فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵ رو تا عید مولا علی 😌💚
#روز_شمار_غدیر_خم
@khodam_Zahra
❇️#سیره_شهدا
🌹شهید مدافعحرم ابوالفضل نیکزاد
مادر شهید نقل میکنند: مبنای همه زندگی ابوالفضل قرآن بود؛ همیشه به من سفارش میکرد اگر مشکلِ حلنشدهای داشتم، به قرآن رجوع کنم. اخلاق و روحیاتش در راستای قرآن بود.
کارهایش دلنشین بود، زیرا مأنوس با قرآن بود. هر زمان که خلوت میکرد، به اولین چیزی که پناه میبرد، قرآن بود و به واقع این قرآن است که از ما حفظ و نگهداری میکند.
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎈اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد
• انتصار •
❇️#سیره_شهدا 🌹شهید مدافعحرم ابوالفضل نیکزاد مادر شهید نقل میکنند: مبنای همه زندگی ابوالفضل قرآن
امروز سالگردشونه(:💔...
هدیه به روح شهدا...
امشب از خدا می خوام شهدا یه دل سیر نگاه حال و احوالتون کنن (: ...
گره هاتون باز شه...
غماتون کم شه...
مریض دارین شفا بده...
حرم می خواین....
کربلا بده ....
شبتون بخیر ازغم 🕊️
@khodam_Zahra
دعامون کنین 💔📿
تاریخ تولد : ۱۳۷۱/۰۷/۲۶
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت:۱۳۹۲/۱۱/۰۸
محل شهادت : دمشق – سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با ۱فرزند
محل مزار شهید : مشهد – بهشت رضا (ع)
«شهید رضا اسماعیلی» نایب قهرمان رشته پرورش اندام کل استان خراسان رضوی و نائب قهرمان مشهد مقدس در وزن 52کیلو گرم و دارای دو مدال قهرمانی بود . او را با نام جهادی ابو سه نقطه (ابو...) می شناختند. این لقب برای این بود که هنوز جنسیت فرزندش مشخص نبود.
در همان ابتدای شکلگیری فاطمیون به سوریه رفت. وقتی در اواخر سال ۹۲ وقتی رضا برای جستوجوی یکی از نیروهای تیپ فاطمیون به منطقه زمانیه واقع در غوطه شرقی رفته بود، با نیروهای دشمن درگیر و زخمی میشود.
#شهدا_را_یادکنیم
@khodam_Zahra
وی به دلیل جراحات شدید قادر به بازگشت نبوده و توسط نیروهای وهابی به اسارت گرفته میشود. تکفیری رضا را به وسیله ی اتومبیلی بر روی جاده کشان کشان به سمت پایگاهشان می برند. آنها بیسیم رضا را گرفته و شاسی اش را آزاد می کنند تا صدایش را همرزمانش بشنوند. تنها صدایی که از رضا شنیده شد فریاد های یا علی بود. آنقدر یا علی گفت تا صدای بریده شدن گردنش را همرزمانش شنیدند.
مدتی بعد با آزاد شدن منطقه توسط نیروهای فاطمیون، جستوجو برای یافتن فرد مفقود شده و «رضا اسماعیلی» آغاز میشود. مدافعان حرم حضرت زینب در جستوجوهای خود پیکر مطهر رضا اسماعیلی را در حالی مییابند که سر به بدن ندارد.
پس از این اتفاق شهید نوجوان «رضا اسماعیلی» بهعنوان اولین ذبیح تیپ فاطمیون که بهدست نیروهای تکفیری وهابی سر از بدنش جدا شد، شناخته میشود.😔💔
#شهدا_را_یادکنیم
@khodam_Zahra
<°بسم رب الشهدا و الصدیقین°>
همیشه از خداوند آرزوی زندگی پاک و شهادت را دارم و این چنین است تمام آرمان و آرزو و وجودم.
یاد اوست که مرا واداشت به این حرکت و عشق به اوست که مرا و نفس درونم را که بدترین دشمن هرکس در این عالم است، آشکار ساخت و بودنش مرا عاشقتر میسازد.
