eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.5هزار ویدیو
252 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ 🔔 سختی حق و آسانی باطل ✅ امام علی علیه السلام: حق، سنگين اما گوار است و باطل، سبک است اما بلاخيز و مرگ آور. 📙 حکمت 376 نهج البلاغه ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @kodak_novjavan1399
امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم: هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود. شما پاسدارها، چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و می‌شنوید. ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛ چون ما اگر تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم ... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @kodak_novjavan1399
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 کسی دیگه حرف حق رو باور نمی‌کنه ... بازار شایعه داغ‌تره❗️ من از چی بگم آخــه؟ هشدار: دقیقاً در شرایطی قرار داریم که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، قیام کردند! ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @kodak_novjavan1399
🍂🍂 داستان شب یلدا 🍂🍂 🌟 شب سردی بود …. 🌟 پیرزنی بیرون میوه فروشی ، 🌟 زل زده بود به مردمی که ، 👈 میوه میخریدن … 🌟 شاگرد میوه فروش تند تند ، 🌟 پاکت های میوه رو ، 🌟 توی ماشین مشتری ها میذاشت . 🌟 پیرزن با خودش فکر می کرد 🌟 چی می شد اونم می تونست 🌟 میوه بخره و به خونه ببره … 🌟 رفت نزدیک تر … 🌟 چشمش به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود ، افتاد … 🌟 با خودش گفت : 🌷 چه خوب می شد از میون اون میوه های خراب ، سالم ترهاشو ببره خونه … 🌷 میشه قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنم و بقیه رو بدم به بچه ها ... 🌷 تا اونا هم شاد بشن … 🌟 برق خوشحالی توی چشماش دوید 🌟 دیگه سردش نبود ! 🌟 پیرزن ، جلو رفت 🌟 پای جعبه میوه نشست … 🌟 تا دستش رو برد داخل جعبه ، 🌟 شاگرد میوه فروش ، که می دونست پیرزنه پول نداره ، گفت : 🔥 دست نزن ننه ! برو دُنبال کارت ! 🌟 پیرزن زود بلند شد … 🌟 خیلی خجالت کشید ! 🌟 چند تا از مشتریها نگاهش کردند ! 🌟 سرش رو پایین انداخت … 🌟 دوباره سردش شد ! 🌟 دستاش رو روی شونه هاش گذاشت 🌟 راهش رو کشید و رفت … 🌟 چند قدم دور شده بود 🌟 که یه خانمی صداش زد : 🌸 مادر جان …مادر جان ! 🌟 پیرزن ایستاد … 🌟 برگشت و به آن زن نگاه کرد ! 🌟 خانمی با چادری مشکی ، لبخندی زد 🌟 و بهش گفت : 🌸 اینارو برای شما گرفتم مادر ! 🌟 پیرزن به دست خانم نگاه کرد 🌟 سه تا پلاستیک دستش بود 🌟 پر از میوه ، موز و پرتغال و انار 🌟 پیرزن گفت : 🌹 دستِت دَرد نکنه ننه 🌹 ولی من مستحق نیستم ! 🌟 خانم چادری گفت : 🌸 اما من مستحقم مادر جان … 🌸 مستحق دعای خیر … 🌸 اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! 🌸 جون بچه هات بگیر ! 🌟 خانم منتظر جواب پیرزن نموند … 🌟 میوه هارو داد دست پیرزن 🌟 و سریع از اونجا دور شد … 🌟 پیرزن هنوز ایستاده بود 🌟 و رفتن خانم رو نگاه می کرد … 🌟 قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود ، روی صورتش غلتید … 🌟 دوباره گرمش شد … 🌟 با صدای لرزانی گفت : 🌷 پیر شی ننه …. پیر شی ! 🌷 الهی خیر ببینی مادر 🌷 انشالله در این شب چله ، 🌷 حاجت بگیری دخترم .  @kodak_novjavan1399
🌼🌿 👈 تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!» آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود. 📗 کیمیای محبت، ص79 @kodak_novjavan1399
بیایید دراین شب زیبا🌺🍃 برای هم دعایی کنیم شما برای من🌟🌙 و من برای شما تقدیری زیبا قلبی نورانی🌟 ضمیری آرام عاقبتی ختم به خیر و هزاران دعای خير ديگر... شبتون بخیر 🌟🌙 آرامش شب نصیب دلهاتون و امید فردا بدرقه راهتون🌺🍃 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 و تو آن خوب‌ترين خبري که خداوند، عالم را از شوق آن پُر خواهد کرد .... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لولیک الفرج @kodak_novjavan1399