#نکات_مادرانه دو مورد آخر تو اکثر مواقع در اثر اضطراب به وجود میاد! لطفا این رو بدونید که اضطراب با تنبیه و داد زدن و محروم کردن نه تنها درمان نمیشه بلکه فقط تشدید میشه.❌❌ ✅ بهترین راهکار برای درمان ناخن جویدن: -) دست هاشو با بازی درمان کنید. -) سعی کنید فضا رو آروم نگه دارید و ناخن هاش رو تا حد امکان کوتاه نگه دارید. -)از تلخ کردن انگشت هاش جدا خودداری کنید. -) و از این جمله که اگه ناخوناتو نخوری برات جایزه میخرم هم استفاده نکنید. @kodakan_city

#تحقیر ❌ فرزندتان را تحقیر نکنید ... کودک می گوید می خواهم در آینده مهندس یا دکتر بشوم؛ والدین در جواب می گویند «آره! حتما با این درس خوندنت مهندس هم می شی! با این نمره های ریاضیت، تو دیپلمت رو بگیری ما جشن می گیریم! بیچاره اون مریض هایی که زیر دست تو باشن.» 👈 این جملات، بازدارنده انگیزه هستند و عزت نفس کودک را پایین می آورند. او مدام به این جمله ها فکر می کند و به خود می گوید که «من هر چقدر هم که تلاش کنم، به اینها نخواهم رسید»، پس دیگر تلاشی نمی کند. ✔️ در چنین شرایطی، بهتر است بگوییم: «آره حتما، اگر تلاش کنی، می تونی یک پزشک یا یک فوتبالیست خوب بشی.» @kodakan_city

#کاردستی کره زمین @kodakan_city

والدین عزیز ❗️با صداي ملايم دعوا كنيد! يكي از بدترين اشتباهاتي كه والدين مرتكب آن مي‌شوند، داد و بيداد كردن است. قطعا ممكن است چند بار اول از كوره در رفتن شما مؤثر واقع شود اما در نهايت آنچه فرزند شما مي‌بيند ❗️ عدم‌تسلط و كنترل شماست. اگر خونسردي خود را حفظ نمي‌كنيد چطور انتظار داريد كودك شما ياد بگيرد بر رفتار خود مسلط باشد؟ اگر مي‌دانيد ممكن است از كوره در برويد سعي كنيد از موقعيت مورد نظر فاصله بگيريد. چند دقيقه آرام باشيد. اگر مي‌توانيد چند دقيقه در يك اتاق ديگر بمانيد تا آرامش خود را بدست آوريد. اگر نمي‌توانيد او را تنها بگذاريد چند نفس عميق بكشيد و با خودتان اين جمله را تكرار كنيد:      ⚠️ اين نيز بگذرد! @kodakan_city

*💢 کنترل خواب کودکان... 🔺 هر ساعت از روز او را وادار به خوابیدن نکنید. 🔺 در طول روز با بازی کردن او را خسته کنید. 🔺 او را در تخت خودش بخوابانید و چراغ را خاموش کنید. 🔺 بهترین شیوه برای به خواب رفتن قصه گفتن است. قصه‌های تخیلی سریع‌تر کودکان را به خواب می‌برد. 🔺 هیچ‌گاه از نوازش کردن فرزندتان غافل نشوید؛ بسیاری از بدقلقی بچه‌ها به سبب نوازش نشدن است. @kodakan_city

۴ کار که از نون شب برای  فرزندت واجب تره! محبت یه گل یا گیاه را در نظر بگیرید ک چطوری به نور خورشید نیازمنده کودک شما هم برای رشد کردن نیازمند محبت و لبخند شماست. بازی بچه ها با بازی کردن درس های زندگی رو یاد می گیرن و خلاقیت شون رو بالا می برن سعی کنید همبازی خوبی براشون باشید. کتاب بچه هایی که توی سال های قبل از مدرسه با کتاب آشنا شدن در طول دوران تحصیل موفق ترند و توی بزرگسالی هم کاغذ و کتاب رو از خودشون جدا نمی کنند. قصه گفتن قصه گفتن برای بچه ها فواید زیادی داره از جمله افزایش مهارت هایی مثل : گوش دادن، تجسم، تصور و خیال پردازی که موجب افزایش هوش کودک میشه. @kodakan_city