بیا آقای من تو همانی که حجتش کیمیاست. 📝🌱
#وصیت_نامه
#شهدا_را_یادکنیم
@khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده شهید رضااسماعیلی👨👩👦👦📿
باهم ببینیم👀😇
#شهدا_را_یادکنیم
@khodam_Zahra
شهدارا یاد کنیم حتیبایکصلوات🙂🌱
نذاریم تا آخر عمر شرمنده بمونیم 🚶🏻♀💔
الهمصلیعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم😇💚
@khodam_Zahra
پراید در یک قدمی ۱۴۰ میلیونی شدن/ تلاش دولت روحانی برای وخامت اوضاع تا آخرین لحظه
🔸بررسی روند قیمتها در بازار خودرو حاکی از آن است که افزایش قیمتها در این بازار از ابتدای هفته تاکنون شدت گرفته و این افزایش قیمتها بیشتر بین خودروهای گروه پراید مشهود است.
🔸خودروهایی که به سبب میانگین قیمتی پایینتر نسبت به سایر خودروهای موجود در بازار در نتیجه بالا بودن تقاضا برای آنها درصد بیشتری افزایش قیمت را تجربه میکنند.
#سیاسی
بی صبرانه منتظر دولت جدید هستیم 🙂✊🏽
[🌿]https://shad.ir/dokhtran_bojnord
@khodam_Zahra
• انتصار •
درس_نهم ✌🏽 سلام و عرض ادب ،خدمت همه برو بچ پایه انتصار حال و احوال؟ خب بریم سره درسمون اول از همه
#درس_دهم ✌🏽
سلام علیکم! حال و احوال ؟
خب،خب ده روز کنار هم بودیم برای تمرین حال خوب🌿.....
میریم سره درس آخر !
درس دهم
تمام مراحلُ طی کردی ؟
سخت بود؟ اسون؟
حالا لذت ببر
ببین چقدددددرررر تغییر کردی
از اینکه یه من جدید ساختی
خوشحال باش
🙂✊🏽
••با دیدن صد ساعت فیلم آموزشی، شناگر نمی شی. باید بالاخره بپری توی آب.🥬💚••
که شما پریدین😎
شایدم هنوز نه؟
وقتشه امتحان کنی
کُلیییییی انرژی خوب کنار شما داشتیم (:🌱....
پس فراموش کن،اعتنا نکن به حال بدت،ولی خب یه وقتایی نیاز داری برای خودت تنها باشی
ولی یادت نره موقعیت های خوب تو تصور کن 🧡🕊️
اگر مایل به ادامه بودین....
https://harfeto.timefriend.net/16247923251747
بگین خب ادامه میدیم 👀✊🏾
https://eitaa.com/khodam_Zahra
#چادرانہ
|ـحجـآبـ🌸
ظاهࢪ عاشقانہ دختریستـ...
ڪہ دلش برآۍخدایش
بآ تمام وجود مےتپد(:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللهم عجل الولیک الفرج✨♥️
@khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کافر نباشیم!✋🏾
دیدنش خالی از لطف نیست☺️
#استاد_تقوی
@khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 📹
آیا میدانستید!!!
کدام گناه بخشیده نمیشه ؟
#حاجآقاقرائتی 🎙
«اللهم عجل لولیک الفرج »
@khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارباب بخدا خسته شدم🙂💔
از بس تو مرحله التماس دعا موندم🥺💔
باشه قرار ما یه شب جمعه کربلا✋🏾🙂✈️
#شب_جمعه_اس_هوایتنکنممیمرم💔
@khodam_Zahra
• انتصار •
ارباب بخدا خسته شدم🙂💔 از بس تو مرحله التماس دعا موندم🥺💔 باشه قرار ما یه شب جمعه کربلا✋🏾🙂✈️ #شب_جمعه
لیلای منی.mp3
1.57M
لیلای منی...
مجنون تو ام...
هر شب تو حرم...
مهمون تو ام ...
من با تو باشم...
آروم میگیرم ....💔(:
🔺لیلای منی
🎤 #محمدحسین_پویانفر
https://eitaa.com/khodam_Zahra
• انتصار •
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗انتظار عشق💗 قسمت29 دلم میخواست برم بهشت زهرا ولی تمام بدنم بی حس شده بودن ،حتی توان خ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗انتظار عشق💗
قسمت30
با رفتن مامان ،حامد هم رفت...
فردا صبح زود بیاد شدم اتاقمو مرتب کردم
رفتم پایین ،مامان تو اشپز خونه بود...
- سلام( مامان حتی جواب سلاممو نداد ،یه دفعه از پشت سر)
حامد: سلام ،حاج خانوووم ،سحر خیز شدین؟
صبحانه مو خوردم خونه رو یه کم مرتب کردم
چقدر زمان زود گذشت چشم به هم زدم غروب شد مامان میوه ها رو شست ،شیرینی رو داخل ظرفی گذاشت خواستم میوه رو داخل جا میوه بچینم....
