🌷 روزی یکی از اولیا به حضرت الیاس و حضرت خضر (علیهماالسلام) شکایت کرد که مردم زیاد غیبت می کنند و غیبت هم از گناهان کبیره است و هر چه آنها را نصحیت می کنم و آنها را منع از غیبت می کنم ، به حرفم اعتنایی نمی کنند و آن عمل قبیح را ترک نمی کنند . چه کنم ؟
🖋 حضرت الیاس (علیه السلام) فرمود : چاره این کار این است که وقتی وارد چنین مجلسی شدی و دیدی غیبت می کنند ، بگو :
🤲 «بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد»
✍ پروردگار ، ملکی را بر اهل مجلس موکل می کند که هر وقت کسی خواست غیبت کند آن ملک جلوی این عمل زشت را می گیرد و نمی گذارد غیبت شود . سپس حضرت خضر (علیه السلام) فرمود : وقتی کسی در وقت بیرون رفتن از مجلس بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد» , حضرت حق ملکی را می فرستد تا نگذارد که اهل آن مجلس غیبت او را کنند.
📚 داستان های صلوات ، ص۵۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕بعضی وقتا انسان روی عجله از خدا شر میخواد..
حاج آقا رفیعی
#پیشنهاد_دانلود
تخفیف در مجازات قارون بخاطر صله رحم!
از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که :
قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرو رفته بود و خداوند فرشته اى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازه قامت يك مرد به زمين فرو ببرد.
بعدها که حضرت يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و از فرشته موكّل خود پرسيد به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را میشنوم...
آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد! پس فرشته به قارون مهلت داد.
قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من بنده خاطى، يونس پسر متى هستم..
قارون گفت: به من بگو خداوند شديد الغضب با موسى بن عمران چه كرد؟
يونس گفت: افسوس از دنيا رفت.
🔹قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت..
🔹قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟
يونس گفت: اكنون هيچ يك از آل عمران باقى نمانده است،
قارون گفت: افسوس بر آل عمران..
از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او بر طرف شد زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید.
📚🖋بحارالأنوار-جلد 14-صفحه 380- باب 26- قصص يونس
🔸تمام خير در سه چيز جمع شده است:
⚫️ نگاه
🔵 سكوت
🔴 سخن
✅⚫️ هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود، فراموشى است.
✅🔵 هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است.
✅🔴️ هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است.
خوشا بحال كسى كه:
نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
"امير المومنين عليه السلام"
📚 کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
4_5857307502990856147.mp3
7.81M
۱۰ اشتباه رفتاری والدین نسبت به کودک
#به_وقت_تفکر
#حورایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش تصویری تیمم 📺
📌 بعد از مشاهده این کلیپ نظر مرجع تقلید خودتان را هم ببینید😊
#احکام_تیمم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 در آخرالزمان؛ مرد به خاطر پوشیده بودن زنش سرزنش میشود...
🧕 #عفاف_و_حجاب
🌱 #حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایم!!!
دستم را بگیر!
همین دست
برایت ترانه عاشقانه نوشته؛
همین دست سوخته
در حسرت لمس دست های تو؛
این دست پینه بسته
از نوشتن مداوم نام تو...
دستم را بگیر
و از خیابان زندگی
بگذران مرا..
حضرتنزدیڪ شڪرت
ڪه هستی
ڪه میبینی
ڪه هوامونو داری
ڪه بغلمون ڪردی ڪه نترسیم☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥موعظه مورچه به حضرت سلیمان (علیه السلام)
🎙 حجتالاسلام عالی
✅راهی برای گناه نکردن
📝امان نامه از گناه...
💠امیــرالمـومـنین علی علیه السلام فرمـودند:
🔹هر کس نماز صبح را بر پا دارد و پس از نماز در جایش بنشیند و «سوره توحید» را یازده مرتبه قبل از طلوع خورشید قرائت کند آن روز مرتکب گناه نمےشود، هر چند شیطان به سوی او طمع کند.
📚 «ثواب الاعمال، صفحه ۳۴۱»
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_سیزدهم گفتم: دقت کنی ما توی انقلاب خودمون هم زیاد بودن کسایی که
اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_چهاردهم
در حین تحلیل و بررسی با فرزانه بودیم که آقای جلالی در اتاق رو زد آمد داخل
گفت: خانما امروز جلسه ی مهمی دارم زودتر تعطیل می کنیم...
فرزانه چنان برقی تو چشمهاش زد که یعنی جلالی قشنگ متوجه این شادی نامحسوس شد...
وسایل مون رو جمع و جور کردیم آماده رفتن شدیم داشتیم از دفتر می رفتیم بیرون چند قدمی بیشتر نرفته بودیم که فرزانه با یه حالت خاصی محکم زد به شونه ی من...
گفت: نگاه کن! نگاه کن! این دوتا پسره همونایی نبودن تو خونه ی خانم مائده برا جابجایی یخچال اومده بودن!
گفتم: آره خودشون اینجا چکار می کنن؟؟ اومدن پیش جلالی!!! فرزانه گفت: ما تو دهن شیر بودیم و خودمون خبر نداشتیم... بگو چرا ما رو تعطیل کرد وگرنه دلش برا ما نسوخته....
حتما می خواست متوجه نشیم فرستادمون دنبال نخود سیاه.... عه! عه! ما چقدر ساده ایم دختر ...!
گفتم فرزانه مجالی بده یه بند نرو تو تراژدی! شاید اصلا قضیه این نباشه شاید اومدن اینها مکمل مصاحبه ی ما باشه چمیدونم!
شدیم مثل پلیس های جنایی! ولش کن به ما چه کی با کی میاد و میره!
ما کار خودمون رو انجام بدیم والا....
فرزانه با اخم گفت: خیر سرت خبر نگاری یعنی انگیزت متلاشیم کرد! ملت از هیچی کلی سوژه درست می کنن! اونوقت ما سوژه ها جلومون رژه میرن خانم میگه ولش کن مشغول کار خودت باش !
گفتم: خانم امجد الان به نظر شما دقیقا چکار کنیم سوژه ها رو از دست ندیم؟ خوب منم دوست دارم بدونم چه خبره!
ولی دیدی که جلالی گفت کار تعطیل!
فرزانه گفت: خوب به بهونه ی جا گذاشتن یه چیزی بر میگردیم داخل دفتر...
اونوقت می فهمیم چه خبره و این دوتا آقاه قضیشون با جلالی چیه و اونجا چکار می کنن !
حس کنجکاویم باعث شد به حرف فرزانه گوش کنم و برگشتیم سمت دفتر...
در اتاق آقای جلالی مثل همیشه باز بود روی میز که همیشه پر از کاغذ و کلی وسیله بود ایندفعه تمیز و مرتب برق میزد.... یکی از آقاها به صندلی تکیه داده بود و یکی دیگشون که اسلحه کلت به کمرش بسته بود با دقت داشت از پنجره به بیرون نگاه میکرد...
با دیدنه اسلحه آروم آب دهنمون رو قورت دادیم! داشتیم مثلا می رفتیم سمت اتاق خودمون که آقای جلالی با یه سینی که سه تا لیوان چایی داخلش بود از آبدارخونه اومد بیرون با دیدن ما چنان شوکه شد که می خواست سینی از دستش بیفته!
گفت: خانما شما اینجا چکار می کنید؟! مگه نگفتم امروز زودتر تعطیلین...
نمی بینید مهمون دارم ...
فرزانه مِن مِن کنان گفت: ببخشید یه وسیله جا گذاشتیم بر میداریم زود میریم...
گفت: وسیله باشه برا بعد بفرمایید بیرون... بفرمایید...
#سیده_زهرا_بهادر
ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️نماز شب
✨آیت الله مجتهدی تهرانی
مداحی آنلاین - چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا - استاد کریمخانی.mp3
3.85M
⏯ #مناجات با #امام_زمان
🍃چرا یک شب نمیآیی به خوابم یابن زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴میرزا اسماعیل دولابی:
مادرت را ببوس
دستش را بوسه بزن
پایش را ببوس
وقتی گریه افتاد
خودت هم به گریه میفتی
آنوقت کارت روی غلطک می افتد
و خدا همه ی درهایی که
به روی خودت بسته ای را
باز می کند
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام تنهاترین سنگ صبورم
پر از بهانه براے گریستنم
پر از حرفهاے ناگفته
و بغض هاے ناگشوده ام
و چه دلنشین است
که هر روز با شما درد دل میکنم.
مــــــــــولاےمــن
تمام ثانیه هاےحضورم درهستےباحضورت درهستےگره خورده
آنچنان بامنےکه گاهےخودم راهم فراموش میکنم
نمیدانم من تورابےنهایت دوستدارم یاتومنرا
امافکرکنم تو بیشترمرادوستدارے
چراکه اکثراوقات
فکرت را
یادت را
خیالت را
صداےقدمهایت را
شورجاریه حضورت رابه سراغ دل من میفرستے
که بدانم چقدربه یادمن هستےومرادوست دارے
جانم به قربان دل مهربانت آقاجان
میدانم این هزار سال را هم بهانهےدوست داشتنم
درپرده ماندےکه انسان شوم و به نزدیکےِ دروازهے انتظارت برسم
کاش من هم تو را همین اندازه دوست میداشتم
تالااقل یک سال نه یک ماه نه یک هفته نه
یک روز نه یک ساعت را با یاد تو بگذرانم
برایم دعاکن مولاےمن
که تاآمدنت
من هم
به شکوه انسانیت برسم.
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلامصبحتبخیرآقاےمنآقاےدلتنگے✋
💠 گره گشایی از مشکلات
انسان باید حواسش به جوانیِ خود باشد. جوانیِ ما تمام هستی ما است؛ جوانیات را در چه راهی صَرف میکنی؟
آیت الله #تقوایی