بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفر
مرا ز خویش بگیر و مرا ز خویش ببر
#قیصر_امین_پور
🍁 @kochebagh_sher
تو تمنای منو
یارِ من و جانِ منی
پس بِمان تا کهِ نمانم
به تمنای کسی
#مولانا
💠 @kochebagh_sher
حکایت تو که دنیا تو را نیازرده ست
دلی گرفته در آیینه های افسرده است
حکایت من در مشت روزگار دچار
پرنده ای ست که پیش از رها شدن مرده ست
یکی پرنده یکی دل ! دو سرنوشت جدا
که هر یکی به غم دیگری گره خورده ست
به باغ رفتم و دیدم ان شقایق سرخ
که پیش پای تو روییده بود پژمرده ست
خلاصه ی همه ی رنج های ما این است
پرنده ای که دل اورده بود دل برده است
#فاضل_نظری
💠 @kochebagh_sher
آتش اَندر سینه پنهان تا به کی ؟
گریه ام در زیر مژگان تا به کی ؟
#ملاصدرا
🌾 @kochebagh_sher
مکُن ز غصّه شکایت که در طریقِ طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکِشید ...
#حافظ
🌾 @kochebagh_sher
توان گفتن آن راز جاودانی نیست
تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست
پراز هراس و امیدم که هیچ حادثه ای
شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست
زدست عشق به جز خیر بر نمی آید
وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست
درختها به من آموختند فاصله ای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست
به روی آینه ی پر غبار من بنویس
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
#فاضل_نظری
💠 @kochebagh_sher
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
نفسم می گیرد
در هوایی که نفس های تو نیست!
#سهراب_سپهری
🍁 @kochebagh_sher
شنیدمت که نظر می کنی به حال ضعیفان ؛
تبم گرفت و دل خوشم به انتظار عیادت ...
#سعدی
🍁 @kochebagh_sher
همین که نعش درختی به باغ می افتد
بهانه باز به دست اجاق می افتد
حکایت من و دنیایتان حکایت آن
پرنده ایست که به باتلاق می افتد
عجب عدالت تلخی که شادمانی ها
فقط برای شما اتفاق می افتد
تمام سهم من از روشنی همان نوریست
که از چراغ شما در اتاق می افتد
به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین
چه میوه ای ز سر اشتیاق می افتد
همیشه همره هابیل بوده قابیلی
میان ما و شما کی فراق می افتد؟
#فاضل_نظری
💠 @kochebagh_sher
گرچه او هرگز نمی گيرد ز حال ما خبر ؛
درد او هر شب خبر گيرد ز سر تا پایِ ما...
#صائب_تبريزی
💠 @kochebagh_sher
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق
#فاضل_نظری
💠 @kochebagh_sher
در کوی ما
شکستهدلی میخرند و بس
بازار خودفروشی
از آن سوی دیگر است.
#حافظ
🌾 @kochebagh_sher