eitaa logo
• انتصار •
719 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
27 فایل
﷽ باز شد هر گره کور زندگی با نام نامیِ زهرای اطهر ♥ • انتصار : یاری دهنده
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم نام و نام خانوادگی: حسین حدادیان••||🌊|••| تاریخ تولد :۷۴/۱۰/۲۳••||🌊||•• 🌹 تاریخ شهادت:۹۶/۱۲/۱••||🌊|•• 🥀 ✌️🏻 ■|یاد شهدا همیشه باید در فضای جامعه زنده باشد|■ 💙 💜🤲🏻 https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر حال میده با صورت و محاسن خونی شهید شی....💕❤️ خوشا آنان‎‌که شهادت قسمت‌شان می‌شود. خدا می‌داند که بر خود واجب دانسته که به پیروی از علی‌اکبر امام حسین (علیه السّلام) در جبهه‌های حق علیه باطل حضور پیدا کنم و از حرم عمه‌ی سادات در حدّ توان خود، دفاع کنم که در روز قیامت شرمنده‌ی مادر سادات، حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) و ارباب بی‌کفنم نباشم. جان ناقابلی دارم که پیشکش حضرت صاحب‌الزمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقّش می‌کنم. بخشی از وصیت نامه شهید... 🌹❤️ ✌️🏻 ■|یاد شهدا همیشه باید در فضای جامعه زنده باشد|■ 💙 💜🤲🏻 https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفته بودیم قطار ...🚂!!؟ خب ؟؟🧐 این دختر سه چهار ساله ام فهمید 😬🧐☹️ ولی هنوز خانوم ۳۰ساله نمی دونه در جریان هستید ! که چقدر شهدا روی حجاب تاکید کردند ؟ 🧐🤭 و حتی شهید جواد محمدی گفتن من از خانومای بی حجاب نمی گذرم؟؟ ☹️😥نه اینکه بگیم از سر ترس نه ؟ برای این میگیم که خانومی مقیم آمریکاست چادر سر می کنه و میگه تاج بندگیمه .... نقل شهید حدادیان 💕 مادر شهید محمّد حسین حدادیان می‌گفت:«محمّدحسین خیلی روی حجاب تأکید داشت. غیرتی بود. ما تذکّر در مورد رعایت حجاب، از طرف او نداشتیم، امّا اگر حتّی اقوام را در بیرون از منزل می‌دید که حجاب درستی نداشتند، توجّه نمی‌کرد و گاهی آن‌ها پیش من گله می‌کردند که محمّدحسین ما را در خیابان دید و سلام نداد و توجّهی نکرد. من هم می‌گفتم حجابتان را رعایت کنید تا محمّدحسین به شما سلام کند. تا مادامی که این‌طور هستید توجّه نمی‌کند.» ✌️🏻 ■|یاد شهدا همیشه باید در فضای جامعه زنده باشد|■ 💙 💜🤲🏻 https://eitaa.com/khodam_Zahra
『🖤🏴••• صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری ...💔 @khodam_Zahra •••🖤🏴』
🌷 {امام‌حسین‌ع}: بدرستۍڪہ‌شیعیان‌ماقلبشان‌از هرناخالصۍ وحیلہ‌ وتزویر پاڪ‌است ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ببينيد| شعرخوانی دخترکوچولوی یک جانباز درباره حضرت رقیه در حضور رهبرمعظم انقلاب @khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از • انتصار •
‹♥️🗝› • ❬چطور؎میتونےادامھ‌بد؎؟/: -من‌هردفعھ‌نشستم‌شھدا تاڪمرخم‌شدن‌دست‌درازڪردن برام‌بلندم‌ڪنن‌؛توبود؎ دستتونمیداد؎بھشون؟...𖨥ꔷ͜ꔷ💔❭ 🖐🏿! - - - - - - - - - - - - -✽ 🎈🗞⇠ ••• @khodam_Zahra
ostadaali.ir سلام رفقا_۲۰۲۱_۰۸_۱۱_۰۸_۰۱_۳۷_۹۴۴.mp3
11.38M
[💔] سخنرانی📿 ویژه ماه استاد عالی🎤 اون یخا ذوب میشه... آدم گردگیری میشه ! چرا؟ بشنویم🎬📞 ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
