🏴 #شهادتامامحسنعسکری
✅ امام حسن عسکری علیه السلام:
تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد. بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد، و رنج و سختى به بار مى آورد؛ پس، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى؛ كه چه نزديك است احسان، به آدم اندوهناك، و امنيت، به آدم فرارى وحشتزده؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند؛ پس، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن، كه به موقع آنها را خواهى چيد. بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد
📙 ميزان الحكمه ج 5 ص 167
@kodak_novjavan1399
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت دهم ☀️☀️☀️
🌸 شیعه فاطمه ۵ ساله شده بود .
🌸 عروسی برادر زاده جعفر بود .
🌸 جعفر و زهرا آماده شده بودند ،
🌸 تا به عروسی بروند .
🌸 اما شیعه فاطمه ،
🌸 همچنان در حال خواندن کتاب بود .
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 دختر گلم نمی خوای آماده بشی ؟!
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 نه مامان جون ، من نمیام
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 چرا دخترم ؟! چرا نمی خوای با ما بیای ؟!
🇮🇷 بهت خوش می گذره ها
🍎 شیعه فاطمه گفت : مامانی ؟!
🇮🇷 زهرا گفت : بله عزیزم
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 مامان جون ، عزیز دلم ، قربونت برم
🍎 اگه شما رو به یک منطقه پر از کثافت ،
🍎 و پر از لجن و زباله دعوت کنن ، می رین ؟!
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 واااا دخترم این چه سوالیه ؟؟!
🇮🇷 معلومه که نمیرم ، هیچ آدم عاقلی نمیره
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 خب مامان جون !
🍎 مراسم عروسی اونا برای من ،
🍎 از اون لجن و زباله و کثافت بدتره
🍎 توی عروسی ، می خوان گناه کنن ،
🍎 می خوان برقصن
🍎 محرم و نامحرم قاطی میشن
🍎 مایع مست کننده می خورن
🍎 این گناه ها ، هزاران بار ،
🍎 از اون آشغال و لجن و کثافت بدتره .
🍎 مامان جونم !
🍎 الهی دورت بگردم
🍎 من جایی که توش گناه باشه ، نمیرم
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 آفرین دختر گلم ،
🇮🇷 مثال خیلی خوبی زدی
🇮🇷 ولی همه عروسیا اینجورین
🇮🇷 یعنی هیچ کدومشون رو نریم ؟!
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 کسی که اهل نماز و قرآنه
🍎 کسی که ادعای مسلمونی بکنه
🍎 کسی که خودشو شیعه امام علی بدونه
🍎 کسی که به دنبال شاد کردن دل امام زمونه
🍎 چه در عروسی ، چه در فضای مجازی ،
🍎 و چه در خلوت های خودمانی ،
🍎 باید از گناه پرهیز کنه .
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 آخه شما که مردم رو نمی شناسی
🇮🇷 ما اگه نریم ،
🇮🇷 پشت سرمون حرف در میارن
🇮🇷 فامیلامون ، ما رو ملامت می کنن
🇮🇷 هر چی باشه از ما توقع دارن
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 مامانی ! رفتن یا نرفتن شما ، دست خودتونه
🍎 من نمی خوام منصرفتون کنم
🍎 ولی اینو بدونید که شما ،
🍎 فقط و فقط ، باید خدا رو راضی کنید
🍎 نه بندگان خدارو .
🍎 خدا رو باید محور قرار بدین نه مردم رو .
🍎 جایی که توش گناه باشه ، جای شیطانه ؛
🍎 نه جای خدا و فرشته ها ،
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
13.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای گولوبولا
🇮🇷 این قـسـمت: وضعیت اضطراری
@kodak_novjavan1399
استاد علیرضا پناهیان4_5843843111230373892.mp3
زمان:
حجم:
1.84M
🎧 بشنویم | زیباترین هدف برای تشکیل خانواده‼️
🤔 من برای چی باید زندگی کنم؟!
