد نیستم خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا ع دمت گرم. همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال. من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست. ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه فقط تشکر میکرد منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی باهم بگیریم؟ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم...
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ، خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود‌ ، ای که ره بستی میان کوچه‌ها بر فاطمه ، گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود . (س) - 💔
این‌روزها‌چهارتادوست‌وآشنابخاطرِ عقایدمون‌ازمون‌فاصله‌گرفتن ؛ اینجوری‌بهم‌ریختیم..! فکرکن‌امیرالمومنین‌بودی‌ وجواب‌سلامتونمیدادن💔 :) - امان از دل امیرالمؤمنین🙂💔
- مرد وقتی گریه دارد زود خلوت می‌کند .. ! 💔 - باز دارد می‌رود چاهی بنا سازد علی .. (:
حضرٺ پاڪی ها نمیخواۍ دعوٺم کنۍ برم حرم پسرٺ؟! خدامیدونہ چقدر حالم بده . .
•ورود پیکر مطهر ۱۱۱ تازه تفحص‌شده به ایران💔🇮🇷 🔹پیکرهای پاک و مطهر ۱۱۱ شهید دوران هشت سال دفاع مقدس امروز از مسیر آبراه بین‌المللی اروندرود وارد بندر آبادان شد. 🔹پیکرهای پاک این شهیدان والامقام در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس در محدوده استان‌های میسان و بصره در جنوب شرق عراق کشف شده است. 🔹پیکرهای این مربوط به عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر، کربلای پنج، بیت المقدس هفت و تک‌های دشمن در سال ۶۷ است. 🥀