8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه استاد فاطمی نیا برای کسانی که اربعین کربلا مشرف نمی شوند..!
| صلواتهدیهبهروحنورانیایشان |
این پست از اون دسته مطالبی هست
که اگر حتـی برای یک نفـر بفرستید، برکات و ثواب زیادی برای شما به همراه دارد.
@kodak_novjavan1399
17.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از #غزه ، تقدیم به روح مطهر شهید حاج اسماعیل هنیه
@kodak_novjavan1399
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتی جالب از نحوه شهادت محافظ «اسماعیل هنیه» در تهران
🔹محمد قدومی، نماینده جنبش حماس در تهران در نشست«بررسی جزئیات شب ترور اسماعیل هنیه و شخصیت یحیی السنوار»:(1)
اصلا شب شهادت، نوبت محافظت ایشان نبود؛ محافظ اصلی مریض شد و ایشان بدون برنامه قبلی محافظت شهید هنیه را به عهده داشتند.
@kodak_novjavan1399
🌹#خواهش یک #شهید از #زائران #کربلا؛ #عکس مرا هم با #خود به #کربلا ببرید...
.
🔹 بخشی از وصیت نامه شهید علی شرفخانلو:چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا میروم خواهش میکنم که انشاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( ع)، بزرگ آموزگار شهادت به کربلا برده و در زیر پای امام ( ع) نصب نمائید و در زیرش جمله (با آرزوی زیارت تو شهید شدم یا حسین) را بنویسید.
.
▪️شهید علی شرفخانلو در عملیات والفجر یک فروردین ۱۳۶۲ در حین بردن تانکر آب به خط مقدم با اصابت ترکشی در سن ۲۴ سالگی .بشهادت رسید.شادی روحش صلوات.🇮🇷🌷
.
@kodak_novjavan1399
#رمان
#قسمت_یازدهم
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن
کلیدراداخل قفل انداختم و وارد شدم. همین که پایم راداخل حیاط گذاشتم. صدای گریه ی ریحانه را شنیدم.
حیاط خانه ی آقای معصومی کوچک و جمع و جور بود.
از در پارکینک به اندازه ی یک ماشین جا داشت و از در ورودی هم تقریبا از پشت در تا نزدیک سه تا پله ایی که حیاط را از ساختمان جدا می کرد پر از گل و گیاه بود.
بعد از گذشتن از سه پله، یک بالکن یک متری بود، که کنار بالکن هم با چند تا گلدان شمعدانی تزیین شده بود.
ساختمان کلا دو طبقه بود.
طبقه ی بالا خواهر ناتنی آقای معصومی و طبقه پایین هم خودشان زندگی می کردند.
زنگ آپارتمان را زدم.
آقای معصومی دررا باز کرد در حالی که بچه بغلش بود و روی ویلچر به سختی ریحانه را بغلش نگه داشته بود، سلام کرد.
جواب دادم و سریع بچه راازبغلش گرفتم.
ــ دارو گرفتید؟
ــ بله الان بهش میدم.
دستم را روی پیشانیه ریحانه گذاشتم کمی داغ بود.
ریحانه، بچه ی زیباو بامزه ایی بود. وقتی بغلش کردم آرام تر شد.
سرش راروی شانه ام گذاشت. موهای خرمایی و لختش روی چادرم پخش شد.
بدونه اینکه چادرم را عوض کنم. استامینیفونش را دادم. شیشه شیرش را هم دردهانش گذاشتم وروی تخت صورتی وقشنگش خواباندم.
کمکم آرام شد و خوابش برد.
آپارتمان آقای معصومی قشنگ بود.
سالن نسبتا بزرگی داشت با کف پوش سرامیک، فرش های کرم قهوه ایی که با پرده سالن ست بود.
دوتا اتاق خواب داشت که یکی مال ریحانه بود. اتاق زیبا و کاملا دخترانه، خدا بیامرز مادرش چقدر با سلیقه براش وسایلش را خریده بود.
چیزی به غروب نمانده بود. گرمم شده بود چادر و سویشرتم رت درآوردم و چادر رنگی خودم را از کمد بیرون آوردم و سرم کردم.
از اتاق بیرون امدم. بادیدن آقای معصومی تعجب کردم چون او به خاطر راحتی من، زیاد ازاتاقش بیرون نمی آمد. پایین بودن سرش باعث شد عمیق نگاهش کنم.
آقای معصومی سی و پنج سالش بود. پوست روشن و چشمای عسلیاش با ته ریش همیشگیاش به اوجذابیت خاصی می داد. متین و موقر و سربه زیریاش، باعث میشدمن درخانه اش راحت باشم.
سرش رابالا آوردو به دیوار پشت سرم خیره شدو گفت:
– می خواستم باهاتون صحبت کنم. رو ی یکی از صندلیهای میز ناهار خوری که با مبل های کرم قهوه ایی ست بود، نشستم و گفتم:
–بفرمایید.
دستی به ته ریشش کشیدوبالحن مهربانی گفت:
–تو این مدت خیلی زحمت افتادید. فداکاری بزرگی کردید. خواستم بگویم ریحانه دیگه بزرگ شده، دیگه خودم می تونم با کمک خواهرم ازش نگهداری کنم، نمی خوام بیشتر از این اذیت بشید. از یک سالی که قرارمون بود بیشتر
هم موندید، وقتتون خیلی وقته تموم شده.
ولی شما اونقدر بزرگوارید که حرفی نزدید.
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
@kodak_novjavan1399
46.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴گریههای لحظات آخر حیات امام حسن برای امام حسین علیهماالسلام
🎙استاد انصاریان…
@kodak_novjavan1399
💠آیت الله مجتهدی تهرانی:
☘️علت بسیارے از بلاها در ڪلام امام رضا(ع)
✍️آيت الله ناصرۍ
گله نڪن ڪه چرا این ناراحتیهاوجوددارد❗️
چرا این وضع اقتصاد ماست❗️
چرا باران نمے بارد❗️
چرا هر روز یک مرض تازه پيدا مے شود❗️
❌ زيرا هر روز یک گناه تازه اے انجام مے دهے و اين مشكلات هم اثر عمل تو است.
هر روز یک گناه تازه، درد تازه برایت مے فرستد. اينها لازمه هم هستند.
☘️از امام رضا علیه السلام روايت نقل شده است كه فرمودند:
هرگاه بندگان، مرتكب گناهانى شوند كه پيشتر انجام نمى داده اند، خداوند بلاهايى را برايشان پديد مے آورد كه سابقه نداشته است و آن را نمے شناسند.
📚 كافے، ج ۲
@kodak_novjavan1399