📚 آن روز که... دهان پُر از خاک می‌شود... چشم و گوش... بسته می‌شود... دست‌ها... قفل می‌شود... تنها... سینه‌ای دارم سپر! که مُهرِ مِهر محبت شما... روی آن خورده! نشان به آن نشان... که از کودکی... سیاه‌پوشِ عزای‌تان بوده‌ام... با غذای روضه‌تان قد کشیده‌ام... و در هیئت... جوانی‌ام، سپری شده! همه را گفتم... برای همین یک خواهش: آن روز... مرا از یاد مبر! به عزت و جلال‌ت سوگند... اگر یک جمله‌ی راست... در زندگی گفته باشم... همین است که: حسین جان! دوستت دارم!♥️ فَقَد هَرَبتُ اِلَیک ما، دورهای‌مان را زدیم... در این دنیا... چیزی، ارزش دل‌بستن نداشت؛ جز حسین! @khodam_Zahra
『💙͜͡🌿』 در هیاهوۍِاین‌دنیا تنهام؛ به دادم نرسے میمیرم...💔): ... ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
از همه دور کن... از حرمت دور نکن..💔 https://eitaa.com/khodam_Zahra
حَرَمَم‍ داره‍ دیر میشه‍(:💔... ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
• انتصار •
حَرَمَم‍ داره‍ دیر میشه‍(:💔... #محرم #رنجیست‌فراقت‌که‌کمش‌بسیار‌است ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khoda
Be Ali Begoo ~ Music-Fa.Com_۲۰۲۱_۰۸_۱۲_۱۴_۳۵_۴۵_۶۲۵.mp3
10.54M
آخ،آخ.... حسین جان .... من با این نوحه‍،خون‍ گریه‍ کردم‍... اللهم الرزقنا ..... حرم‍... حرم‍... حرم‍... یکی نیست ما رو حرم ببره🙃؟.... | | با نوای کربلایی مرتضی رمضانی 🎶 ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
دست‌ من‌ نیستــــ ڪه‌ این‌ بیتـــ شده‌ ورد‌ لبم حَرَمتـــ قبله‌ۍ دلهاستـــ مراهم‌ دریابـــ.. ♥️ https://eitaa.com/khodam_Zahra
تو این روزا خیلیا حرف از شور و شعور حسینی میزنن خیلیا میگن بجای شور حسینی شعورشو داشته باشین و .. میخواید بدونید شعور حسینی یعنی چی؟؟ شعور حسینی یعنی دختری که توی این گرما با چادر و ساق دست و روسری که محکم اونو میبنده و با دوتا ماسک به جا اینکه بره زیر سقف هیئت یا زیر کولر بشینه میره روی آسفالت داغ خیابون میشینه تا مبادا آسیبی به بقیه برسونه ...!
• انتصار •
تو این روزا خیلیا حرف از شور و شعور حسینی میزنن خیلیا میگن بجای شور حسینی شعورشو داشته باشین و #نرین
‌ شعور حسینی یعنی اون پسری که هر شب از یک ساعت قبل و تا یک ساعت بعد از هیئت کلی فرش سنگین و بلندگو رو میزاره رو دوششو جا به جا میکنه تا مبادا به من و توعه هموطنش آسیبی بزنه ..! شعور حسینی نشستن تو خونه نیست شعور حسینی یعنی اهمیت دادن به عزای کسی که اگر یاد و خاطرش در خاطره ها نباشه ، هیچ انسانیتی هم نیست و درکنار این ، حواست باشه که به کسی ضرر نزنی :))
دیگه‍ مثل قدیم‍ دوسم نداری ؟ آخه‍ قبلاً هیئت رام می‌دادی (: ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『💙͜͡🌿』 [°حسین‌جانم..... از‌وقتی‌که عشقت تو دلم افتاده، شده این دعای هرروزم خدایا نگیر رو ازمن:) .. https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا؎قیام‌ڪنندهٔ‌بہ‌حق جھان‌انتظـٰارِقدومت‌رامیڪشد چشممـٰان‌رابہ‌دیده‌وصـٰال‌روشن‌ڪن ا؎روشن‌ترازهرروشنـٰایی..シ🌤" @khodam_Zahra
میدونی فلسفه سینه زنی برای امام حسین چیه وقتی سینه میزنی یا امام حسین میادتوقلبت 💞 یاتو میری تو قلب امام حسین💞 @khodam_Zahra
•• اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ شَرَفِکَ ... خدایا به شرفت قسم وار و دعاڪن ؛ فَاقْبَلْ عُذْرۍ ... من ڪه ؛ بسوزان‌هر طریقی‌ می‌پسندی ولی آخدا بقول هیزم اعمال ما با اشڪ؛ برحسین_ع تَرشده‌توآتش نمی‌سوزیم... ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر بگم‍!!!! من جز روضه‍ نه‍ کسیو دارم .... نه چیزی‍(:💔 شب جمعست،حسین جان همون همیشگی🙃🖤.... ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[💔] زینب‌کبری‌دو‌فرزند‌خودرا‌مهیای‌نبردکرد و‌به‌آنها‌تعلیم‌داد‌که‌اگر‌با‌امتناع‌ آن‌حضرت‌مواجه‌شدید دایی‌خودرا‌به‌مادرش‌فاطمه(س)‌قسم‌دهید تا‌اجازه‌میدان‌رفتن‌بگیرید. آن‌دو‌بزرگوار‌به‌میدان‌آمده جمعی‌از‌سپاه‌کوفه‌به‌دست‌محمد‌کشته‌شدند. وسرانجام‌جناب‌محمد‌به‌شهادت‌رسید عون‌تا‌بیست‌تن‌را‌به‌درک‌واصل‌کرد وبه‌شهادت‌رسید حضرت‌زینب(س)هنگام‌شهادت‌این‌دو‌بزرگوار پرده‌خیام‌را‌انداخت‌و از‌خیمه‌گاه‌خارج‌نشد.. [مقتل شب چهارم🖤] ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
• انتصار •
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نگاه خدا📿 قسمت17 دستام میلرزید ،میترسیدم یه دفعه یه کاری کنه ....چشمم به استاد بود و
🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️ 💗نگاه خدا💗 قسمت18 بعد کلاس رفتم سمت خونه... اصلا حال و حوصله غذا درست کردن نداشتم یه یاد داشت نوشتم زد به در ورودی که بابا جون من حالم خوب نبود وقت غذا درست کردن نداشتم شرمنده رفتم تو اتاقم مغزم داشت میترکید دیدم گوشیم داره زنگ میخوره خاله زهرا بود حوصله جواب دادنشو نداشتم گوشیمو گذاشتم رو بی صدا یه دفعه دیدم یه پیام اومد باز کردم دیدم شماره ناشناسه : سلام عزیزم لطفان بیا تلگرام یه چیزی فرستادم برات ببین این دیگه کی بود رفتم تلگراممو باز کردم چند تا عکس بود دانلود کردم تا باز بشه وااییی اصلا باورم نمیشد یاسری با دخترای مختلف با لباسای خیلی بد با دیدن عکسا حالت تهوع بهم دست داد مستقیم رفتم سمت سرویس بهداشتی یه کم سبک شده بودم رفتم سمت آشپز خونه یه مسکن پیدا کردم خوردم گوشیمو هم خاموش کردم دراز کشیدم چشمم به عکس مامان افتاد اشکم سرازیر شد مامان جون ببین با رفتن حال و روزمو چرا خدای تو منو نگاه نمیکنه یعنی من از این آشغالا هم کثیف ترم این چه بخت شومیه که من دارم اینقدر گریه کردم که خوابم برد صبح با صدای زنگ ایفون بیدار شدم ،یکی دستشو گذاشته بود رو زنگ ولم نمیکرد رفتم پایین نگاه کردم دیدم عاطفه اس درو باز کردم با چه عصبانیتی داره میاد ،تو دستشم یه جعبه شیرینی بود خوابم میاومد چشمام به زور باز میشد عاطی: دختره دیونه معلوم هست کجاییی؟ دیگه میخواستم درو بزنم بشکنم -بروسلی هم شدی ما خبر نداشتیم پس... عاطی: گوشی وا مونده ت چرا خاموشه ،مجبور شدم زنگ بزنم واسه حاجی ،که گفت نوشته بودی حالت خوب نیست - نترس بابا ،نمردم که ،تازه میمردمم چرخه طبیعت همچنان ادامه پیدا میکرد عاطی: وااااییی از دست تو... - حالا بیا بریم بشینیم عاطی جان قربون دستت ،من تا برو دست و صورتمو بشورم یه چایی اماده کن عاطی:: وااااییی روتو برم هی (رفتم دست و صورتمو شستم اومدم تو آشپر خونه ) - به به چه کردی تووو خانوووم ،الان دیگه وقت شوهر کردنته ،حالا برو پیش اون شهید جونت دست به دامن شو عاطی: نه مثل اینکه کلن قاطی کردی، در ضمن الان باید بریم دست به دامن بشیم واسه جنابعالی نه من ،شما کارتون گیره - واااییی عاطی یادم ننداز... اصلا حالم خوب نیس... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ادامه دارد... ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra
