eitaa logo
شکوفه های بهشتی
528 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
345 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀قالیچه سوخته چقدر بها دارد؟ مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود، يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. مجبور بود، همون رو برداشت برد بازار برای فروش. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺍﯼ كه می‌رﻓﺖ، می‌گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی‌خریم. ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می‌رفت. داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﻫﺎ، حاج جواد فرشچی از منصف‌های بازار و از ارادتمندان اهل بیت(علیهم السلام) پرﺳﯿﺪ: قالی خوبیه، چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ. حاج جواد یک تکونی به خودش داد: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟ گفت: بله. گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ‌ﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ یه ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ می‌خرﻡ. قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوخته قالیچه که به اندازه کف دست بود، گل محمدی پرپر می‌کرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته تو چایی‌شون می‌ریختند. اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ، قیمت گرفت. 🏴کاش دل ما هم تو روضه‌ها بسوزه. اون‌ وقت بگیم: یا امام حسین(علیه السلام) دل سوخته رو چند می‌خری؟! صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی پرنده ایی که شاید بی همتا باشه ╭─┅═ঈ🌎ঈ═┅─╮                      eitaa.com/joinchat/3971678345C55c9d39b15 ╰─┅═ঈ🌏ঈ═┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه تمساح عجیب🐊🐊 ╭─┅═ঈ🌎ঈ═┅─╮                      eitaa.com/joinchat/3971678345C55c9d39b15 ╰─┅═ঈ🌏ঈ═┅─╯
هدایت شده از یاحسین
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غواصی که وارد چاه زمزم شد
«اگه فرزندت از دندانپزشک میترسه این قصه رو واسش بخون.» روزی روزگاری در یک خانه بزرگ موشی با خانواده اش زندگی می کردند. موشی کوچولو عاشق خوردنیهای مختلف بود او عاشق پنیر و نان و تخمه و پسته و فندوق و همه خوردنیها بود یک روز صبح موشی تکه پنیری در دست گرفت تا بخورد اما همین که متوجه شد صاحب خانه بیرون رفت از سوراخ دیوار بیرون آمد. او گشت و گشت تا یک فندوق خوشمزه پیدا کرد. اما نمی توانست آن را بخورد او سعی کرد با دندانش فندوق را بشکند. وقتی موشی در تلاش بود مادرش او را دید فورا سمت موشی دوید تا بگوید که کارش اشتباست اما کمی دیر رسید. تا به موشی رسید فندوق شکسته شده بود مادر به موشی گفت میدونم فندوق دوست داری؟ اما با دندونات نباید بشکنی تو شکلات و قندم زیاد میخوری ممکنه دندون درد بگیری موشی همچنان در حال خوردن قندوق بود وقتی شب شد دندون موشی درد کرد او جلوی آینه رفت و دهانش را باز کرد موشی با دقت نگاه میکرد که ناگهان چشمش به یک دندون سیاه افتاد همان دندانی که درد میکرد موشی از شدت درد دندان خوابش نبرد پیش مادرش رفت و گفت: " این دندونم خیلی درد میکنه سیاهم شده نمیتونم بخوابم!". مادر نگاهی به دندانهای موشی کرد و گفت: " آره عزیزم بهتره بریم پیش دندانپزشک موشی از این پیشنهاد مادر خیلی ترسید جواب داد نه نه خوب میشه و بعد به اتاقش رفت او از شدت دندان درد خوابش نمیبرد چراغ اتاقش را روشن کرد و کتاب هایی که پدرش خریده بود را بررسی کرد موشی کتابی درباره دندانپزشکی پیدا کرد و چون میخواست درد دندانش را خوب کند. شروع به خواندن آن کرد. او با دقت کتاب را خواند و بعد آنها را جمع و جور کرد. سپس روی پنیر خوشمزه ای که در اتاقش داشت نشست و با خودش فکر میکرد می گفت خب توی کتاب نوشته بود اگه دندونی که درد نمیکنه رو خوبش نکنیم ممکنه دندونای کناریشم خراب کنه. اما دندونپزشک واقعا ترسناکه اون یه آمپول میزنه و بعد دهنتو باز میکنه و تو حتی ممکنه نتونی خوب نفس بکشی بعد دندون خرابتو در میاره خب این درد داره تازه مامانم شاید نتونه کنارت توی اتاق باشه!". در همین فکرهابود که مامان وارد اتاقش شد. مامان موشی گفت: عزیزم؟ دندونت خوب شد؟ موشی جواب داد: بدتره". مامان موشی گفت: پس فردا حتما باید بریم دندونپزشک اما میدونم که تومیترسی .پسرم ،خب منم واقعا میترسم اما اگه دندونت رو خوب نکنیم دندونای دیگتم ممکنه خراب بشه و اینجوری خیلی اذیت میشی!". موشی که یاد حرفهای کتابی که خوانده بود افتاد، گفت: " آره مامان همینطوره واقعا چکار کنیم؟ خب من از آمپولش میترسم. حتی از اینکه شاید دهنم باز باشه و نتونم خوب نفس بکشم هم میترسم. تازه اگه توی اتاق دندونپزشکی هم تنها باشم بیشتر میترسم مامان موشی را بغل کرد و جواب داد: آره خب میدونم حق داری بترسی. اما میتونیم یه راهی پیدا کنیم مثلا از فردا صبح نفس کشیدن با بینی رو تمرین کنیم!". موشی گفت: آره خیلی خوبه اگه تو هم بری بیرون من توی ذهنم به خودم میگم که مامان همین نزدیکیه منو تنها نمیذاره و مراقبم هست!". مامان موشی را تشویق کرد و گفت بهت افتخار میکنم پسرم. تو راه خیلی خوبی پیدا کردی برای آمپولش چکار کنیم؟ اونم واقعا ترسناکه چون ممکنه یکم درد داشته باشه.". حالا که موشی احساس قوی بودن و بزرگ شدن میکرد گفت : " اونو دیگه نمیشه کاریش کرد. درد داره میدونم اما اگه اون وقتی که دکتر آمپول میزنه چشمامو ببندم و آروم توی ذهنم بگم قوی باش قوی باش شاید بتونم تحملش کنم چون نمیخوام دندونای دیگمم خراب و سیاه شه". دوباره مامان موشی را تشویق کرد و بعد سعی کردن باهم تا صبح بخوابند. صبح که شد صبحانه خوردند و پیش دندانپزشک رفتند. دندانپزشک خیلی مهربان بود موشی همه راه هایی که با مادرش پیدا کرده بود را انجام داد دندانپزشک خیلی راحت توانست دندان موشی را بکشد بعد به او گفت: " تو خیلی شجاع هستی. حتی وقتی مامانت از اتاق بیرون رفتم گریه نکردی.. موشی لبخندی زد و گفت چون میدونم مامانم هیچوقت تنهام نمیذاره مامانم اونور اتاق بود و حواسش بهم بود. اون خیلی خوب ازم مراقبت میکنه و بعد مادر وارد اتاق شد ودندانپزشک گفت باید به موشی کوچولو افتخار کنید. اون خیلی شجاعه. آن شب موشی روی پنیر خوشمزه دراز کشید و با خیال راحت خوابید پایان... 🐭  ∩_∩        („• ֊ •„)🐭    ┏━━━∪∪━━━┓    🦷 @childrin1 🦷    ┗━━━━━━━━━┛
هدایت شده از یاسین
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 خاطرۀ شنیدنی استاد منصوری لاریجانی از کرامات علامه حسن زاده آملی که خود، شاهد آن بوده‌اند: طی‌الارض به همراه علامه حسن زاده، و گفتگو و پرسش ایشان از ارواحِ امامزادگان، و قدرت بر احضار ارواح بزرگانی چون سید حیدر آملی، ابن‌سینا و ملاصدرا.
🏴 مصرف نذرهای اضافی 🔷 س ۸۶۵۸: افرادی برای احسان دادن در هیئت عزاداری برنج و گوشت نذر کرده‌اند اگر برنج بیشتر از گوشت باشد آیا می‌توان مقدار اضافی برنج را فروخت و گوشت یا وسایل مورد نیاز احسان را تهیّه کرد؟ ✅ ج: نذرها و هدایا باید در همان جهتی که نذر کننده یا هدیه ‌کننده گفته و نیت کرده، مصرف شود. و اگر شخص نذر کننده صیغه شرعی نذر را نخوانده باشد می‌توان با اجازه او کالای نذری را تعویض کرده و یا در امور دیگر مصرف کرد. 🆔 @resale_ahkam
هدایت شده از این عمار
44.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴فیلم کامل گفتگوی تاریخی شهید سپهبد قاسم سلیمانی درباره جنگ ۳۳ روزه 🔹سالروز پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار