هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
✍آیت الله فاطمی نیا:
"مسأله والدین شوخی نیست! خدا می داند یک پرخاش به مادر، صد سال انسان را عقب می اندازد! اگر کوتاهی کرده اید تا دیر نشده جبران کنید."
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از عجیب ترین های جهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین مرغ جهان که کاملا واقعی هستش
این مرغ بنام "مرالکی" حدود1 متر قد داره و به اندازه کودک 5ساله هستش😳
@ajaeb_jahan
هدایت شده از عجیب ترین های جهان
فواید #بالنگ برای پوست و مو زیاد است
و در روشنتر شدن رنگ پوست موثر است.
روغنهای ضروری موجود در #دمنوش_بالنگ به افزایش گردش خون در بدن کمک کرده و به سفید و روشنتر شدن رنگ پوست کمک میکند
و معمولا به تقویت و افزایش رشد مو کمک خواهد کرد.
@ajaeb_jahan
یه شهید دوازده ساله تبریزے بود
اسمش مرحمت بالازاده بود قدش اندازه اسلحه بود ولی ایمانش و شهامتش مردبودنش تا آسمان بود .
ایشون میخواد بره جبهه کسے نمیزاره که بره یعنے نمیزاشتن سوار اتوبوس بشه که راهے جبهه بشه خلاصه میره به دفتر کار آیت الله خامنه اے ازصبح تا موقع رفتن آیت الله خامنه اے منتظر میمونه میره داخل حضرت آقا میگه بفرما جانم چه کارے داشتے میگه آقا یه دست خط به ما بدین که ما بریم جبهه حضرت آقا میگن شما سنت کمه دوازده سالته نمیشه و ایناها بعد میگه باشه آقا پس یه دست خط بدین که من نرم و یه چیزے میگم که خودتون بنویسین توش حضرت آقا میگن باشه این شهید دوازده ساله میگه بنویسین من شهادت حضرت عبدالله دوازده ساله رو در واقعه عاشورا انکار میکنم و کسے به این اسم نبوده حضرت آقا اشکاش سرازیر میشه و اجازه رفتن به جبهه رو بهش میده
کجاے کاریم❓❓
فقط شعار ندهیم عمل کنیم ..بخواهیم و باید حرکت کنیم .
مثل شهید بالازاده باشیم ..
یه بچه که نه بهتره بگیم یه مرد
بود .
دوازده ساله این حرفارو میزنه‼️
یکم خجالت نکشیم یوقت ،هرروز گناه هرروز دل شکستن امام زمان حیا از خدا و ولے معصوم هم خوب چیزیه 💔❤️اللهم عجل لولیڪ الفرج❤️
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
✨﷽✨
✅داستان کوتاه پند آموز
✍«یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار … منم راه افتادم راه زیاد بود. کم کم صدای آب به گوش رسید. از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.
💭تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم! بدنم شروع کرد به لرزیدن؛ نمیدانستم چه کار کنم. همان جا پشت درخت مخفی شدم … می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت و کنار رودخانه، چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن. خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه مےکند، که من نگاه کنم؛ هیچ کس هم متوجه نمی شود! اما خدایا من به خاطر تو، از این گناه می گذرم!
💭 از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم. خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود. یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند، خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم! حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک میریختم و مناجات می کردم. خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله … به محض تکرار این عبارات،
💭 صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد. به اطرافم نگاه کردم؛ صدا از همه سنگریزه های بیابان و درخت ها و کوه می آمد!!! همه می گفتند: «سبوح القدوس و رب الملائکه و الروح …» از آن موقع، کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد …»
💭 در سال ۱۳۹۱، دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد آقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود، بدست آمد.در آخرین صفحه نوشته شده بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم ...
#یاد_شهدا_صلوات
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از جهشاقتصادی | مسیرطلایی
BozorgtarFekrKonid.mp3
3.85M
صوت ویدئو بالا👆👆👆
https://eitaa.com/joinchat/1843724308C6a5db0c50a
هدایت شده از لالایی فرشته ها
مثل بوی سیب.mp3
2.73M
#رجب_ماه_خدا
#پیشوایان_هدایت
#شهادت_امام_هادی ع
🌹 مثل بوی سیب 🌹
🙍♂بالای ۵ سال
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣 قرائت : #سوره_کوثر
🎶 تدوین :خانم دری
📚 کتاب قصه های خیلی قشنگ
https://eitaa.com/joinchat/1409548311C6b48882918
🔰 کپی آزاد با یک صلوات 🔰
3⃣7⃣2⃣