🔻والدین🔻
✍ یه سنگ ریزه کوچولو، اگه در جوراب یا کفشمون باشه، اذیّت میشم و خوب نمیتونیم راه بریم.😩
از راه رفتن باز میمونیم..😖
❗️ بعضی چیزها خیلی ریز و ناچیز هستند، امّا انسان رو از حرکت در راه خدا، و به سمتِ خوبیها باز میداره.⚠
👈 یکی از این موارد، نامهربانی نسبت به #پدرومادر است، هر چند بسیار کم باشه...
✔ حتّی در حدّ گفتن «اُف»
«اُف»👈 در زبان فارسی یعنی «اَاَه»
به همین خاطر، قرآن کریم میفرماید:👇
🕋 فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ. (اسراء/۲۳)
💢به #پدرومادر خود حتّی «اُف» هم نگو.
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
✿ @kodak_novjavan1399
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی
🇮🇷 این قسمت: راز مهتاب
🔮 @kodak_novjavan1399
#حکایت
☘روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:
امروز میخواهم بدترین قسمت
گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت:
یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
وزیر گفت:
"قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
قدر 4 چیز را پیش از از دست دادن بدان :
۱ـ ثروت را قبل از فقر
۲ـ سلامتی را قبل از بیماری
۳ـ جوانی را قبل از پیری
۴ـ زندگی را قبل از مرگ
🆔 @kodak_novjavan1399
#تلنگر
خانه ات که اجاره ای باشد ،
دائم به کودکت می گویی :
میخ نکوب❌؛ روی دیوارها نقاشی نکش❌ .
و مراقب خانه باش👌
اما این همه مراقبت برای چیست ؟!
چون خانه مال تو نیست؛
مال صاحبخانه ست . . .
چون این خانه دست تو امانت است
خانه دلت چطور !؟
خانه دل♥️ تمامش مال خداست ؛
در خانه خدا نقش گناه کشیدن
و میخ گناه کوبیدن ممنوع . . . !⛔️❌
@kodak_novjavan1399
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پند پارسی
🇮🇷 قسمت سوم : الآغی که یونجه رو می فهمید
🇮🇷 کم حجم
🔮 @kodak_novjavan1399
✨﷽✨
#چگونه_دعا_کنیم⁉️
#درمحضراهلبیت
امام صادق(ع) فرمودند:
خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی توجهی واز قلب غافل باشد؛ اجابت نمیفرماید پس وقتی دعا میکنی دل بده و با توجه دعا کن و آنگاه یقین کن که خدای تعالی خواهد اجابت کرد.
{ اوقات دعا کردن }
1) هنگام باریدن باران
2)هنگام قرائت قرآن
3) هنگام وزیدن باد ها
4) هنگام نماز وتر(قنوتنماز)
5)بعد از دمیدن سپیده صبح
6) بعد از اذان ظهر و مغرب
📘نصایح ص۴۶۵۳و همان ۲۷۲۲۶
@kodak_novjavan1399
✍پیامبر اکرم (ص):
چهار چيز است چنانچه يكى از آنها وارد خانه ای شود آن خانه را طورى خراب كند حتّى با بركت نيز آباد نگردد:
●خيانت
●دزدى
●شرابخوارى
●و زِنا
📚امالی صدوق ص۳۸۹
@kodak_novjavan1399
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏃♂🏃♂#ورزش_خانگی
🔶تمرینات ورزشی در خانه برای کودک و نوجوان
🍀 @kodak_novjavan1399
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_ماجراجویی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۶۳ 🌷
🇮🇷 بعد از چند روز ،
🇮🇷 نواب ، شبانه به طرف خراسان برگشت .
🇮🇷 نماز شبش را خواند
🇮🇷 و با گریه ، از خداوند ، مدد خواست .
🇮🇷 بعد از نماز صبح ،
🇮🇷 دعای عهد و دعای صباح را خواند .
🇮🇷 سپس به ورزش و نرمش پرداخت .
🇮🇷 و پس از آن ، در حیاط خانه نشست .
🇮🇷 به درخت خانه خیره شده بود
🇮🇷 و به فکر عمیقی ، فرو رفت .
🇮🇷 مرضیه ، خواهر نواب ، با سینی و صبحانه ،
🇮🇷 به طرف نواب آمد و کنار او نشست .
🇮🇷 نواب لبخندی زد و از خواهرش تشکر کرد
🇮🇷 هنوز آفتاب طلوع نکرده بود
🇮🇷 هر دو مشغول خوردن صبحانه شدند
🇮🇷 و در حین خوردن ، صحبت هم می کردند
🇮🇷 نواب ، همه آنچه را که در مسافرتش ،
🇮🇷 به شهرهای بیرون از خراسان داشت
🇮🇷 برای خواهر عزیزش تعریف کرد .
🇮🇷 سپس با خنده و شوخی ،
🇮🇷 می گفتند و می خندیدند .
🇮🇷 ناگهان مرضیه گفت :
🌸 راستی داداش نواب !
🌸 دیروز چند نفر اومدن ، سراغتو می گرفتن
🌷 نواب گفت : کی بودن ؟!
🇮🇷 مرضیه گفت :
🌸 نمی دونم ، نمی شناسم
🌸 ولی از ظاهرشون معلوم بود که مذهبیَن
🇮🇷 مرضیه در حال صحبت کردن بود
🇮🇷 که نواب حواسش جای دیگه رفت
🇮🇷 پس از کمی مکث ،
🇮🇷 به خواهرش اشاره کرد که ساکت شود
🇮🇷 نواب ، صدایی از پشت بام خانه شنید .
🇮🇷 به مرضیه اشاره کرد که به داخل خانه برود
🇮🇷 خودش هم به حرف زدن ادامه داد :
🌷 حالا نفهمیدی از کجا اومدن و چکار داشتن ؟
🌷 نکنه بچه های حوزه بودن ؟
🌷 شاید برای مباحثه اومده باشن ؟
🌷 شاید هم بچه های مسجد بودن
🇮🇷 نواب در حال حرف زدن ،
🇮🇷 آرام به داخل خانه رفت .
🇮🇷 لباس حضرت داوود را پوشید
🇮🇷 دستی به سینه اش زد
🇮🇷 و تبدیل به زره آهنی شد .
🇮🇷 سپس عمامه پیامبر را سرش کرد
🇮🇷 و تبدیل به کلاه خود فوق پیشرفته شد
🇮🇷 چوب حضرت داوود را چرخاند
🇮🇷 و تبدیل به سپر شد .
شمشیر ذوالفقار را برداشت
و به طرف درب سالن حرکت کرد .
مرضیه گفت :
🌸 چی شده داداش اتفاقی افتاده ؟!
نواب گفت :
🌷 فعلا معلوم نیست
🌷 ولی یه صداهایی از پشت بوم شنیدم
🌷 میرم ببینم چیه
🌷 اگه چیز مهمی نبود بر می گردم
🌷 اما اگه برام اتفاقی افتاد
🌷 شما سوار ذوالجناح شو
🌷 اون می دونه کجا باید بره .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
🔮@kodak_novjavan1399