• انتصار •
🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️ 💗نگاه خدا💗 قسمت18 بعد کلاس رفتم سمت خونه... اصلا حال و حوصله غذا درست کرد
🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️🕯️ 💗نگاه خدا💗 قسمت19 عاطی: چی شده باز - هیچی بابا... آها به خاطر هیچی منو کشوندی اینجا نه؟ - میگم بهت بزار صبحانمو بخورم چشم خوب حالا شیرینی واسه چی آوردی ،نکنه شوهر گیر اوردی واسم اومدی خاستگاری عاطی: نه خیر... شما که باید دبه ترشیتونو اماده کنین... - عع پس مناسبتش چیه؟ عاطی: آبجیتون داره شوهر میکنه - برو بابا مسخره کی میاد تو رو بگیره عاطی: حالا که یکی پیدا شده - جونه سارا راست میگی؟ عاطی: جووونه سارا ( یه جیغ بنفشی کشیدم که عاطی دستاشو گذاشت رو گوشش) عاطی: دختره خل گوشمو داغون کردی ذوق مرگ شدی نه؟ - وااااییی باورم نمیشه،حالا اون بدبخت کیه ؟ عاطی : لووووس - ببخشید شوخی کردم،حالا بگو کیه، وااایییی یعنی به آرزوت رسیدی.... عاطی: انشاءالله شما هم به آرزوتون برسین - واجب شد منم بیام پیش شهیدت حالا بگو چند سالشه ،چیکاره اس ،چه جوری اشنا شدین عاطی: اوووو یه نفس بکش ،من فکرشم نمیکردم بیاد خاستگاریم ،درسش تمام شده است توی سپاه کار میکنه واسه یه همایشی چند باری اومده بودن دانشگاه ما... - واااایی چه عاشقانه تبریک میگم عاطفه جون خیلی خوشحال شدم ... عاطی: قربونت برم من... - خوب عقدت کی هست ؟ عاطی: هفته بعد تولد حضرت فاطمه،با اقا سید تصمیم گرفتیم عقدمون و مزار گلزار شهدا بگیریم - به به هنوز نیومده چه اقا سیدی هم میکنه? منم دعوتم دیگه؟ عاطی: نیومدی که میکشمت... اومدم که باهم بریم گلزار - خوبه دیگه باز چی میخوای از اون شهید ،بابا بزار یه نفسی از دستت بکشه عاطی: وااا برم تشکر کنم دیگه - ای کلک دید گفتم که میری اونجت تقاضای شوهر کنی. عاطی: دیونه... خوب حالا تو بگو چه مرگته ؟ - واااییی نمیشه نگم امروز ،با حرفای تو الان حالم خیلی خوبه ،با یاد اوری حالم بد میشه عاطی: بیا بریم گلزار همونجا حرف میزنیم - باشه صبر کن پس اماده بشم رفتم لباسمو عوض کردم گوشیمو روشن کردم ..اوووو چقدر پیام ،شماره ناشناسم چند تا پیام داده بود نخونده حذفش کردم مسدودش کردم شماره بابا رضا رو گرفتم : - سلام بابا جون خوبی؟ بابا رضا: سلام سارا خوبی بابا؟ بهتر شدی ؟ - قربون اون دلتون برم،اره بهترم ،خواستم بهتون بگم حالم خوبه الان دارم با عاطفه میریم بهشت زهرا... بابا رضا: خدا رو شکر ،باشه بابا ،مواظب خودتون باشین ،شب غذا میخرم میارم غذا درست نکن... - فداتون بشم من چشم فعلن بابا رضا: یاعلی حرکت کردیم رفتیم سمت بهشت زهرا ،توی راه هم عاطفه از آقا سید حرف میزد که چه ادم با شخصیتیه... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ادامه دارد... ʝøɨռ↷ https://eitaa.com/khodam_Zahra