eitaa logo
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
2.3هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5هزار ویدیو
91 فایل
🌺خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است. 🌺 خوشبختی وابسته به جهان درون توست. ✅برداشت با صلوات حلال ♥️ما را بدیگران معرفی کنید @khoshbghkt @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امشب 💫از خدایی که از همیشه 🌸نزدیکتر است برایتان 🌸عاشقانه‌ترین 💫لحظات را میطلبم 🌸زیباترین لبخندها 💫را روی لبهایتان و 🌸آرام ترین لحظات را 💫برای هر روز و هر شبتان شبتون در آغوش امن خدا💫✨ 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
💗❄️دوشنبه تون عالی 🌷⛄️پیشكش میكنم 🌷❄️عشق ، محبت 🌷⛄️و مهربانی را 🌷❄️به كسانی كه 💗⛄️از دل شكستن بیزارند 🌷❄️و در تمنای آنند 🌷⛄️كه دلی بدست آورند 🌷❄️آنانكه رحمت آفرینند 🌷⛄️نه زحمت آفرین 🌷❄️و برآنند که در زندگي 💗⛄️پل باشند نه دیوار...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗فرشته ای برای نجات💗 قسمت88 --ببخشید دسته قابلمه خیلی داغ بود. لبخند کم رنگی زدم --خیلی عادیه و ممکنه واسه هر کسی این اتفاق بیفته. ناراحتی منم واسه دستتون بود. با شنیدن این حرف صورتش گل انداخت و از رو صندلی بلند شد. پاش رفت رو ماکارونی ها و سُر خورد. همین که خواست از عقب بیفته رو زمین بلند شدم و دستاشو تو دستام گرفتم. با این کارم به قدری خجالت کشید که همین طور به زمین زل زده بود. ایستاد و با صدای ضعیفی گفت --ممنون. --خواهش میکنم. دستپاچه شده بود و خواست به بهانه ی دست شستن از آشپزخونه که بره بیرون که دم در دوباره سُر خورد و این بار سعی کرد تعادلش رو حفظ کنه. از این کارش لبام به خنده کش اومد و شروع کردم بیصدا خندیدن. میزو جابه جا کردم و ماکارونی هارو به هر زحمتی بود از کف آشپزخونه جمع کردم و تی کشیدم. تو قابلمه آب ریختم و گذاشتم تا به جوش اومد. ماکارونی هارو آبکش کردم و بهشون روغن زدم. با چاشنی تزیین کردم و میز رو چیدم. رفتم دم راه پله و صدامو صاف کردم --بیاید پایین شام آمادس. چند لحظه صبر کردم اماصدایی نیومد با خیال اینکه خوابه خواستم برگردم که صدای شکستن وجیغ شهرزاد بلند شد. پله هارو به سرعت رفتم بالا و پشت در اتاق ایستادم و در زدم --مشکلی پیش اومده؟ صدایی نیومد. در رو باز کردم و باگفتن یاالله سرمو آوردم بالا بوی عطر آشنا و لذت بخشی که جدیداً باهاش آشنا شده بودم تو فضا پیچیده بود. تو چشمام خیره شد وگریش بیشتر شد. هر چیزو میتونستم تحمل کنم اما اشکاش رو نه!! رفتم نزدیکش و دوزانو زدم. --چیزی شده؟ صورتشو با طرفین تکون داد. جدی تر گفتم --پس چرا دارید گریه میکنید؟ سرشو انداخت پایین کلافه شدم و با دستم چونشو آوردم بالا --ببخشید میدونم زیاده رویه اما خب شما آدمو مجبور میکنید! --من..... من..... دوباره گریش گرفت. --شما چی؟! به شیشه عطر رو میز توالت اشاره کرد --اون تنها یادگاری بود که بهم داد! --منظورتون اون شیشه عطره؟ --بله. یه هدیه بود که خیلیم واسم ارزش داشت. امشب شیشه رو برداشتم اما یه دفعه از دستم افتاد و اینجوری شد. شیشه عطر روبرداشتم و دیدم چندتا ترک عمیق خورده. درست بود همون عطر. --جسارتا میتونم بپرسم هدیه از کی بود؟ --یه بار همون حاج خانمی که همسایم بود بهم هدیه داد. یادم به عطر خودم افتاد. نفس عمیقی کشیدم و خونسرد گفتم --من این عطر رو دارم. مبهوت گفت --شما از کجا خریدین؟ شیشه رو گذاشتم رو میز و لبخند عمیقی زدم --نخریدم هدیس. ناامید گفت --اهان. --امامیتونیم یه کار بکنیم. --چی؟ --عطر من رو شما هم استفاده کنید تا یدونه واستون بخرم. اخم ریزی کرد --نه ممنون اون یه هدیس که انگار خیلی هم واستون مهمه. --مهم هست اما..... ادامه حرفمو خوردم و سرمو انداختم پایین. --غذاتون یخ کرد. اینو گفتم و با سرعت ازپله ها اومدم پایین. سرمیز بدون کلمه ای حرف غذامون رو خوردیم و با هم میز رو جمع کردیم. --من ظرفارو میشورم. --اگه اجازه بدین خودم بشورم. آخه واسه دستتون خوب نیست........ شهرزاد رو میز دستمال کشید و خواست بره که صداش زدم --میشه چند دقیقه بمونید؟ برگشت و نشست رو صندلی. نشستم رو صندلی و جدی گفتم --نمیدونم سرهنگ بهتون گفته یا نه؟ اما تنها کسی که در حال حاضر میتونه در رابطه با موضوع جمشید عقرب وآتیشسوزی خونتون بهمون کمک کنه شمایید. تو چشماش نگاه کردم شما جمشید رومیشناسید؟ بعد از چند ثانیه سکوت که نشونه فکر کردن بود گفت --نه. راستش از وقتی با موبایلم تماس گرفته اولین باره اسمش رو شنیدم. نمی دونستم باید حرفش رو باور کنم یانه. نفسمو صدادار بیرون دادم...
🌹آقایان بدانند 🌸 محیط خانواده تحت نظارت، تدبیر و مدیریت زن خانه است؛ کاری بسیار پر زحمت که چندان به چشم نمی‌آید...! 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
خانمها بدانند تا حد امکان،با آدمهای خوشبخت و انرژی مثبت مراوده داشته باشید آدمهایی که از داشته‌هاشون راضین و باهاش احساس خوشبختی می‌کنند نه کسانی که فقط نیمه خالی لیوان رو می‌بینند 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
🌹خانمها بدانند "خانـم‌های گرامـی توجـه کنیـد!!!" ✅ برای اینکه همسرتان عاشق شما باشه نیاز به انجام کار چندان خاصی نیست. رعایت یک سری نکات ریز میتونه شما رو به هدفتون برسونه. نکات زیر رو بخاطر بسپارید: 1⃣ اجازه دهید متوجه شود چقدر وجودش برای شما اهمیت دارد. 2⃣ حتی اگر با شما مخالفت می‌کند، باز هم به صحبت‌های او گوش دهید. 3⃣ از او تقاضای کمک کنید. 4⃣ به او بگویید که او را دوست دارید و به وجودش افتخار می‌کنید. 5⃣ بگذارید برای خود سرگرمی داشته باشد و گاهی برای خودش باشد 6⃣ به او اعتماد داشته باشید. 7⃣ وقتی با هم بیرون می‌روید، درباره مشکلات صحبت نکنید. 8⃣ بر روی اعمال خوب او متمرکز شوید. 9⃣ به علایق او احترام بگذارید. 🔟 وقتی او را می‌بینید هیجان خود را نشان دهید و خوشحال باشید. 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
نگرانی ... هرگز از غصه فردا کم نمیکنه ! بلکه فقط،، شادی امروز رو از بین میبره . " پس بخند و اززندگی لذت ببر 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
زندگی ... سازِ دل است ... تو نوازنده‌ٔ این سازی و بس .. تو اگر شاد زنے شاد شوی ... گرچہ باشی چو قناری به قفس شاد بزن شاد شوی!! 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حتما بگو 💠 به همسرت حتما ابراز علاقه کن 💞 با محبت کردن مطمئن باشیم زندگی‌مان زیباتر خواهد شد. ⌛️ مراقب باشیم فرصت های ابراز علاقه را راحت از دست ندهیم. 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt