امام باقر عليه السلام:
از امروز و فردا كردن بپرهيز؛ زيرا آن دريايى است كه هلاک شوندگان در آن غرق می شوند
إيّاكَ وَالتَّسويفَ، فَإِنَّهُ بَحرٌ يَغرَقُ فيهِ الهَلكى
تحف العقول، صفحه 285
امروز و فردا کردن و کار امروز رو به فردا انداختن...
یعنی همینکه می خواهی دیگه نمازهات رو اول وقت و با حضور قلب بخونی یا نمازهات رو با توجه وبا همه وجود بخونی یا می خواهی نمازهات رو به جماعت و در مسجد بخونی ولی می ذاری برای بعدا...
یعنی همینکه می خواهی هر روز قرآن بخونی و دعاهای زیبا رو بخونی ولی می ذاری برای بعدا...
یعنی همینکه که می خواهی امانت یا پول شخصی رو ببری پس بدی می گی حالا بعدا...
یعنی همینکه می خواهی یک کار خیری بکنی می گی بعدا...
یعنی همینکه می خواهی یک فن یا هنری رو یاد بگیری می گی بعدا...
یعنی همینکه می خواهی یک کتاب خوب بخونی می گی بعدا...
یعنی همینکه می خواهی از گناه توبه کنی می گی بعدا...
یعنی همینکه می خواهی بری با کسی که قهری آشتی کنی می گی بعدا...
یعنی همینکه می خواهی نماز روزه های قضات رو به جا بیاری می گی بعدا...
یعنی همینکه می خواهی شیر آب که چکه چکه می کنه رو درست کنی می گی بعدا...
و...
@kodak_novjavan1399
باقر بہ علم شهره هرخاص وعام شد
مسموم زهر ڪینہ ڪور هشام شد
هر چند زهر ڪین بشد اسباب مرگ او
مرگش زڪربلا برایش پیام شد
#شهادت_امام_محمد_باقر(ع)🥀
#تسلیت_باد🏴
@kodak_novjavan1399
@Maddahionlin1_416492017.mp3
زمان:
حجم:
12.99M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴بگو که برام گریه کنند گریه کنا
🌴گریه کنند برای من با روضه های کربلا
🎤 #میثم_مطیعی
@kodak_novjavan1399
#قصه_متن
قصه مرغ حنایی
📚يك مرغ حنايي كوچولو🐤همراه با دوستانش در مزرعه زندگي مي كرد.دوستان او يك سگ خاكستري🐶، يك گربه ي نارنجي🐱 و يك غاز 🐦بودند.
يك روز مرغ حنايي مقداري دانه گندم پيدا كرد. او پيش خودش فكر كرد ، "من مي توانم با اين دانه ها ، نان درست كنم .
مرغ حنائي كوچولو پرسيد: كسي به من كمك مي كند تا اين دانه ها را بكارم؟
🐶سگ گفت: من نمي توانم.
🐱گربه گفت: من دلم مي خواهد ولي كار دارم و نمي توانم.
🐦غاز گفت: من امروز بايد به بچه هايم شنا ياد بدهم و نمي توانم.
🐤مرغ حنائي گفت: پس من خودم اين كار را خواهم كرد.او بدون كمك كسي دانه ها را كاشت.
🐤مرغ حنائي كوچولو پرسيد: كسي مي تواند در دروكردن گندم به من كمك كند؟
🐶سگ گفت: من بايد به شكار بروم.
🐱گربه گفت: من تازه از خواب بيدار شدم و حال ندارم.
🐦غاز گفت: من بالم درد مي كند.
🐤مرغ گفت: پس خودم تنهايي آنرا انجام مي دهم. مرغ كوچولو بدون كمك كسي گندم ها را دروكرد.
🐥مرغ حنايي كه خسته شده بود، پرسيد: كسي به من كمك مي كند كه اين گندمها را به آسياب ببريم و آنها را آرد كنيم؟
🐶سگ گفت: من نمي توانم.
🐱گربه گفت: من نمي توانم.
🐦غاز گفت: من هم نمي توانم.
🐤مرغ حنايي گفت: خودم اينكار را خواهم كرد. او گندمها را به آسياب برد و تنهايي آنها را آرد كرد بدون اينكه كسي به او كمك كند.
🐤مرغ حنايي كه خيلي خيلي خسته بود، پرسيد: كسي به من كمك مي كند تا با اين آرد نان بپزيم؟
ولي باز هم سگ و گربه و غاز به او كمك نكردند و هر كدام بهانه اي آوردند.
🐤مرغ حنايي گفت:خودم اين كار را خواهم كرد. و بعد مرغ خسته بدون كمك كسي نان پخت.
نان تازه و داغ بوي خيلي خوبي داشت. مرغ حنايي پرسيد: آيا كسي به من كمك مي كند تا نان را بخوريم.
🐶سگ گفت: من كمك خواهم كرد.
🐱گربه گفت: من كمك خواهم كرد.
🐦غاز گفت: من كمك خواهم كرد.
اما مرغ حنايي با عصبانيت فرياد كشيد، من نيازي به كمك شما ندارم و خودم تنها اين كار را خواهم كرد.
