eitaa logo
کلید خوشبختی
3.4هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
5.7هزار ویدیو
24 فایل
ناشناس صحبت کن وداستان زندگیتو برام بفرست 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17095372560219 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/889782424Cfa913f7dd2 ⛔️کپی از داستان‌ها حرام حتی برای مادر یا خواهر⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول مدت زیادی بود که هرروز اتفاقات بدی برای خودمو همسرم پیش میومد. محال بود دست به کاری بزنیم و اتفاق ناخوشایندی نیفته،مثلا ناشین سالم سالم بود تا باهم میرفتیم تو شهر یه دور بزنیم یهو وسط راه ماشین خراب میشد و خرج هنگفت و وقت زیادی برای تعمیر ازمون میگرفت. یا مثلا وسیله ی برقی میخریدیم هنوز یک هفته از مصرفش نگذشته یکی از قطعاتش خراب میشد. حتی گاهی اوقات به دلایل خیلی بیخود و بی اهمیت دعوای حسابی بینمون رخ میداد. برای من و همسرم که همیشه در ارامش و صلح و صفا زندگی کرده بودیم این مدت خیلی سخت میگذشت و هربار به خودمون دلداری میدادیم که قضا و بلا بود حتما حکمتی در این اتفاقات هست. یک روز مادرشوهر و خواهر شوهر بزرگم گفتند بخاطر این اتفاقات خیلی نگران زندگی و سلامتی مون بودند برای همین رفتند پیش دعانویس(رمال)و سرکتاب باز کردند و فهمیدند یکی هست که برامون طلسم گرفته. برای همین باید باطل السحر از همون رمال بگیریم. ادامه دارد...
قسمت دوم منو همسرم که اصلا به سحر و جادو اعتقادی نداشتیم بظاهر ازشون تشکر کردیم و قول دادیم حتما نزد همون رمالی که ادرسشو دادند بریم. اما بعدا کلی به افکار ساده لوحانه ی این بندگان خدا دلمون سوخت که چه براحتی گول رمال از خدا بیخبر رو میخورند. همون شب همسرم گفت: من مدت زیادیه که چون صندوق صدقه ی سر کوچه مون رو برده اند صدقه نمیندازم تو چی؟ صدقه میدی؟ منم گفتم چون همیشه میگفتی صدقه میدی من دیگه از گردنم ساقط بود و این کاررو نمیکردم تازه فهمیدیم همه ی این بلاها از کجا اب میخوره. فردا صبحش همسرم که با مادرش تلفنی صحبت میکرد نتیجه ی صحبتهای دیشبمون رو گفت ولی مادرش معتقد بود که رمال تاکید داشته حتما و زودتر بریم سراغ باطل السحر چون یک نفر برای زندگی مون طلسم گرفته و تا باطلش نکنیم زندگی و سلامتی مون در خطره. اما بعد از قطع کردن تلفن همسرم گفت هیچ نیرویی قوی تر از نیروی خداوند نیست. ادامه دارد...