1_9587432109.mp3
10.55M
🔰#قصه_های_کودکان
👌۵ تا ۱۲ سال
👤 #شهید_ابراهیم_هادی
🔸قسمت: پنجم
🔹موضوع: سفر به کردستان
📓منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
📚تهیه کننده: قصه قهرمان ها
🚨ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
یه وقتایی از خواستن خواسته هام میترسم!
شاید خیر من در اونها نباشه...
شاید با داشتنشون از تو دور بشم
اما هیچ وقت از اینکه خیرمو دست تو بسپارم نمیترسم.
خیالم راحته که بهترین رو نصیبم میکنی.
خدایا من خوشبختم ،نه به خاطر رسیدن به تمام خواسته هام
به خاطر داشتن خدایی چون تو خوشبختم
و آرومم چون تو آرومم میکنی.
اگر گاهی بی حوصله وبی صبر میشوم و چرا چرا میکنم تو ببخش،
من آرامشی میخوام که با هیچ طوفانی نلرزه
واین ممکن نیست مگر در رضایت تو
پس شکرت میکنم به خاطر تمام نعمتهایی که به من داده ای.
#شبتون_زیبآ❀
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان(عج)✋
💞 عهد بَستَم نفَسَم باشی و
من باشم و تُو...
ای که بی تو نفَسَم تَنگ و
دلَم تَنگتر اَست بیا 🤲🌹
تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت مهدی (عج) پنج #صلوات🌸🍃
🍃🌼اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃
1_9587432109.mp3
10.55M
🔰#قصه_های_کودکان
👌۵ تا ۱۲ سال
👤 #شهید_ابراهیم_هادی
🔸قسمت: پنجم
🔹موضوع: سفر به کردستان
📓منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
📚تهیه کننده: قصه قهرمان ها
🚨ادامه دارد...
🔸شعر کودکانه
آرزوی من
🌹رفتم به باغ گلها
🌹پروانه ای را دیدم
🌺دنبال اون پروانه
🌺تا ته باغ دویدم
🌷دیدم نشست رو گلها
🌷اونها را خوب نگاه کرد
🍡یه غنچه از خواب پرید
🌷آروم چشاشو وا کرد
💚پروانه ی بازیگوش
💚به روی غنچه خندید
🍁با شادی و محبت
🍁صورت او را بوسید
🌼من که دیدم پروانه
🌼رو برگِ گل می شینه
🍡خنده ی غنچه ها را
🍡رو شاخه ها می بینه
🌻آرزو کردم: ایکاش
🌻منم پروانه بودم
💞به سوی باغ و بستان
💞همش روانه بودم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی
با دو تا لیوان یک بار مصرف دایناسور درست کن🦖
فرشتہهاازخـُداوندپرسیدن...
خدایاتوکہبشررااینقدردوستدارۍ
چراغـمراآفریدۍ ...!؟
خداگفت: غمرابہخاطرخودمآفریدم ؛ چونمخلۅقاتمتاغمگیـننشوند
بہیادخالقشاننمۍافتند...!
بہخودمونبیایم:)
#تلنگرانه
✨﷽✨
📜 #حــڪایتآمـــوزنده
✍به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟؟ ﮔﻔﺖ: ﺧـﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ ﺧـــﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ.
🔻گفتند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏـــﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤـــﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔـﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧــﻮﺭﺩﻩ ﻗـــﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫـﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖﺧﺎﻟﯽ بمــونم.
گفتند: ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ
ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟـﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺭﺯاﻗـــﻪ
ﻣﯿـﺮﺳﻮﻧﻪ گفـــــتند: ﻣﺎ ﻧﺎﻣـــﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ!!
ﮔـﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓـﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟــﺮ یـهودی
ﺗـــﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣــﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ
ﺑﺮﺍﻡ ﻣـــــﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧــﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ گفـتند:
ﺁﻫﺎﻥ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ! ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﭼﺮﺍ
ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘـﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟!
👌ﮔﻔﺖ: ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳــﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ
ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭ نکردی یڪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ
تاجـــر یهـــــودی ﻣﯿـﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﯼ!!
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧــﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجـر یهـودی
ﭘﯿـﺶ ﺗﻮ ﺍﻋـــﺘﺒﺎﺭ ﻧــﺪﺍﺭﻩ؟!