مامان: نمیخواد ،تو خراب میچینی ،خودم میچینم
( رفتم بغلش کردم)
- الهیی ،فدای این صداتون بشم
( بغض مامانم شکست)
مامان: هر پدر و مادری آرزوی خوشبختی بچه هاشونو دارن ،تو داری چیکار میکنی هانیه
( منم شروع کردم به گریه کردن)
- الهی بمیرم که این اشکاتونو نبینم...
مامان جون مگه نمیگی خوشبختی، خوب من با این اقا خوشبخت میشم ،همه چیز به پول نیست مامان خوشگلم....
مامان: انشاءالله که خوشبخت بشی...
( یه دفعه حامد اومد کنارمون ،دستشو گذاشت رو صورتش و شروع کرد به گریه کردی)
مامان: تو چرا گریه میکنی ؟
حامد: چرا هیچ کس به من توجه نمیکنه، خوب منم زن میخوام ( همه یه دفعه خندیدیم )
مامان: هانیه جان برو آماده شو ،من همه چیو آماده میکنم...
- چشم
(از آشپز خونه بیرون رفتم ،که در خونه باز شد،بابا بود)
-سلام بابا جون خسته نباشی
(بابا هم از روی بی میلی،آروم سلام کرد)
- رفتم داخل اتاقم ،لباسمو عوض کردم
چادره رنگی مو برداشتم رفتم پایین ،داخل آشپز خونه نشستم هی به ساعت نگا میکردم هی پامو به زمین میزدم...
حامد: ببین قیافه شو ،مثل دختر ترشیده ها منتظر که بیان....
- بی مزه
حامد: نترس اگه پشیمون زنگ میزن...
- ععع شوخی نکن اصلا حوصله ندارم...
( یه دفعه صدای زنگ آیفون اومد )
قلبم میزد:
« خدایا خودت امشب به و خوشی تمام کن»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/khodam_Zahra
• انتصار •
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗انتظار عشق💗 قسمت30 با رفتن مامان ،حامد هم رفت... فردا صبح زود بیاد شدم اتاقمو مرتب کر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 انتظار عشق💗
قسمت31
با صدای احوالپرسی هاشون فهمیدم که دو نفر هستن نمیدونستم باید چیکار ،اولین بار بود یکی اومده خاستگاری ...https://eitaa.com/khodam_Zahra
یه ده دقیقه ای سکوت کل خونه رو فرا گرفته بود که با صدای حامد این سکوت شکسته شد
حامد: هانیه جان چایی بیار واایی عاشقتم حامد
داخل استکانا چایی ریختم ،چادرمو روی سرم مرتب کرد رفتم داخل...
- سلام
مامان آقا مرتضی : سلام دخترم
اقا مرتضی هم زیر لب سلامی کرد
چایی رو به همه تعارف کردم
رفتم نشستم کنار حامد
باز دوباره سکوت ...
حامد: ععع ،میگم بابا جون نمیخواین چیزی بگین شما؟
بابا: چرا ،الان میگن آقای صالحی ،من همه حرفامو به هانیه زدم ،یه بار دیگه داخل این جمع هم میگم من با این وصلت راضی نیستم
به اصرار هانیه و حامد قبول کردم
من هیچ جهیزیه ای به هانیه نمیدم ، هانیه هیچ ارثی نمیبره ،و از همه مهم تر ،بعد ازدواجتون دلم نمیخوام تو هیچ مراسمی شما رو ببینم
(اشک تو چشمام جمع شد ،خیلی خجالت کشیدم ،یه نگاهی به اقا مرتضی کردم ،اون هم یه نگاهی به من کرد)
اقا مرتضی: آقای اخوان ،شما دارین بزرگترین ثروتتونو به من میدین ،و من چیزه دیگه ای از شما نمیخوام ،چشم حرفاتون برام قابل احترامه
با گفتن این حرفاش،اشک ازچشمام سرازیرشد.
حامد:( خنده ای کرد) پس مبارکه ،
،بفرمایین دهنتونو شیرین کنین
فردا به همراه حامد و آقا مرتضی ،رفتیم ازمایشگاه بعد از گرفتن جواب مثبت رفتیم سمت طلا فروشی دوتا حلقه خیلی ساده ست گرفتیم خیلی خوشحال بودم حامد کنارم بود، نمیدونستم اگه حامد نبود این اتفاقات میافتاد یا نه بعد سه نفری رفتیم رستوران ...
