3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 راز عبرت از داستان یوسف در چیست ؟
ای کاش این کلیپ روی ماهم تاثیر بذاره😔
#کلیپ_تصویری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
✨﷽✨
✨
#پندانه
🔰 در قلاب وسوسههای شیطان گیر نکنید
🎣 صیاد برای گرفتن ماهی، قلاّب به کار میبرد. بر سر قلاّب، طعمهای که ماهی دوست دارد میگذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه میبلعد.
قلاّب که بلعیده شد، تکانی به نخ قلاب وارد میشود؛ اگر ماهی کم وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا میکشد و اگر سنگین باشد، صیاد بهطور متناوب آن را میکشد و رها میکند تا خسته و بی جان شود. وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون میکشد.
⭕️ شیطان گاهی قلاّبش به انسانی گیر میکند. طعمه سر قلاّب، آرزوی دراز، رابطه با نا محرم، ریاستطلبی و در یک کلمه علاقه به دنیا است.
🌀 بعد از اینکه انسان را به دنیا علاقمند کرد، قلاب را شل و سفت میکند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود. چندین بار او را میآورد و میبرد تا بالاخره او را اسیر خود کند.
⚠️ مواظب وسوسههای شیطان باشید ⚠️
❣ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ❣
#ترک_گناه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
✅حکایتی زیبا و خواندنی
✍مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت: مقداری حلوای نسيه به من بده حلوا فروش قدری حلوا برايش در کفه ترازو گذاشت و گفت : امتحان کن ببين خوب است يا نه. مرد گفت:روزه ام، باشد موقع افطار حلوا فروش گفت: هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛ چطور است که حالا روزه گرفته ای .مرد گفت: قضای روزه پارسال است.
حلوا فروش حلوايش را از کفه ترازو برداشت و گفت : تو قرض خدا را به يک سال بعد می اندازی قرض من را به اين زودی ها نخواهی داد . من به تو حلوا نمی دهم...!
💠 @kodak_novjavan1399
25.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون دانشمندان بزرگ
🇮🇷 قسمت اول : ابوالوفاء بوزجانی
🌸 @kodak_novjavan1399🌸
📰عبرتهای کرونا🤔
📜مأمورهای خدای متعال
✅ تا بحال به مأمورهای خداوند بر روی زمین دقت کرده اید ؟
🔸عنکبوت،🕸
پیامبر را در غارحرا از شر دشمنان حفظ می کند .
«الّا تنصروه فقد نصره اللّه»
🔸کلاغ 🐧
معلّم بشر می شود و به قابیل یاد میده که چطوری بدن برادرش رو دفن کنه
«فبعثه اللّه غرابا»
🔸هدهد 🕊
مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس میشود
«اذهب بکتابی هذا»
🔸 پرنده های ابابیل، 🦅🐦
که مأمور سرکوبی فیل سواران و محافظت از کعبه میشوند .
«و ارسل علیهم طیرا ابابیل»
🔸 اژدها🐲🐉
وسیله ی حقّانیّت و اثبات ادعای موسی علیه السلام میشود.
«هی ثعبان مبین»
🔸نهنگ🐳
که مأمور میشه یونس رو تنبیه کند .
«فالتقمه الحوت»
🔸موریانه 🐜
که وسیله ی کشف مرگ حضرت سلیمان می شود «تأکل منساته»
🔸 سگ 🐕 اصحاب کهف
که مأمور نگهبانی از آنها در غار می شود .
«و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»
🔸چهار پرنده 🦅🦆🐦🐧
که سبب اطمینان ابراهیم به قدرت خدا برای زنده کردن مردگان می شود. «فخذ اربعة من الطیر»
🔸 الاغ🐴
که سبب یقین عُزیر به معاد و زنده شدن مردگان می شود .
«و انظر الی حمارک»
🔸 پشه 🕷
خداوند بر نمرود پادشاه ظالم و ستمگر زمان حضرت ابراهیم علیه السلام پشه اى را مسلط کرد و روى لب نمرود نشست و اورا گزید
نمرود خواست با دست پشه را دور کندکه پشه به بینى نمرود رفت و از آنجا به مغزش رسید و چهل شب او را عذاب و آزار داد تا هلاک شد .
نمرود با اونهمه قدرت
با پشه ای از بین رفت😲😏
✍ کسی چه میدونه
شاید ویروس کرونا 🐾هم یکی از ماموران خداست.
🔴🔴🔴🔴
ویروس به این کوچکی، که قدرت های بزرگ دنیا از نابود کردنش عاجز شده اند .
✅ شاید به خودشون بیان و دست از سرکشی در برابر خدا بردارن .
🌸 الله اکبر 🌸
خدا بزرگتر از آن است که توصیف شود .
و این روز ها بزرگی خدا رو بیشتر از قبل متوجه میشیم وپناه میبریم به ذات پاکش!
#به_حول_قوه_الهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
@kodak_novjavan1399🌺
🔔 الاغ آسیاب
🌹 امام علی علیه السّلام:
💠⇦عبادت کنندهای که عبادتش از روی فهم و دانایی نباشد، مانند الاغ آسیاب است که فقط به دور خودش میچرخد و از جای اولش دور نمیشود.
💠⇦دو رکعت نماز شخص دانا، بهتر از هفتاد رکعت نماز شخص نادان است.
💠⇦زیرا وقتی فتنه و تباهکاری به شخص دانا روی میآورد، او به وسیله دانش خود، از آن بیرون میرود.
ولی وقتی فتنه به جاهل و نادان رو میآورد، او را به دلیل نادانیاش گمراه میکند.
📙 بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۲۴
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣
@kodak_novjavan1399
24.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 پشت #بلاها و #سختی ها حکمت خداوند وجود داره...
🎤 #استاد_عالی
🎥 #کلیپ_تصویری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
🌸 #داستان_تخیلی " هـیـدرا "
🌸 قسمت بیست و یکم
🌟 کسال و دختر و یارانش شیعه شدند .
🌟 و این اتفاق باعث شد
🌟 تا بسیاری از جن ها نیز ، شیعه شوند .
🌟 چند روز بعد ، با رامسانا ازدواج کردم
🌟 رامسانا ، پا به پای من ،
🌟 کار تبلیغی و فرهنگی انجام می داد .
🌟 یک مدرسه تاسیس کردیم .
🌟 دوستان و برادران و همسرم ،
🌟 در آموزش و مدیریت آن خیلی کمک کردند .
🌟 اخلاق مردم ، بهتر و زیباتر می شد .
🌟 کسال ، بعد از مسلمان شدنش ،
🌟 دیگر هیچ وقت دعوا نکرد .
🌟 و شری به راه نیانداخت .
🌟 کسال و بابام ،
🌟 مسئول حفظ امنیت اجتماعی ،
🌟 در سیاره سیسون شدند .
🌟 و با زحمات آنان ،
🌟 آرامش نسبی در سیسون ، برقرار شد .
🌟 تصمیم گرفتم به زمین سفر کنم .
🌟 رامسانا می خواست با من بیاید .
🌟 ولی من گفتم :
🌸 متاسفانه شما نمی توانید
🌸 از اینجا خارج شوید
🌸 اینجا فقط من هستم
🌸 که از امام علی علیه السلام ،
🌸 اجازه خروج و ورود دارم .
🌟 از سیسون که بیرون رفتم .
🌟 یک سفینه فضایی دیدم .
🌟 تا آن روز نمی دانستم ،
🌟 که آدم فضایی هم وجود دارد .
🌟 سفینه فضایی ، انگار داشت دود می کرد
🌟 احتمال دادم که خراب باشد .
🌟 به طرف سفینه رفتم .
🌟 که به ساکنینش هشدار دهم .
🌟 اما از بیرون مشاهده کردم .
🌟 که درون سفینه ، دعوا شده بود .
🌟 و دارند همدیگر را می زنند .
🌟 و گاهی تیراندازی می کردند .
🌟 و این تیراندازی ،
🌟 باعث خراب شدن سفینه شده بود
🌟 نمی دانستم چکار باید بکنم ؟!
🌟 نمی دانستم دخالت بکنم یا خیر ؟!
🌟 نمی دانستم حق با چه کسی هست ؟!
🌟 کمی فکر کردم
🌟 و وضعیت را بررسی نمودم .
🌟 همه افراد سفینه ،
🌟 یک جور و یک رنگ لباس پوشیده بودند
🌟 و فقط سه نفر از آنان ،
🌟 لباسشان ، جور دیگری بود .
🌟 حدس زدم که آن سه نفر ، خراب کار باشند .
📚 ادامه دارد 📚
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
#داستــانڪوتاه_پندآمــوز
✍به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن
گفت: اگر در زمینی که پُــــر از خار و
خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه
می ڪنید؟ گفتند: پیوسته مواظب
هستیم و با احتــیاط راه می رویم تا
خــود را حفـظ ڪنیم...
👌بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید
تقوا همین است از گـناهان کوچک و
بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را
ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت
و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست
شـــده اند.
💠 @kodak_novjavan1399
🌸🌺🌸🌺🌸🌺
#داستانهای_قرآنی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
قسمت سوم زندگینامه حضرت اسماعیل (ع)
_____________________
🌸 هاجر گفت : ای ابراهیم ، در این صحرای خشک ما را به که میسپاری ؟ابراهیم با قلبی سرشار از ایمان ، با بیانی که تا اعماق جان هاجر نفوذ کرد ، گفت : شما را بخدا میسپارم .🌺
_______________________
🌸پس از این پاسخ ، چهره فرزند دلبندش را بعنوان آخرین وداع بوسید و با هاجر خدا حافظی کرد و بسوی خانه خود رهسپار شد .در لحظه بازگشت که برای او لحظه سختی بود ، رو به درگاه خدا آورد و عرضه داشت :
_______________________
🌺پروردگارا ، من زن و بچه خردسالم را در این بیابان بی آب و علف ، در کنار خانه گرانقدر تو اسکان دادم ، تا در پیشگاه تو نماز را بپا دارند و به بندگی تو کمر بندند .🌸
______________________
🌺خداوندا ، آنها تنها هستند ، تو دلهای بندگانت را باین سرزمین و این بی پناهان متمایل گردان . از نعمتهای مادی و معنویت آنان را بهره مند فرما و من امیدوارم که آنها نیز مراتب شکرگذاری و قدرشناسی از عنایات تو را به پیشگاه مقدست تقدیم بدارند .🌸
________________________
🌺با آب و غذای مختصری که همراه داشتند
مدتی گذراندند و رفته رفته آب و آذوقه تمام شد و آثار گرسنگی درهاجر و تشنگی در چهره اسماعیل نمودار گردید .
______________________
🌸هاجر برای یافتن آب ، نقاط اطراف را بررسی کرد . از کوهها بالا رفت و تپه ها دره ها را زیر پا گذاشت ولی خسته و دست خالی ببالین کودک آمد .
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ادامه داستان در قسمت بعد ..
🍃
🌼🍃 @kodak_novjavan1399