فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸
آموزش #نقاشی ابر بارانی با گواش
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧
@kodak_novjavan1399
💕:
✨﷽✨
✅جملاتی زیبا ازحضرت علی(ع)
برای عمل کردن و بکار بستن در زندگی
✍خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
هر روز استغفار کنید و خدا را همیشه ناظر خود ببینید. لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید. با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید. با قرآن آشنا شوید.
سعی کنید بعد از خود، نام نیک بجای بگذارید. انتقاد پذیر باشید. مردم را با لقب صدا نکنید. مکار و حیله گرو فحّاش نباشید. حامی مستضعفان باشید. بدون تحقیق قضاوت نکنید. اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست. صدقه دهید، چشم به جیب مردم ندوزید. اگر می دانید کسی به شما وام نمیدهد، از او تقاضا نکنید. تا می توانید بدنبال حل گره مردم باشید. شجاع باشید، مرگ یکبار به سراغتان می آید. نیکوکار بمیرید.
📚 نهج البلاغه حضرت علی علیه السلام
@kodak_novjavan1399
والپیپر خوش رنگ مخصوص دختر خانومای خوش سلیقه🌺
#والپیپر
دوستاتو عضو کن 😉
@kodak_novjavan1399
والپیپر خوش رنگ مخصوص دختر خانومای خوش سلیقه🌺
#والپیپر
دوستاتو عضو کن 😉
@kodak_novjavan1399
🍃🌸
#قصه_شب
#تمیزی_چه_خوبه
یك روز كلاغ كوچولو روی شاخهی درختی نشسته بود كه یكدفعه دید كلاغ خالخالی ناراحت روی شاخهی یك درخت دیگر نشسته است. كلاغ كوچولو پر زد و رفت پهلویش و پرسید: «چی شده خالخالی جون؟ چرا اینقدر ناراحتی؟» خالخالی با ناراحتی سرش را تكان داد و گفت:« آخه دوست خوبم، من یادم رفته به مامانم بگم منو ببره سلمونی كلاغها و پرهامو مرتب و كوتاه كنه. مامانم چندبار گفت: خالخالی، بیا پنجههاتو تمیز كنم، اما منكه داشتم پروانهها را تماشا میكردم، گفتم بعداً و بعد هم یادم رفت!»
كلاغ كوچولو گفت:« لابد برای همینه كه دُمتم تمیز نكردی؟» خالخالی با تعجب پرسید؟«دُممو تو از كجا دیدی؟!» كلاغ كوچولو خندید و جواب داد: « آخه از اون روز كه افتادی تو گِلا، هنوز دُمت گِلیه!» خالخالی كه خیلی ناراحت بود شروع كرد با نوكش تنش را خاراندن و گفت: «یادم رفت!» كلاغ كوچولو گفت: «لابد حمومم نكردی!» خالخالی گفت: «اونم یادم رفت!»
« تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز میمونم!»
درهمین موقع خانم كلاغه كه مربی مهدكودك كلاغها بود پر زد و آمد كنار آنها نشست. نگاهی به خالخالی كرد و پرسید:« خب جوجههای من چرا اینجا نشستین، مگه نمیخواین بشینین روی درخت مهدكودك تا درسمون رو شروع كنیم؟» كلاغ كوچولو گفت: « آخه...آخه...» بعد سرش را پایین انداخت. خانم كلاغه كه متوجه موضوع شده بود، گفت: «میخواستم در مورد بهداشت براتون صحبت كنم... تو خالخالی میدونی ما كلاغها چهجوری باید تمیز باشیم؟»
خالخالی جواب داد:«بله خانم كلاغه، باید حموم كنیم، ناخن پنجههامونو بگیریم، همیشه بعد از خوردن غذا منقارمون رو تمیز كنیم، عین آدما كه مسواك میزنن، پرهامونو مرتب و كوتاه كنیم.»
كلاغ كوچولو دنبالهی حرف خال خالی رو گرفت و گفت:«مثله آدما كه موهاشونو كوتاه میكنن و شونه میزنن.»
