eitaa logo
• انتصار •
720 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
27 فایل
﷽ باز شد هر گره کور زندگی با نام نامیِ زهرای اطهر ♥ • انتصار : یاری دهنده
مشاهده در ایتا
دانلود
• انتصار •
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗انتظار عشق💗 قسمت11 با رفتن اردلان یه نفس راحتی کشیدم... - واااییی فاطمه قربونت برم خو
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗انتظار عشق💗 قسمت12 بلند شدم و رفتم تو اتاقم لباسمو پوشیدمو کیفمو برداشتم ،چادرمم سرم کردم رفتم پایین بابا: هانیه جان بهتر نیست یه کم بیشتر استراحت کنی؟ - نه بابا جون ،خیلی بهترم ،الانم خیلی از درسام عقب افتادم بابا: باشه پس مواظب خودت باش - چشم مامان: بیا مادر این لقمه رو همرات داشته باش - دستتون درد نکنه رفتم سر کوچه تاکسی گرفتم رفتم سمت دانشگاه وارد محوطه دانشگاه شدم ،یه دفعه یه دستی نشست روی شونم از ترس جیغ کشیدم رومو برگردوندم فاطمه بود - دختره دیونه نمیگی سکته کنم فاطمه : سلااام... وااا مگه عزرائیلم که اینجوری پس افتادی - دیگه اینکارو نکنیااا دوست ندارم فاطمه : اووو باشه ،اینجا چیکار میکنی مگه مریض نیستی؟ - خوبم خدا روشکر ،از درسا عقب افتادم میترسم حذف شم کلاسارو فاطمه: نترس بابا، این زبونی که تو داری ،مخ استادا رو میزنی - ععع داشتیییم مثل اینکه آقا رضا زنگ زده که جنابعالی شنگولین فاطمه: اره - پس بگو ، خوب بود حالش؟ داعشیا رو نیست و نابود کرد؟ فاطمه: زیاد حرف نزدیم ،فقط گفت حالش خوبه - خا همینم از سرت زیاده .. فاطمه: داشتیییم - این به اون در فاطمه: بریم کلاسامون شروع میشه بعد کلاست بمون میرسونمت - عششقییی تو ،باشه ،فعلن ( من دانشجوی رشته گرافیکم ،کلاسم با فاطمه یکی نیست ولی روزای کلاسمونو مثل هم برداشتین که با هم باشیم بیشتر،با اینکه چند ماه از چادری شدنم میگذره ولی بچه های کلاس یه جور دیگه ای نگام میکنن منم زیاد باهاشون حرف نمیزنم ) کلاس که تمام شد رفتم داخل کافه منتظر فاطمه شدم تا بیاد فاطمه هم نیم ساعت بعد اومد داخل کافه - خسته نباشی بانو فاطمه: درمونده نباشی گلم بریم؟ - چیزی نمیخوری؟ @khodam_Zahra فاطمه: نه گرسنه ام نیست رفتیم سمت پارکینگ سوار ماشین شدیم و از دانشگاه رفتین بیرون یه دفعه یه ماشین شاسی بلند اومد جلومون فاطمه: آقا این چه کاریه ؟ یه دفعه دیدم از داخل ماشین اردلان پیاده شد یه تک کت مشکی با بلوز سفید و شلوار مشکی فاطمه: این اینجا چیکار میکنه؟ - نمیدونم اردلان اومد سمتم،شیشه رو پایین آوردم اردلان: سلام - سلام ،اینجا چیکار میکنی ؟ اردلان: میخواستم باهات حرف بزنم - چه حرفی؟ من حرفامو زدم قبلن ( اردلال در ماشینو باز کرد): تو حرفاتو زدی من حرفام مونده هنوز بیا بریم ،خودم میرسونمت خونه یه نگاهی به فاطمه کردم ،از چشمام ترسمو میدید فاطمه: برو هانیه جان ،مواظب خودت باش از ماشین پیاده شدم و سوار ماشین اردلان شدم توی راه چیزی نگفتیم ،رسیدیم به یه رستوران وارد رستوران شدیم ،خیلی شیک بود... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ادامه دارد.... دو قسمت رمان [انتظار عشق] تقدیم نگاه گرمتون👀🧡 @khodam_Zahra
مانتوجلوبازباطرح‌چفیہ//: مسئول‌اینا‌دقیقا‌کیه؟! چرا تو یه کشور اسلامی باید لباس هایی به این طرح و مدل ها باشه؟\: یه بچه بسیجی از دار دنیا یه چفیه داشت اونم اَزمون گرفتید😐💔 @khodam_Zahra
• انتصار •
مانتوجلوبازباطرح‌چفیہ//: مسئول‌اینا‌دقیقا‌کیه؟! چرا تو یه کشور اسلامی باید لباس هایی به این طرح و مد
مسئولینی که روی میزتون چفیه میندازین دکمه یقرم تا آخر می بندین یه تسبیحم که همیشه دستتونه الحمدالله... اینه نتیجه کارتون 😂💔؟ بابا علی برکت الله ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 هرجا روضه ای داره خونده میشه برو بشین،برای مصیبت اهل بیت گریه کن ذکر اباعبدالله‌رو‌بگیم📿 شاید گنه کم کردیم💔✋🏾 شاید به خودمون برگشتیم✈️💔 شاید... آیت الله مجتهدی تهرانی{ره} @khodam_Zahra
202030_455823706.mp3
11.07M
آهہ‌ از دوری ،آهہ از دوری🛣💔 هرشب هستم حرم تو🕌 ولی میبینم خوابم انگار👀💔 حسین طاهری🎤 @khodam_Zahra
یه حدیثی داریم از پیامبر (ص) میگن که تو آخر الزمان دینداری مثل گرفتن گدازه آتیش توی دسته! خواستم بگم ‌... چقدر چشم‍ بستی رو گناه مشتی!؟✌🏽💔 الهی فردا شب بیای بگی راستی دیدی شد؟(؛ @khodam_Zahra دعامون کنین 📿🕊️ شبتون به‍ دور ازغم‍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「🔗♥️•••」 .⭑ اوڵ‌صبح‌سلامےبہ‌ضریحت‌دادم... زندگےڪردنِ‌امروزچہ‌زیباشده‌است..(:! .⭑ ♥️🔗¦➺ @khodam_Zahra
1_1089787085.mp3
2.17M
حجت الاسلام مؤمنی امید امام زمان (عج)را ناامید نکنیم... اللهم عجل لولیک الفرج 🌿📿 @khodam_Zahra