بعضی از روزهای جمعه تلفن همراهش خاموش بود.وقتی دلیلش رو میپرسیدم گفت:
ارتباطم را با دنیا کمتر میکنم تا کمی زمانم را برای امام زمان اختصاص بدهم.اینکه چطوری میتوانم برای ایشان مفید باشم!
#تلنگر | شهیدمحسنحججی
#داستانک
یکی از رفقا برایم تعریف می کرد که یک آقائی مستأجر آستان قدس رضوی بود. هر سال یک مرتبه مشرّف می شد به مشهد که هم مال الاجاره را بدهد و هم زیارتی بکند.این شخص سگی داشت که پاسبانی می کرد.یک سال این سگ زائید و چون به بچّه هایش مشغول بود نمی توانست خوب پاسبانی بکند.لذا این مرد بچّه هایش را برد در روستایی دیگر.این سگ چند روزی به خودش می پیچید و ناله می کرد تا کم کم به حال عادی برگشت. این شخص می گفت وقتی آن سال به مشهد مشرّف شدم بعد از زیارت حضرت اندکی خوابیدم.در خواب دیدم که به حرم مشرّف شدم و حضرت رضا (ع) را دیدم،جلو رفتم و سلام کردم. آقا رویش را از من برگردانید.دو دفعه، سه دفعه سلام کردم و گفتم آقا! من رعیت شما هستم.خیانت هم نکردم. چرا از من قهرید؟
حضرت با تندی فرمودند ناله های آن سگ دل مرا به درد آورده است.آن چه دل امام زمان (ع) را به درد می آورد آه دیگران است،حق الناس است.ولو اینکه بین سگی و بچّه هایش فاصله بیندازی...
آیتاللهمظاهری
#آثار_نمازشب
- پیدا و طی کردن راه تکامل
- حس آرامش
- بی ارزش شدن دنیا نزد انسان
بیا نمازشب خون شو 👉🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه خدا بخواد درست میشه...🌱
نگران نباش 😊
#کلیپ_خوب
همگی در صف ایستادهایم.
اما نمیدانیم هر کدام از ما
در کجای صف ایستاده!
نوبت که رسید...
هر چه هست را،
باید گذاشت و رفت...
ثروت ، مقام و ...
هیچ کالای دنیوی را
با خود نخواهی برد
بجز روح...
یا پاک یا آلوده!
تمام شد...
#تلنگر
همراه خود توشه و ساز و برگ را زیاد بردار که سفر،طولانی و دور و دراز است!
#حدیث_روز | حضرتامامصادق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌒 آن قدر در قبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد،یك شب هم بلند شو ببین چه خبر است.
#نماز_شب | شیخعلیاکبربرهان
خودم و کارمو به خدا میسپارم
چون میدونم خدا خواسته تو این حال باشم
و از حال دلم آگاهه
و درستش میکنه...
#تلنگر | آیه ۴۴ سوره غافر
#داستانک
یک خانمی هر سال بچّه سقط می کرد.
حدود ده تا بچّه سقط کرد.یک شبی با خدا راز و نیاز کرد.گفت ای خدا من ده تا بچّه زائیدم اما یکی هم ندارم.درد زائیدن و سقط شدن بچّه را دارم اما بچه ندارم.مقداری از خدا گله کرد.آن خانم شب خواب دید که می خواهد وارد یک قصر فوق العاده زیبائی بشود.اما راهش نمی دهند.گفتند این قصر مال تو است اما بعد از مردنت نه حالا. دربان آن قصر گفت که خداوند این قصر را برای ریاضت هایی که کشیده ای برای تو خلق کرده است.خانم از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شد؛و در حال خوشحالی از خواب بیدار شد.مرحوم شهید می فرماید که چون خانم از خواب بیدار شد،از بس که خوشحال بود می گفت خدایا!من حاضرم در سال دو سه مرتبه سِقط کنم!ما متوجّه نیستیم و الّا می گفتیم ای کاش اصلًا دعاهای ما مستجاب نمی شد تا اینکه اجرش را در روز قیامت به ما می دادند.یا اینکه در روز قیامت می گوئیم خدایا ای کاش مصیبت ما در دنیا بیشتر بود یا بلاهای ما بیشتر بود.
هر که در این بزم مقرّب تر است
جام بلا بیشترش می دهند.
مرحوم شهید ثانی