eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
12.2هزار ویدیو
279 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍂 داستان شب یلدا 🍂🍂 🌟 شب سردی بود …. 🌟 پیرزنی بیرون میوه فروشی ، 🌟 زل زده بود به مردمی که ، 👈 میوه میخریدن … 🌟 شاگرد میوه فروش تند تند ، 🌟 پاکت های میوه رو ، 🌟 توی ماشین مشتری ها میذاشت . 🌟 پیرزن با خودش فکر می کرد 🌟 چی می شد اونم می تونست 🌟 میوه بخره و به خونه ببره … 🌟 رفت نزدیک تر … 🌟 چشمش به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود ، افتاد … 🌟 با خودش گفت : 🌷 چه خوب می شد از میون اون میوه های خراب ، سالم ترهاشو ببره خونه … 🌷 میشه قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنم و بقیه رو بدم به بچه ها ... 🌷 تا اونا هم شاد بشن … 🌟 برق خوشحالی توی چشماش دوید 🌟 دیگه سردش نبود ! 🌟 پیرزن ، جلو رفت 🌟 پای جعبه میوه نشست … 🌟 تا دستش رو برد داخل جعبه ، 🌟 شاگرد میوه فروش ، که می دونست پیرزنه پول نداره ، گفت : 🔥 دست نزن ننه ! برو دُنبال کارت ! 🌟 پیرزن زود بلند شد … 🌟 خیلی خجالت کشید ! 🌟 چند تا از مشتریها نگاهش کردند ! 🌟 سرش رو پایین انداخت … 🌟 دوباره سردش شد ! 🌟 دستاش رو روی شونه هاش گذاشت 🌟 راهش رو کشید و رفت … 🌟 چند قدم دور شده بود 🌟 که یه خانمی صداش زد : 🌸 مادر جان …مادر جان ! 🌟 پیرزن ایستاد … 🌟 برگشت و به آن زن نگاه کرد ! 🌟 خانمی با چادری مشکی ، لبخندی زد 🌟 و بهش گفت : 🌸 اینارو برای شما گرفتم مادر ! 🌟 پیرزن به دست خانم نگاه کرد 🌟 سه تا پلاستیک دستش بود 🌟 پر از میوه ، موز و پرتغال و انار 🌟 پیرزن گفت : 🌹 دستِت دَرد نکنه ننه 🌹 ولی من مستحق نیستم ! 🌟 خانم چادری گفت : 🌸 اما من مستحقم مادر جان … 🌸 مستحق دعای خیر … 🌸 اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! 🌸 جون بچه هات بگیر ! 🌟 خانم منتظر جواب پیرزن نموند … 🌟 میوه هارو داد دست پیرزن 🌟 و سریع از اونجا دور شد … 🌟 پیرزن هنوز ایستاده بود 🌟 و رفتن خانم رو نگاه می کرد … 🌟 قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود ، روی صورتش غلتید … 🌟 دوباره گرمش شد … 🌟 با صدای لرزانی گفت : 🌷 پیر شی ننه …. پیر شی ! 🌷 الهی خیر ببینی مادر 🌷 انشالله در این شب چله ، 🌷 حاجت بگیری دخترم .  @kodak_novjavan1399
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 انیمیشن طنز دیرین دیرین 🇮🇷 این قسمت : شب یلدا و توجه به مردم مناطق زلزله زده کرمانشاه و سیلاب خوزستان @kodak_novjavan1399
✍ برنامه های پیشنهادی شب یلدای مهدوی ❇️ ۱. خواندن زیارت آل یاسین ❇️ ۲. ذکر صلوات به نیت ظهور امام زمان ❇️ ۳. دعا برای بیماران و رفع بلایا از جهان ❇️ ۴. خواندن دعای الهی عظم البلا ❇️ ۵. پختن غذا و شیرینی به نیت امام زمان ❇️ ۶. توجه ویژه به کودکان و همسران ❇️ ۷. دلجویی از خانواده پرستاران و شهیدان ❇️ ۸. ارسال پیامکهای مهدوی به دوستان ❇️ ۹. خواندن قصه های امام زمانی برای کودکان ✍پیشاپیش یلدای مهدوی تون ، مبارک ، التماس دعا 🔮 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ 💠 کمتر اتفاق می افتد که چیز رفته باز گردد. 📚 ۱۶ @kodak_novjavan1399
