💙
زنان دوست دارند مورد توجه طرف مقابلشان باشند. مدل موی جدید؟ لباس نو؟ چیزی بگویید تا نشان دهید که متوجه تغییر شده اید.
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
.
🔸شوهرت را وابسته کن!
اگر مردی از سمت همسرش شاد باشد نسبت به زنش وابستگی پیدا می کند طوریکه دیگر نمی تواند نبودن او را تصور کند.
برای شوهرتان جشن تولد بگیرید، در جمع از او تمجید کنید، برای خانواده اش احترام قائل شوید، غذای مورد علاقه اش را بپزید و خلاصه با هر ترفندی که می دانید خوشحالش کنید.
"یادمان باشد، زندگی مشترک رسیدگی می خواهد"
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
💕💕
✅ هیچ وقت مدرسه را به عنوان تنبیه برای بچه ها قرار ندهید.
📚گاهی برخی والدین وقتی جمعه است می گویند ؛ كی می شود شنبه شود بروی مدرسه از دستت راحت شوم.
📕یا میگویند؛ چقدر اذیت میکنی، بگذار در دفترت بنویسم خانم معلمت امروز رفتی دعوات کنه.
📝با این رفتار مدرسه را زندان برای بچه معرفی می کنند. در حالی که مدرسه گلستان و باغ تعلیم و تربیت است و ما باید برای بچه هایمان آن فضا را زیبا ترسیم بکنیم.
#استادتراشیون
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
❇️💬❇️💬❇️
💬 قدیمی ها میگفتند :
🔰 لباس مرد، تمیز بودن زن را نشان میدهد.
🔹 لباس زن، غیرت مرد را نشان می دهد.
🔹 لباس دختر، اخلاق مادر را نشان میدهد
و لباس پسر، تربیت مادر را نشان میدهد.
✴️ رحمت خدا بر پدر و مادرمان که در تربیت ما نقش داشتەاند :
🔸 آنها خواندن و نوشتن بلد نبودند،
#اما در دانش گفتار، تسلّط داشتند.
🔸آنها ادب را نمیخواندند،
#اما ادب را به ما یاد دادند.
🔸آنها قوانین علوم زیستی را مطالعه نکردەاند،
#اما هنر زندگی را به ما آموختند.
🔸آنها یک کتاب دربارۀ روابط مطالعه نکردەاند،
#اما رفتار و احترام را به ما آموختند.
🔸آنها در دین تحصیل نکردند،
#اما معنای ایمان را به ما آموختند.
🔸آنها کتاب برنامەریزی را نخواندەاند،
#اما دور اندیشی را به ما آموختند.
🔺آنها به ما یاد دادند كه به دیگران، چگونه احترام بگذاریم
سایه پدر ومادران درقید حیات مستدام
و روح پدر و مادران آسمانی، شاد 🌺
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
💙
مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که شوهر خوبی برای همسرشان باشند،
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
#ریزه_کاری_های_تربیتی👧🏻👦🏻
#نکات_خانومانه🧕🏻
👈یکی دیگه از سیاست های زنونه رو براتون میگم!
🔴پشتیبانی کردن بیجای بعضی از پدر ها از بچه ها باعث به اصطلاح لوس کرن بچه ها میشه
و موضوع دعوا و بحث و جدل بین خیلی از خانواده ها همینه!!!
مثال :بچه بازیگوش داره با توپ توی خونه بازی میکنه 😁
شما میگی :
‼نکن
❌گفتم نکن بچه
میزنه ظرف ها رو میشکنه
ای بابا !! اقا شما هم یه چیزی بگو بهش دیگههههه!!!
خیلی بی خیالی ! اصلا تو نمیزاری این بچه ادم بشه و ....
‼همسرت میگه
وااااای تو چقدر غر زدی!
اینم شده شبیه تو .....
اصلا تو بلد نیستی بچه بزرگ کنی و......
❌این میشه شروع یه مشاجره
🔴حالا میگم چیکار کنی
🔸1.وقتی همسرت خونه است اصلا‼سعی نکن بچه رو تربیت کنی!
🔸2.مرد هامعمولا ظرفیت و تحمل سر و صدای زیاد رو توی خونه ندارن
پس وقتی میخواد استراحت کنه بچه ها رو آروم کن
اما نه با جنجال
بشین کنارش و باهاش بازی کن ،(نقاشی ،خمیر بازی و ....)
