#حاج_حسین_یکتا:✨ تو قلبی که جای شهید نیست اون قلب نیست #قبره... ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

💠 خاطره ای از گفتگوی سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی با #رهبر عزیزمان: یک‌بار #آقا مرا صدا زدند و اشاره کردند که جلو بیا. وقتی نزدیک رفتم، کتابی را که در دستان‌شان بود، باز کردند📖 و عکس چند تن از #شهدا را نشان من دادند 🌷شهید باکری 🌷شهید باقری 🌷و شهید زین‌الدین. یکی از عکس‌ها، عکس #خودم بود. آقا به من گفتند که عکس شما با بقیۀ عکس‌ها چه مطابقتی دارد⁉️ من هم از این‌که عکس دوران #جوانیم بود، عرض کردم ما هم سن و سال بودیم. آقا فرمودند: آن‌ها "وظایف" خود را انجام دادند و رفتند🕊 مصلحت خداوند بر این بود که شما #بمانید و باشید و کاری که چه بسا سخت‌تر از کار آن‌هاست، انجام دهید✅ اگر #شما نباشید، چه کسی می‌خواهد این کار را انجام دهد؟ امروز 23 فروردین یکصد روز از شهادت حاج قاسم سلیمانی میگذرد💔 😰 عکسی عجیب از سفر سال 84 امام خامنه ای به کرمان' ببینید دقیقآ کجاایستاده؟!! "اینجا همانجایی است که شهید حاج قاسم دفن شده است...!!! 👌الله اکبر ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

#دَخیلَک_یارُقَیـه😍 نام اعظم بَر دو عالــم چون طَنین انداز شد گُفتـ خالق:یا رُقــــَیه ، خلقتش آغاز شد... #ولادتت_مبارک_خانوم ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

🎊 السلام ای دستگیر عالمین ای به ارباب دو عالم نورعین... #ولادت_حضرت_رقیه(ع)‌[به روایتی] ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

|^رِفـاقت‌خـ‌دایۍ‌یَعنۍ: تَمام‌تَلاشِتوبُڪنے‌تابارَفیقت بہ‌سَمت‌خـُداگام‌بَردارے آخَــرِشم‌باهَـم‌بہ‌سَمــتِ‌خُــ‌دا پَـ :) ـروازڪردند..،🕊 #رفاقٺ‌تاشہـادٺ ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

« #برادرم دعا ڪن ،ڪہ ما از خستگے و غفلت خوابمان نَبَـرد و از قافلۂ #مهدے‌فاطمہ جا نمانیم💙» ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

#آیٺ‌الله‌جاودان:🗣 °• ‌اگہ کسےدرجنگــ💣 شهـیدبشہ، یڪبارشهـیدشدهــ❄️🌈 اماکسے اگہ باهواےِ نفـس خودش بجنگهـ🤞🏻 هرروز شهـیدمیشہــ♥️ •° #هواۍنفس 🙃🌱 #حواست‌هست؟

سرے‌چهارم، آماده‌سازی‌ماسک‌بهداشتی‌ و‌کتاب‌و‌‌مختصری‌از‌زندگینامه‌شهیدنورے، توسط‌ستاد‌مرکزی‌شهید‌بابڪ‌نوری♥️ "باتشڪرویژه" ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆

#شناسنامہ‌شہید‌بابڪ‌نورے📕 #پارت‌‌نه 🌸|•رضـــآیٺ‌پدر‌مــادڔ•| 🌸 یک‌روز‌به‌سرهنگ‌زارع‌گفت‌که‌رضایتمندی‌پدرش‌را‌بگیرد.اواصراربه‌این‌ کار‌داشت.می‌خواست‌‌‌ازاین‌بابت‌ خیالش‌راحت‌شود.‌بلأخره‌بااصرار‌او‌سرهنگ‌زارع‌قبول‌کرد.‌که‌از‌پدرش‌ رضایت‌بگیرد. بابک‌وقتی‌زخمی‌شده‌بود‌در‌ آمبولانس‌به‌هم‌رزمانش‌گفته بود‌که‌به‌مادرم‌بگویید‌فقط‌یک‌بار‌ حرف‌اورا‌گوش‌نکردم‌ومرا‌حلال‌کند.‌ آن‌یک‌بار‌هم‌به‌خاطر‌این‌بود‌که‌ مادر‌ازبابک‌خواسته‌بود‌ازدواج‌کند، ولی‌بابک‌قبول‌نکرده‌بود. #شهید‌بابڪ‌نورے ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ @khoshtipasemani ☆~☆~》💖🌸《~☆~☆ کپے‌بدون‌ذکر‌منبع‌🚫

🔹بـسـم‌ الـلـه الـرحـمـن الـرحـیـم🔹 کانال •رضوان• ||•محسن غیبی• 💠 خادم، دغدغه مند، استاد دانشگاه، مربی تربیتی مدارس شاهد 💠سخنران،روضه خوان و فعال فرهنگی 🔷کانالی که پر از مطالب بسیار ناب و زیبا _مطالب بصیرتی،معرفتی و... _احادیث ائمه اطهار _بیان مسائل شرعی _و... 🔶پس هر چه زودتر عضو شوید و از مطالب کانال استفاده کنید... 🔸اینم لینک عضویت👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1579483173Cbc83604e59