ـ🍃💌🍃💌☘🍃 ـ💌🍃💌🍃 ـ🍃💌☘🍃 ـ💌🍃﷽ ـ☘🍃 ـ🍃 می‌گه: تو این کار رو بکن گناهش گردن من❗️ 🦋قرآن کریم می‌فرماید: (أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏) (نجم: ۳۸) هیچ‌کس بار گناه دیگری را به دوش نخواهد کشید..❌ ✅زیرا پاداش و کیفر انسان در سرای آخرت انعکاس عمل خوب یا بد اوست و از آنجا که عمل هر کسی تنها در نفس خودش تأثیر می‌گذارد.. بنابراین کسی نمی‌تواند بار مسئولیت عمل دیگری را به دوش بکشد. این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا فعل تو کان زاید از جان و تن‌ات همچو فرزندی بگیرد دامن‌ات 📌مثال دنیوی این حقیقت آن است که هر کس به بیماری یا مصیبتی مبتلا می‌شود خودش باید درد آن را تحمل کند و یا هیچ‌کس نمی‌تواند به دیگری بگوید تو خود را از کوه پرت کن و اگر پایت شکست من حاضرم به‌جای تو درد آن را تحمل کنم❗️ 🔰در شأن نزول آیه مورد نظر گفته شده: «عثمان بن عفان اموال فراوانى داشت و از اموال خود در راه خدا انفاق می‌كرد، يكى از بستگان او بنام عبداللَّه بن سعد گفت: اگر به اين وضع ادامه دهى دیگر چيزى براى تو باقى نمی‌ماند، عثمان گفت: من گناهانى دارم كه می‌خواهم به اين وسيله رضا و عفو الهى را جلب كنم، عبد اللَّه گفت: اگر شترت را با جهازش به من دهى من تمام گناهانت را به گردن مى‌گيرم❗️ عثمان چنين كرد و بر اين قرارداد گواه گرفت، و بعد از آن از انفاق خوددارى كرد. البته اندکی بعد به اشتباه خود پی برد و بار دیگر به انفاق اموال خود ادامه داد. » 📚الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج‏۴، ص۴۲۷. 🍃 🌼🍃 @kodak_novjavan1399
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️روش هاى تربيت فرزندان 🍂بخش دوم 🔸️تاثیر تكريم شخصيت بر تربیت فرزندان ┄┅┅🍃✿❀⚫️❀🍃✿┅┅┄ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
48.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی جاسم به جبهه می رود 🇮🇷 کمدی ، طنز ، اکشن ، جنگی 🇮🇷 قسمت اول @kodak_novjavan1399
🌸 " هـیـدرا " 🌸 قسمت پنجم 🌟 همراه با شادمانی فرشته ها از تولد محمد ، 🌟 من نیز بسیار خوشحال شدم . 🌟 در حال خنده بودم ، 🌟 که ناگهان ابلیس را دیدم 🌟 که به صورت گنجشک در آمده بود 🌟 تا سرکی بکشد 🌟 و ببیند چه خبر شده است . 🌟 ولی جبرئیل مانع او شد . 🌟 من نیز به عقب برگشتم 🌟 چون ترسیدم که نکند فرشته ها مرا هم برانند 🌟 اما جبرئیل با لبخند از من استقبال کرد 🌟 و اشاره کرد که جلوتر بیایم . 🌟 تا از نزدیک ، محمد را ببینم . 🌟 پدرم ، پس از مرگ حضرت سلیمان ، 🌟 از ماموران غیبی ابلیس شد . 🌟 همیشه ماموریت داشت 🌟 که به آسمان رفته ، 🌟 و اطلاعاتی از اتفاقات آینده ، 🌟 تولدها ، وفات ها و... کسب کند . 🌟 وقتی که ابلیس ، 🌟 توسط جبرئیل رانده شد . 🌟 و نتوانست بفهمد ، چه اتفاقی افتاده ؛ 🌟 به پدرم دستور داد ؛ 🌟 تا با گروهش به آسمان رفته ، 🌟 تا در مورد این تازه به دنیا آمده 🌟 و اتفاقات افتاده و اوضاع آینده 🌟 اخبار لازم را کسب کند . 🌟 زمانی که پدرم ، 🌟 به در ورودی آسمان رسید ؛ 🌟 بر خلاف روزهای گذشته ، 🌟 در ورودی را قفل شده دید . 🌟 سپس به طرف درهای دیگر رفت . 🌟 اما باز همه درها بسته بودند . 🌟 پدرم ، به سرعت به طرف ابلیس برگشت 🌟 و گزارش بسته شدن درها را ، 🌟 به اطلاع او رساند . 🌟 ابلیس به پدرم دستور داد ؛ 🌟 تا با گروه زیادی از أجنه ، 🌟 درهای آسمان را بشکنند . 🌟 پدرم با تمام لشکر و تجهیزاتش ، 🌟 به طرف آسمان رفتند 🌟 که توسط فرشته های نگهبان ، 🌟 مورد هدف شهاب سنگ قرار گرفتند . 🌟 و به شدت مجروح شدند . 🌟 آنها قدرت کافی ، 🌟 برای برگشتن به زمین نداشتند . 🌟 به خاطر همین ، ناچار شدند . 🌟 در یک سیاره ای به نام سیسون ، 🌟 فرود آیند . 📚 ادامه دارد 📚 ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @kodak_novjavan1399
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای گولوبولا 🇮🇷 قـسـمت سیزدهم 🇮🇷 کم حجم 🔮 @kodak_novjavan1399