🔸3.وقتی بچت پیش همسرت کار بدی میکنه به جای دعوا سعی کن حواسش رو به چیز دیگه پرت کنی.
وقتی همسرت خونه نبود اگه لازمه تنبیه خاصی انجام بدی (تنبیه بدنی⛔)در راستای تربیت فرزندت انجام بده.
🔸4.هیچ وقت به خاطر کارهایی که بچت انجام میده سر همسرت غر نزن !!!
یادت نره که مادر خیلی نقش پر رنگتری در تربیت فرزند داره .
🌸⃟💕჻ᭂ࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗فرشته ای برای نجات💗
قسمت18
صورتشو برگردوند طرف من.
حس میکردم، تو چهرش یه حسرت بزرگ پدیدار شده!
در طی این چهار سال هیچ وقت اینجوری ندیده بودمش.
--چی شد ساسان؟ اتفاقی افتاده؟
با همون بغضی که داشت، لبخند زد!لبخندی که تلخیش بدجوری تو ذوق میزد.
--اتفاق! اره اتفاق افتاده!
یادته حامد، دوسال پیش که بابام مرد، تا یک ماه نمیتونستم بیام بیرون؟
یادته جواب تلفناتون رو نمیدادم؟
یادته هرچی میومدی دم خونمون نمیخواستم ببینمت؟
یادته مامانم التماست میکرد منو ببری بیرون؟
همینطور که حرف میزد صداش بالاتر میرفت و گریش گرفته بود،جوری که صدای گریش تو فضا پیچیده بود....
با دستام شونه هاشو گرفتم و به طرف خودم برگردوندم.
به جرعت میتونستم بگم تاحالا اینجوری ندیده بودمش!
سرشو تو سینم گرفتم و با دستم آروم به کمرش ضربه میزدم.
گریش شدت گرفت و هق هق میکرد.
تو اون حال داشتم به ساسان فکر میکردم.
به پسری که همیشه لبخند میزد
همیشه شوخی میکرد و اصلا غم واسش معنی نداشت! ولی الان؟
یاد حرف مامانم افتادم که همیشه میگفت هرکی که بیشتر میخنده، بدون غمش هم بیشتره!
ضربه های دستمو به کمرش محکم تر کردم.
--خب دیگه ساسان! بسه دیگه! مرد که گریه نمیکنه آخه!
همینجور که با دستش اشکاشو پاک میکرد از آغوشم خارج شد و سرشو پایین انداخت.
انگار خجالت میکشید.
با دستم رو پاش ضربه زدم!
همونجور ادامه دادم
--ببین ساسان یا حرفتو میزنی یا انقدر میزنمت تا به حرف بیای.
سرشو بلند کرد.
--چی بگم آخه؟ شایدم بهتره نگم! چون تو هیچی نمیدونی!
--خب تو بگو تا بدونیم !
--بابای من از غصه دق کرد! میدونی حامد، من خیلی بابامو اذیت کردم! یادم میاد آخرین خواستش ازم آدم شدنم بود.
آدم که نشدم هیچ! تازه حیوون صفت ترم شدم. حامد خیلی سخت بود!
طی اون یک ماه، همش عذاب وجدان داشتم!
خواهرام و مامانم گناهی نداشتن، ولی بخاطر من از وجود بابام محروم شدن.
خیلی سخت بود حامد، همینطور که الانم سخته.
با سرش به انگشترم اشاره کرد
--امروز این انگشترت درد دل منو باز کرد.
حتی یه بار بابا و مامانم به عنوان هدیه برام یدونه از اینا خریدن، ولی من تشکر که نکردم هیچ تازه با پررویی تمام تو روشون وایسادم و گفتم دیگه از این آشغالا واسم نخرن.
اون روز بابام هیچی نگفت و فقط بهم نگاه کرد.
ولی الان معنی اون نگاه رو میفهمم.
فکر رفتارایی که با بابام داشتم هر روز بیشتر داره عذابم میده!
میدونی حامد گاهی وقتا دلم میخواد زمان به عقب برگرده و من رفتارام رو جبران کنم، ولی حیف!
با دستش زد رو شونم
--ببین حامد! اگه حتی پادشاه هم بودی! یادت نره که جلوی روت بابات وایساده!
هیچ وقت حرفی نزن که بخوای مثل من عین سگ پشیمون باشی....
