یکی از دوستان خیلی دلش میخواست بره کربلا،با ی گروه خاص(:
مادرش اجازه نمیداد میگفت ابدا
به هیچ وجه...خیلی دلش شکسته بود نماز حضرت زهرا خوند،گفت تو سجده گفتم خانوم جان ی دخترم اینجا دارید دلش میخواد بیاد کربلا!(:
میگفت،صبح مامانم از خواب بلد شد گفت برو!
گفتم چیشده!؟ گفت دیشب خواب حضرت زهرا رو دیدم،گفتن این دخترمونو بسپرین به ما بزارید بیاد دیدن پسرمون...(:
#حکایت_ماست💔🙃
#فاطمیه