#استاد_پناهیان
@kodak_novjavan1399
1.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی_کودکانه
👆آموزش دقت و تمرکز
@kodak_novjavan1399
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️
☀️☀️☀️ قسمت یازدهم ☀️☀️☀️
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 خب عزیزم عروسی همش یک شبه
🇮🇷 یک شب که هزار شب نمیشه
🌸 شیعه فاطمه گفت :
🍎 اولاً یک شب نیست ، هزاران شبه
🍎 حداقل ماهی یکبار ، عروسی دعوتید
🍎 غیر از عروسی ، هر ساله ،
🍎 حداقل بیستا جشن ، دعوتتون می کنن
🍎 یه روز عروسی فلانی
🍎 یه روز عقدکنون فلانی
🍎 یه روز تولد فلانیه
🍎 یه روز جشن فلانیه
🍎 پس نگید که یک شبه
🍎 دوماً همون یک شب هم ،
🍎 میتونه اعمال هفتاد ساله ما رو خراب می کنه
🌸 جعفر ، همه حرفهای شیعه فاطمه را شنید
🌸 لبخندی زد و گفت :
☀️ زهرا خانم ، شمارو نمی دونم
☀️ ولی خداییش ، من که قانع شدم
☀️ و به حرف دختر کوچولوی قشنگم ،
☀️ گوش میدم
☀️ و به عروسی نمیرم
🌸 زهرا با تعجب گفت :
🇮🇷 مطمئنی نمیری ؟! اونا فامیلاتن
🇮🇷 عروسی برادرزادته
🇮🇷 اگه نری ممکنه ناراحت بشن آ
🌸 جعفر گفت :
☀️ اشکالی نداره ،
☀️ اونا ناراحت بشن
☀️ بهتر از اینه که خدا ناراحت بشه
🌸 جعفر نگاهی به شیعه فاطمه کرد ،
🌸 برایش چشمک زد و گفت :
☀️ مگه نه دختر گلم ؟!
🌸 شیعه فاطمه نیز ، لبخندی زد و گفت :
🍎 قربون بابای قشنگم برم
🌸 زهرا گفت :
🇮🇷 خب باشه پس منم نمیرم
🇮🇷 ولی در عوضش قول بده ،
🇮🇷 که فردا کادوی خوبی براشون بگیریم
🇮🇷 و برای تبریک گفتن ، صبح زود بریم سمتشون
🌸 جعفر لبخندی زد و گفت :
☀️ به روی چشمم خانم خانما
🌸 فردای آن روز ،
🌸 اول صبح ، با کادو و شیرینی ،
🌸 به طرف خانه برادر جعفر رفتند .
🌸 و به عروس و داماد تبریک گفتند .
🌸 و بابت نیامدن به عروسی ،
🌸 عذرخواهی کردند .
🌸 برادر جعفر نیز ،
🌸 از نیامدن جعفر به عروسی پسرش ،
🌸 ناراحت شده بود .
🌸 اما جعفر و همسرش با شیرین زبانی ،
🌸 موفق شدند که از دلش در بیاورند .
🌸 همه خوشحال و خندان بودند ؛
🌸 اما شیعه فاطمه ، از لحظه ورود ،
🌸 احساس تنگی نفس و خفگی می کرد .
🌸 اما حیا کرد و به کسی چیزی نگفت .
🌸 دختر عموی او ، مرضیه ،
🌸 متوجه حال ناخوش شیعه فاطمه شد .
🌸 مرضیه ، به طرف شیعه فاطمه رفت .
🌸 او را بغل کرد و گفت :
⚜ چی شده شیعه جان ،
⚜ امروز حالت خوب نیست ؟!
🌸 زهرا از شنیدن این حرف ، برآشفته شد .
🌸 و از جای خود پرید و به طرف دخترش رفت
🌸 از دیدن صورت زرد و بی حال او ناراحت شد
🌸 او را از مرضیه گرفت و گفت :
🇮🇷 چی شده دخترم ؟!
🇮🇷 تو حالت خوش نیست ؟!
☀️ ادامه دارد ... ☀️
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁جان را تو صفا ده به صفای صلوات
🍂همراه ملک شو به نوای صلوات
🍁برهرچه خدا، قیمتی داد ، ولـی
🍂گلزار بهشت است بهای صلوات
🍁خواهی که شود مشکلت آسان بفرست
🍂بر چهره ی دلربای محمد مصطفی ص صلوات
🍁اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
🍂وآلِ مُحَمَّدٍ
🍁وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#گیف
🦋@kodak_novjavan1399
✨ گل ها همه با اذن تو برخاستهاند
✨ از بهر ظهور تو خود آراستهاند
✨ مردم همه در لحظه ی تحویل، بی شک
✨ اوّل فرج تو از خدا خواستهاند
🌺 سالروز آغاز امامت حضرت مهدی موعود ارواحنافداه مبارک باد
@kodak_novjavan1399
☀️ #حدیث_روز
✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
گروهی هستند که نه پیامبرند و نه شهید ولی مردم به مقامی که خداوند به خاطر امر به معروف و نهی از منکر به آنان عطا فرموده غبطه میخورند
📙 مستدرک وسائل ج ۱۲ ،ص۱۸۲
@kodak_novjavan1399
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهــید امـیر حاج امــینی:
اصلاً دنبال #شهــرت نبود به اين
اصل خيلے اعتقاد داشت ڪہ اگه
واقعاً ڪاری رو برای خــــود خدا
بکنی #خــودش عــزيزت میکنه.
آخرش هم همين خصلتش باعث
شد تا عڪس شهادتش اينطــور
معــروف بشه.
@kodak_novjavan1399