حامد: شما برین بشینین منم میرم غذا سفارش میدم و میام...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/khodam_Zahra
• انتصار •
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 انتظار عشق💗 قسمت31 با صدای احوالپرسی هاشون فهمیدم که دو نفر هستن نمیدونستم باید چیکا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗انتظار عشق💗
قسمت32
با آقا مرتضی رفتیم یه نشستیم
- اقا مرتضی ،من بابت حرفای پدرم خیلی شرمندم...
آقا مرتضی: دشمنتون شرمنده ،پدرتون به خاطر حس پدرانه شون حق داشتن اون حرفا رو بزنن ،تمام سعی خودمو میکنم که شما از تصمیمی که گرفتین پشیمون نشین...
( من هیچ وقت پشیمون نمیشم)
بعد از خوردن ناهار ،رفتیم یه دست لباس واسه روز عقد خریدیم بعد آقا مرتضی منو حامدو رسوند خونه و رفت همه چیز خیلی سریع انجام شد ،قرار شد یه عقد ساده مزار شهدا بگیریم ،بعدش من همراه اقا مرتضی برم خونشون ،بدون هیچ عروسی...
صبح بلند شدم ، آماده شدم.
حامد اومد داخل اتاق نگاهم کرد ، بغض توی گلوشو قورت داد
گوشه اتاق چمدونمو برداشت...
حامد: بریم خواهری ( یه نگاهی به اتاقم کردم ،اتاقی که دیگه شاید هیچ وقت پامو نزارم داخلش ،اشک از چشمام سرازیر میشد)
- بریم
من به همراه حامد رفتم گلزار ،بابا و مامان زود تر از ما رفته بودن رسیدیم گلزار آقا مرتضی دم در بهشت زهرا منتظر ما بود پیاده شدیم
حامد با آقا مرتضی روبوسی کرد
بعد آقا مرتضی یه نگاهی به من کرد
آقا مرتضی: سلام
- سلام
رفتیم سمت گلزار ،کنار سفره عقد نشستیم
یه دفعه یه خانمی اومد کنارم سلام ،من مریمم ،خواهر شوهرت...
- سلام ،خوبین شما؟
مریم : پس شما بودین که ،هوش و حواس خان داداشمونو بردین ...
- لبخندی زدم...
مریم: ببخش که زودتر نتونستیم بیایم ببینیمت ،اخه خانداداشمون میگفت که عاشق شده ،ولی نگفته بود که رفته خاستگاری ،دیروز یه دفعه ای گفته ...
آقا مرتضی: عع مریم جان ،زشته
مریم: عع چیه ،بزار بگم ،که فک نکنه همین از همین الان دارم خواهر شوهر بازی در میارم...
(مریم واقعن خانمی شوخ طبعی بود ،ازش خیلی خوشم اومد)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/khodam_Zahra
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
باهم بخونیم🎤🎼
اگر اون مروارید های خوشگل از چشمات ریخت💧
التماس دعا✋🏾💔
#علی_فانی
#شب_جمعه
@khodam_Zahra
می گویند:
کربلاقسمتنیست،دعوتاست
خدایا
منمعنی قسمتودعوترانمی دانم
اماتومعنیطاقترامی دانی
مگرنه؟!
دگر طاقت ندارم🙂✋🏾
دلمنلک زدهبرای کربلای ارباب(:💔
#الهمارزقناکربلا
#شب_جمعه
@khodam_Zahra
✨﷽✨
#تبلیغ_غدیر_واجب_است
❎ جفا نکنیم !!
✍از دو الی سه ماه پیش تمامی شیعیان برای #عاشورا و #اربعین روز شمار زدند!
📑این علاقهء به [سید الشهداء] علیه السلام قابل ستایش است.💯
👈 اما قبل از محرم، ما مناسبتی داریم که افضل بر تمام مناسبتهای ما است.💯
اساس مذهب ما به بزرگداشت این روز است.✔️
👈 برای #غدیر چه کردیم؟
برای غدیر کار نکردیم، متاسفانه انکار و تفسیر به رای شد!
🥀 امام حسین علیه السلام کشته احیایِ غدیر است.
✅ باید برای غدیر صد هزار برابر #عاشورا و #فاطمیه توان گذاشت.
👈اگر غدیر فراموش نمی شد که عاشورا و فاطمیه ای در کار نبود.❌
🌺پس باید با تمام توان برای غدیر کار کنیم.....
https://eitaa.com/khodam_Zahra