#ماهواره #تفسیر_نقاشی ❌ آیا قفل گذاشتن روی شبکه‌های ماهواره‌ای باعث میشه بچه‌ها چیزی رو متوجه نشوند؟ ✅ نقاشی‌های بچه‌ها چه چیزهایی را به ما منتقل می‌کند؟ #استاد_سعید_عزیزی @kodakan_city

چرا نباید پدر و مادر سختگیری باشیم اگر سختگیری تبدیل به یک عادت تربیتی شما بشه می تونه شما و فرزندتان را وارد چالش پایان ناپذیری کنه که به نفع هیچ کدامتان نیست. اولین نتیجه سخت گیری ، ایجاد حس ناامنی در کودک است، کودکی که شما را پناه خود می داند ، با سختگیری شما کم کم احساس خشم نسبت به شما پیدا می کند و این خشم یا به صورت فعال (یعنی تخریبگری، لجبازی، سرکشی و دعوا و درگیری) بروز می کند یا به صورت منفعل ( مثل ترس، پنهان کاری، کاهش اعتماد به نفس، احساس ناتوانی و سرخوردگی) @kodakan_city

دلم برات تنگ شده....🖤 این شبها مارو از دعای خیرتون محروم نکنید ‌‌‎‎‎‎‎ ‌‌@kodakan_city

صابون شیطون🧼 یکی بود یکی نبود یک صابون 🧼 بود که اسمش لیزو بود .لیزو دلش نمی خواست تو حمام باشه واسه همین سر می خورد، لیز می خورد و از حمام🛁 فرار می کردخیلی هم دروغ گو و چاخان بود. یک روز رفت توی خانه ای که مرغ و جوجه🐥🐔 داشتند کنار حوض قایم و فریاد زد: آهای!! بدو بدو....گربه 🐱آمده جوجه ها را ببرد.صاحب خانه و بچه ها پا برهنه و هراسان دویدند تو حیاط.اما هیچ خبری از گربه🐱 نبود.لیزو از خنده غش کرد. یک ساعت بعد، دوباره رفت پشت ماشین🚙 صاحب خانه و داد زد: آهاااای، ماشینتان را دزدیدند. باز صاحب خانه و بچه ها پا برهنه دویدند تو کوچه. اما از دزد خبری نبود لیزو بعد از این که کلی مردم را اذیت کرد و خندید. رفت پشت در یخچال و در زد. یخچال گامبالو گفت: کیه؟ لیزو گفت: من کره هستم. در را باز کن بیام تو هوا گرمه آب می شم ها! یخچال درش را باز کرد لیزو پرید تو قفسه کره ها. صاحب خانه صبح زود او را برداشت و داخل سفره گذاشت. بچه ها خواب آلود لیزو را لای نون بربری گذاشتند و گاز زدند اما یک دفعه دهانشان پر از حباب شد. یک حباب.... دو حباب ... سه حباب... صد تا حباب.... حالشان بد شد. صاحب خانه گفت: شاید کره اش🧈 فاسد شده باشد. این دیگه چه جور کره ایه؟بعد هم لیزو را با عصبانیت پرت کرد تو سطل زباله. لیزو محکم به ته سطل خورد. سطل زباله که همه چیز را از اولش دیده بود گفت: ((حالت جا آمد؟ این هم آخر و عاقبت چاخان بازی و دروغ گویی.)) لیزو که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت: حالا چی کار کنم؟ کاش زبونم کف می کرد دروغ نمی گفتم. اما چه فایده! دیگه کار از کار گذشته. سطل زباله که خیلی مهربان بود دلش سوخت و خودش را کج کرد. بعد گفت: غصه نخور! صابون🧼 را هر وقت از آشغالی بگیری تازه است. بدو برو تو حموم🛁 سر جات بشین و دیگه چاخان نکن. لیزو از خوش حالی داشت دیوانه می شد. سر خورد و رفت تو حمام🛁 سر جاش نشست. @kodakan_city

▪السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَاالْفَضْل 🖤یا ابوالفضل العباس ▪️طاقت مشک تمامست 🖤علــی وار بیا ▪️آب اگر ریخـت 🖤 فدای سرت ای یار بیا ▪️همه دلخوشی اهل حرم 🖤بیرق توست تا حـرم ▪️راه کم مانده علمدار بیا 🖤آجرک الله یا صاحب الزمان ▪️تاسوعای حسینی تسلیت باد @kodakan_city

دراین شب میان های وهویِ تاریکی دوست من دلت رابه همان خدایی بسپارکه یک کهکشان رامعلق نگه داشته تا تو آرام بخوابی شبتون بهشت @kodakan_city