حرفای ساسان بوی پشیمونی میداد! و این میتونست یه شروع باشه.
شروعی که مقدمه ای واسه خلاصی ساسان از عذابش بود.
ولی از طرفی هم احساس میکردم من هنوز هیچ چیز رو کامل تموم نکردم.
انگار پازل عوض شدنم هنوز تکمیل نبود!
ولی بد نبود با چنتا سوال شروع میکردم.
--متاسفم واقعا!حالا به نظرت میتونی کارهاتو جبران کنی؟
--نه! نمیتونم! هیچ وقتم نمیتونم! من حتی از خجالت سرمزار بابام نمیتونم برم.
حس میکنم نگاهش خیلی سنگینه.
به قدری سنگین که چشمام تحمل وزنش رو ندارن.
--حالا اگه من بگم که میتونی کارهایی که کردی رو جبران کنی، قبول میکنی؟
--نمیدونم! چون اول باید آدم بشم! آدم شدنم که مال ما نیست! ولش کن حامد.
صلاح دونستم بحثو تموم کنم ولی باید سر یه فرصت مناسب ادامه بدم.
--خب ساسان حالا چای میخوری یا قهوه؟
--آخه مگه اینجا کافی شاپه! برو حامد حوصله مسخره بازی ندارم.
شونه هامو بالا انداختم و از ساسان خواستم بشینه تا من برگردم.
رفتم و از سوپری دم در ورودی دوتاقهوه خریدم.
به طرف نیمکتا رفتم و کنار ساسان نشستم.
غرق در فکر بود.
دستمو جلوی صورتش تکون دادم.
--هیییی دیوار! کجارو نگاه میکنی؟
جواب نداد.
این دفعه با صدای نسبتا بلندی
--ساسان!
با اینکه از صدای بلندم تعجب کرده بود و با چشمای گرد داشت نگام میکرد با سر به قهوه ها اشاره کردم.
نگاهش که به قهوه ها افتاد تعجبش بیشتر شد و سوالی نگام کرد.
--از همون سوپری دم در گرفتم.
لیوان قهوه رو برداشت و آروم آروم شروع به خوردن کرد.
قهوه اون روز خیلی بهم چسبید! چون گرمای قهوه سردی بیرحم هوا رو تسکین
میداد و این واسم لذت بخش بود.
قهوه هامون تموم شد ساسان رفت و تازه یادم اومد ازش نپرسیدم درباره چی میخواسته حرف بزنه.
دوباره برگشتم سر جای قبلیم.
کنار قبر نشستم و بهش خیره شدم.
"شهید گمنام"
اسمی که بهم آرمش میداد......
🍁نویسنده حلما🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
May 11
1.17M
🖋️#فایل_آموزشی ۱
🌹🌺 حد مدارا با همسر و خانواده همسر چقدر باید باشه؟
💌 لطفا این فایل رو برای دوستانتون هم ارسال کنید
💫✨🌺 آیا باید یک عمر با رفتارهای بد همسر یا خانواده همسر مدارا و تغافل کرد؟!!
🌺 استاد کاظمیان
{ مشاور و مدرس حوزه خانواده}
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
2.07M
🖋️#فایل_آموزشی ۲
چگونه با تندخویی و پرخاشگری همسرم کنار بیام؟
سوال: با سلام خدمت شما
من همسرم خیلی پرخاشگره می شه راهنمایی کنید با اخلاق تند همسرم چطور برخورد کنم؟ تشکر
💌 لطفا این فایل رو برای دوستانتون هم ارسال کنید
🌺 استاد کاظمیان
{ مشاور و مدرس حوزه خانواده}
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
1.2M
🔰 #فایل_آموزشی ۳
موضوع: 😔 همسرم اهل تفریح و گردش نیست
🎙 #استاد_هادی_کاظمیان
سلام وقت شما بخیر بنده حدود ۱۰ سال هست که با همسرم زندگی میکنم و ۲ فرزند پسر هم دارم خدا رو شکر زندگیام خوبه و همسر خوبی دارم فقط یه مسئلهای که منو رنج میده این هست که به همسرم منو تفریح نمیبره بارها بابت این مسئله دعوا کردیم به نظرتون چطور میتونم همسرم رو متقاعد کنم که اهل تفریح بشه ممنون از کانال خوبتون
💖🌹 چطور همسرم رو اهل تفریح و گردش کنم؟
لطفا نشر دهید
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt