eitaa logo
🌷بوی عطر خدا🌷
1.8هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
10.7هزار ویدیو
39 فایل
#فوروارد‌یادت‌نره #اَلابِذِکرِالله‌تَطمَئن‌القُلُوب #آگاه‌باش‌با‌یاد‌خدا‌دلهاآرام‌میگیرد #کپی‌آزاد‌بشرط‌صلوات‌برای‌سلامتی‌وظهورامام‌زمان‌عج #جمعه‌هاختم‌صلوات‌وهرماه‌یک‌ختم‌کامل‌قرآن 💖منتظر‌نظرات‌خوبتون‌‌هستیم📱 👈جهت‌هماهنگی‌تبادل‌وتبلیغ‌👇 @Yousef_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان)عاقبت افراط دردوستی ناسالم🔰 دو برادر بودند به نامهای «عقبة بن ابی معیط» و «ابی ابن خلف». عقبه عادت داشت که بعد از مراجعت از سفر، مردم را دعوت به غذا می‌کرد. او بعد از یکی از سفرهایش پیامبر ص را به صرف غذا دعوت نمود، پیامبر ص بر سر سفره طعام عقبة حاضر شده و فرمودند: غذا نمی خورم مگر اینکه شما اسلام را بپذیری! عقبة دین اسلام را پذیرفت. وقتی دوستش ابی از ماجرا مطلع شد خشمگین شد و به او گفت: تا در مقابل چشمانم به محمد توهین نکنی و آب دهان نیاندازی راضی نمی شوم! عقبة به‌خاطر افراط در دوستی اش با وی پیشنهادش را پذیرفت و روزی در مقابل او به پیامبر خدا توهین نمود. عقبه در جنگ بدر در صف کفار کشته شد. 📚تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۱۵ 🌟بعد این آیات نازل شد: ... یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا* یا وَیلَتی لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا... بیاد آر، روزی که ستمکار دست خود را از حسرت به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم، و ای بر من کاش فلان شخص را دوست خود انتخاب نکرده بودم؛ او مرا از یاد حق گمراه ساخت بعد از اینکه به سراغم آمد 📖سوره فرقان آیات ۲۷ ت ۲۹ 👌به قول جناب سعدی: تا توانی می‌گریز از یار بد یار بد، بدتر بود از مار بد   مار بد تنها همی بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دیدن این فیلم خالی ازلطف نیست👆 👌حکایت زیبای صیاد و گنجشک جناب شعبی گوید: صیادی گنجشکی را گرفت و گفت میخواهم تو را بکشم و بخورم گنجشک گفت:ازخوردن من سودی نبری؛ چون کوچکم و تورا سیر نمیکنم اگرمرا رها کنی۳پند به‌تو میآموزم که برایت منفعت دارد صیادگفت:بگو گنجشک:یک پند را الان که دردست تو هستم یکی را زمانی که مرا رها کنی،میگویم سومی را زمانی‌که روی آن درخت بزرگ رفتم صیاد: اولی را بگو گنجشک:برای‌چیز ازدست‌رفته حسرت مخور صیاد اورا رها کرد گنجشک کمی فاصله گرفت وگفت: دوم اینکه؛هرگز امر محال را باور مکن بعد روی درخت بزرگ رفت و گفت: ای بدبخت! اگرمرا می‌کشتی درشکم من۲ دانه مروارید هست که هریکی ۲۰ مثقال است؛تومی‌توانستی توانگروثروتمند شوی... صیاد انگشت حسرت می‌خورد که گنجشک گفت: آن ۲ سخن اولی را فراموش کردی و حسرت سومین حرف مرا می‌خوری؟! اول گفتم:بر گذشته‌ات اندوه مخور دوم گفتم:امر محال راباورمکن پر و بال وگوشت من روی هم ۱۰ مثقال نیست، چگونه درشکمم ۴۰ مثقال مروارید جای گیرد؟! این‌که امر محالی است امااگرهم بود،مگر به تو نگفتم غم چیز ازدست‌رفته را نخور؛ چون فایده‌ای برایت ندارد ... این‌را بگفت و پرید و رفت 🌸امیرالمومنین ع: عِنْدَ غُرُورِ الاِطْماعِ وَ الآمالِ تَنْخَدِعُ عُقُولُ الْجُهّالِ وَ تَخْتَبِرُ أَلْبابُ الرِّجَالِ به هنگام طمع‌ها و آرزوها عقول جاهلان فریب می‌خورد و عقل مردان بزرگ درآزمون و امتحان قرار مى‌گيرد. 📚غررالحکم،قصار ۲ --••✾•🌻 🌿🌺🌺🌿 🌻•✾••--