خانم كلاغه گفت:«آفرین آفرین... خوشحالم كه همه چی رو بلدی... پس من میرم به كلاغای دیگه یاد بدم.»
همینكه خانم كلاغه خواست پرواز كند و برود، كلاغ كوچولو گفت:«صبر كنین خانم كلاغه. منم میام،»...خالخالی هم گفت:«منم میام... اما ...» خانم كلاغه پرسید:« اما چی؟» خالخالی خندید و جواب داد: «بعد از اینكه همهی اون چیزایی كه گفتم، خودم انجام دادم!...»
خانم كلاغه خندید و با بالش سرخال خالی رو نوازش كرد و گفت:«پس زود باش كه همهی جوجه كلاغها منتظرن!»
خالخالی به سرعت پری زد و رفت تا خودشو تمیز بكنه، صدای قارقارش به گوش میرسید كه میگفت: « تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز میمونم!»
@kodak_novjavan1399
#مهدیا_مولای_من
صبـ🌤ـحدم
بہ ؏ـشق دیدار خورشید
خورشید
بہ ؏ـشق دیدار صبحے دوباره
و من...
بہ ؏ـشق دیدار شما
چشمهایمان را باز میڪنیم
#السلامعلیڪیااباصالحالمهدے✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@kodak_novjavan1399
🌿🌺 #شعر_صلوات
اون چيه با خط نور تو آسمون نوشته بود؟
سلام خدا بود و سلام هر فرشته بود
صلواته صلوات، صلواته صلوات
بخوريم نقل و نبات، بفرستيم صلوات
من دلم مي خواد برم تو آسمون پر بزنم
به مدينه ی گل محمدي سربزنم
سوغاتي دارم برات ،صلواته صلوات
بخوريم نقل و نبات، بفرستيم صلوات
هركسي تو زندگي غصه داره، گرفتاره
با نگاه باروني مي گرده دنبال چاره
راه حل مشكلات ،صلواته صلوات
بخوريم نقل و نبات، بفرستيم صلوات
بيا دنيا رو كمي با چشم دل نظر كنيم
دلمون رو مهمون ستاره سحر كنيم
نور كل كائنات، صلواته صلوات
بخوريم نقل و نبات، بفرستيم صلوات
💠شعر از : محمد عزیزی (نسیم)
@kodak_novjavan1399
🍃🌸
#نقاشی
زنبور با مداد رنگی🐝🐝🐝🐝🐝
@kodak_novjavan1399
🍃🌸
#فرزند_پروری
پدر و مادری که هماهنگ نیستن
@kodak_novjavan1399
🍃🌸
محبت به فرزند هرگز زیادی نیست :
اگر والدین بیشتر نگران کم توجهی به فرزندان خود ، و کم تر نگران لوس شدن آنها بودند ، دنیا جای بهتری می شد .
غالبا به فکر کودکان فراوانی می افتم که دستخوش پرکاری والدین ، خودخواهی آنها و یا مشغله های فکری بیش از حدشان بوده اند و در نتیجه نیازهایشان نادیده مانده است ، ولی هرگز به کودکی که به خاطر محبت بسیار زیاد والدینش بدتر شده باشد برنخورده ام . به هیچ وجه امکان ندارد کودک از محبت آسیب ببیند.
چیزی که به عنوان لوس شدن کودک در ذهن من است نتیجه ابراز محبت زیاد نیست، بلکه ناشی از دادن چیزهای دیگر به جای محبت به اوست ، چیزهایی مثل چشم پوشی از خطا ، انتظارات اندک و دادن چیزهای جورواجور. وقتی والدین حدودی برای بچه ها قرار نمی دهند ، یا انتظاراتشان از آنان را به خاطر مهربان جلوه دادن خودشان کم می کنند ، و یا وقتی اسباب بازی یا غذا یا هدایا را جایگزین محبت یا توجه واقعی می کنند ، آنوقت کودکان آسیب می بینند.
@kodak_novjavan1399