eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
•••[♥]••• چہ اهمیت دارد روزگار چقدر تلخ است؟! وقتی رویاے با تـــ♡ـــو بودن شیرین تر از شهدست . . . []•°|🎈 •♥️• ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸باید خودمان را بسازیم👌 🌷 انتشار نخستین بار سخنان در جمع رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله در ایام دفاع مقدس🍁 🥀 ❤️ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
💠روی لینک کلیک بفرمایید تا به زیارت حرم امام حسن عسکری مشرف شوید التماس دعا✨ http://dl.generatrix3d.com/samera/ 👆🏻🌱
🕊 ° بعضیا ميگن: ‌بابا دلت پاک باشه!😄 ° جواب از قرآن ؛👇 اون کسی که تو رو خلق کرده، اگر دل پاک براش کافی بود🙂 فقط میگفت " آمنوا "✋🏻 در حالیکه گفته :👇 « آمَُنوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات »👌 یعنی هم پاک باشه ،👏 هم کارت درست باشه ...😍 🍂° اگرتخمه کدو رو بشکنی و مغزش رو بکاری سبز نمیشه.😉 🌾پوستش رو هم بکاری سبز نمیشه. مغز و پوست باید باشه.😊 ♡هم دل ؛ هم عمل⁉️ 🦋 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🥀دلتنگم... و دیدار ☘ درمان من است...😍 بی درنگ رخت زمانه💚 زِندان من است😞🕊 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
💫🌈🌸💫 🌏 دنیا را بردی همراهت به نابودی💔 دنیا غم شد🥀 مگر چند نفر بودی🤔🕊 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
‍ 🏳 پندنامه . . .👌 بگذارید بند بندم از هم بگسلد، هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر می‌کنم و خدای بزرگ خود را عاشقانه می‌پرستم. آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم. به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران 🌷 🌺☘🌺☘🌺☘🌺 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
~🕊 . 🌸 رفیق که می گویند همین ها هستند🍁 رفقاتشان از زمین شروع می شود🌏🌾 و تا بهشت ادامه دارد ...💫🌙 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟🌸🌸🌟 : چرا وقتی یک کسی مثل مالک شهید میشود امیرالمومنین(علیه السلام) اینقدر متاثر میشوند...💔 🌱 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
😁 شب جمعه بود... بچه ها جمع شده بودن تو سنگر برای دعای کمیل🍃 چراغارو خاموش کردند مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود هر کسی زیر لب زمزمه میکرد و اشک میریخت:) 💔 یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما عطر بزن...ثواب داره _آخه الان وقتشه؟😐 بزن اخوی...بو بد میدی🤢...امام زمان نمیاد تو مجلسموناا☹️ بزن به صورتت کلی هم ثواب داره😇 بعد دعا که چراغارو روشن کردند💡 صورت همه سیاه بود😶 تو عطر جوهر ریخته بود...😂 بچه هام یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند👊🤕 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 تازه اگر کسی هم راضی می‌شد به این کار مشکل بود بیاید زندان تله بودن، گیر افتادن و هزار فکر دیگر نمی گذاشت. تو این مخمصه یک لحظه در زدند چادرم را سرم کردم و رفتم دم در مرد غریبه بود خودش را کشاندکنار دستاچه گفت : سلام, جوابش را دادم، گفت: ببخشید خانم، من غیاثی هستم اوستا حسین تو خونه ما کار می‌کردند. نفس راحتی کشیدم ادامه داد:میخواستم ببینم برای چی این چند روزه نیامدن سرکار؟, بغض گلویم را گرفت از روی ناراحتی می‌خواست گریه ام بگیرد جریان را دست و پا شکسته برایش تعریف کردم ،گفت: شما ناراحت نباشین خونه من سند داره خودم امروز میرم به امید خدا آزادش می کنم. خداحافظی کرد. از خوشحالی زیاد کم مانده بود سکته کنم دعا می‌کردم هرچه زودتر صحیح و سالم برگردد نزدیک ظهر بود سر و صدای تو کوچه بلند شد دختر کوچکم را بغل کردم و سریع رفتم بیرون بقال سرکوچه یک جعبه شیرینی دستش گرفته بود با خنده و خوشحالی داشت بین مردم تقسیم می‌کرد رفتم جلو لابلای جمعیت چشمم افتادبه عبدالحسین در جا خشکم زد چند لحظه مات و مبهوت مانده بودم این همان عبدالحسین چند روز پیشه؟؟!! قیافش خیلی مسن تر از قبل نشان می‌داد صورتش شکسته شده بود دهانش انگار کوچکتر شده بود همسایه‌ها هم پشت سر هم صلوات می‌فرستادند و خوشحالی می‌کردند ولی او گرفته بود و لام تا کام حرف نمی‌زد از بین مردم آهسته آهسته آمد و یک راست رفت خانه پشت سرش رفتم تو گفت:در را ببند در را بستم آمدم روبرویش ایستادم به اندازه چند سال پیر شده‌ بود دهانش را باز کرد که حرف بزند دیدم دندانهایش نیس،گفت:چیه خوشحال شدین که شیرینی میدین،اهی از ته دل کشید و گفت ای کاش شهید می شدم. ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