🐤مرغ حنايي نان را جلوي خودش گذاشت و همه آن را خورد.
گروه سنی3تا8سال❤️
@kodak_novjavan1399
#شعر_کودکانه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام سلام بچه ها
سلام سلام غنچه ها
سلام کنید که سلام
سلامتی میاره
سلام به شاخه گل
میون سبزه زاره
سلام کنید که سلام
سلامتی میاره
سلام به آسمونه
با یک سبد ستاره
سلام به اون صورت
قشنگ ایرونی تون
سلام به اون دلهای
پر از مهربونی تون
سلام سلام صد سلام
ای بچه های ایران
سلام به اون صورت
قشنگ ایرونی تون
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@kodak_novjavan1399
💚 نکته 💚
💝 در بحث #تربیت #فرزند یکی از اولین نکاتی که باید دائم آن را یادآوری کرد این است که یادمان باشد « فرزند انسان، امتداد #انسان است.» 🌼
💜 فرزند من یک صدقهٔ جاریه و حضور ممتدی از خود من است. وقتی من از #دنیا میروم، فرزند من است که نه فقط به جهت شناسنامه و اسم، بلکه به جهت حقیقی، نمایانگر من است. 🌻
💛 تعبیری است از یکی از اهل دقت که به فرزندش فرموده بود:"من از تو هیچ انتظاری ندارم، تنها خواستهٔ من از تو این است که گاهی رو به #کربلا کنی و بگویی: بـأبی أنتَ و اُمّی. 🌸
💙 من به عنوان #پدر فقط از تو میخواهم گاهی من را فدایی مولایم کنی و بگویی: پدر و مادرم به فدای تو #مولا ... 🌼
@kodak_novjavan1399
🍃🌸
یه جمله معروف بین مردم هست که میگن:
"بچه ها تا کوچیکن مشکلاتشونم کوچیکه. وقتی بزرگ میشن انگار مشکلاتشونم باهاشون بزرگ میشه"!!
کاش میدونستیم که:
"همه مشکلات بزرگ نوجوانها و جوانهای ما ریشه در دوران کودکی آنها دارد"
و با آگاهی از نحوه پرورش و تربیت صحیح "کودکمان" از بروز مشکلات بزرگ برای او و خودمان در دورانهای بعدی پیشگیری میکردیم!
@kodak_novjavan1399
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوره شماره 95 #التین
👌صوت استاد #منشاوی_و_تکرار_کودک
#کلیپ_تصویری
💠آموزش قرآن به کودکان و نوجوانان
@kodak_novjavan1399
#بازی_قرآنی
آموزش سوره #التین از طریق بازی :
🎈بازي باغ زيتون
🔶کودکان دست يکديگر را گرفته ، به صورت دايره مي ايستد و منظره يک باغ را نشانم ميدهند. دو نفر از کودکان به عنوان فروشنده و خريدار انتخاب شده ، وارد دايره ( باغ زيتون و انجير مي شوند). خريدار از خريدارمي پرسد : باغ زيتون مي فروشي؟ باغ انجير مي فروشي؟
فروشنده مي گويد ؟ بله بله ، باغ زيتون مي فروشم . باغ انجير مي فروشم.
خريدار مي گويد: باغ زيتونت به چند؟ باغ انجيرت به چند؟
🔷فروشنده : همه ي سوره تين
🔶خريدار مي گويد : اين که خيلي گرانه – تازه باغت کوچيکه.
🔶فروشنده با تعجب مي گويد : کوچک وبا اشاره بچه ها را نشان مي دهد. در اين زمان کودکان بايد دستهاي خود را باز کنند .و هر کدام يک قدم عقب تر بروند و دايره را خيلي وسيع تر کند.
دوباره خريدار مي گويد باغ شما که درخت ندارد.
🔶فروشنده به کودکان علامت مي دهد. کودکان دستهاي خود را بالا مي برند و درخت مي شوند.
خريدار دوباره مي گويد باغتان ميوه هم داره ؟
🔹فروشنده دوباره علامت مي دهد و کودکان يک دست خود را به نشانه ميوه پايين مي آورند.
🔸خريدار مي گويد : من مي خرم باغ تو را – اين باغ زيتون تورا- اما برات مي خونم فقط آيه يک را
وبعد آيه يک را مي خواند – وبعد کودکان آيه يک را با او تکرار مي کنند.
فروشنده : اين باغ زيتون تا آيه يک نميدم. اگر که باغ زيتون مي خواي زودي بخون آيه دو
🔴خريدار : من ميخرم باغ تو را اين باغ زيتون تو را – حالا برات ميخونم آيه دو را
🍈وبعد آيه دو را مي خواند و بچه ها هم با او تکرار مي کنند.
فروشنده : صد آفرين – صد آفرين – حالا اگر بخوني براي من آيه سه – اين باغ زيتون مال تو
خريدار: من ميخرم باغ تو را اين باغ زيتون تورا – آيه سه هم ميخونم
شما ميتوانيد با توجه به محتواي سوره ها اين بازي را تغيير داده و اجرا کنيد.
@kodak_novjavan1399