eitaa logo
کهنه سربازان ایران
453 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
998 ویدیو
222 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خییلی قشنگه این👇 ٠•●✿ Ƹ‌Ӝ‌Ʒ ✿●•٠·˙ سالها پیش سرباز خوزستانی پس از اموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد دلگیر و غمگین شد از طرفی ارادتش به اقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم اقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به اقا بگه ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و تمیزن کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت اقا سرباز گفت:من بچه خورستانم اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم نمیدونم چکار کنم.......... کفشدار خندید و گفت اقا امام رضا خودش غریبه و غریب نواز نگران هیچی نباش دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد اونم تایم اداری سرباز شوکه بود جز اقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو سرباز رفت پابوس اقا و برگشت شهرش ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید یهو فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید چهرش اشنا بود.اشک تو چشماش حلقه زد فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمد پوردستان مرد با جذبه با موهای جوگندمی همون کفشدار حرم اقا بود که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود انتقالی اون رو به شهرش داده بود. ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ♡ღبا امام رضا هیچ دری بسته نیست ♡ღهیچ گره ای کور نیست ♡ღهیچ دلی بیقرار نیست ♡ღهیچ غمی باقی نمیومنه ♡ღسلام بر امام مهربانی ♡ღغریب طوس السلطان علی بن موسی الرضا (ع @kohnesrbazaniran
تاریخچه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران   به طور كلي بررسي تاريخچه تشكيل نيروي زميني در ايران را مي‌توان از زمان شروع تاريخ مدون آن يعني دوره مادها مورد بررسي قرار داد كه افراد اين نيرو به دو دسته سواره نظام و پياده نظام تقسيم مي‌شدند. سپس با تشكيل حكومت هخامنشيان توسط كورش هخامنشي، اين نيروها تحت فرماندهي يك نفر درآمده و شكل و سازمان منسجم‌‌تري يافتند. در زمان داريوش هخامنشي استعداد نيروي زميني به 700‌‌ هزار نفر افزايش يافت و رسته‌هاي پياده، سواره، اراده‌سواران، مهندسان، نفت‌اندازان، كارگزاران و سربازان جاويد شكل گرفت. اشكانيان نيروي زميني را به دو گروه سواران و پيادگان تقسيم كردند و اهميت بيشتري براي رسته سواران قائل بودند. در دوره ساسانيان هم پادگان‌هاي هميشگي ايجاد شد و هزينه سپاهيان و مزد سربازان از سوي دولت پرداخت گرديد. پس از آمدن مسلمانان به ايران و فروپاشي حكومت ساسانيان، اميران عرب، نيروهايي نيز از ايرانيان در زير فرمان خود داشتند كه در ميدان‌هاي جنگ پيكار مي‌كردند و پس از مدتي همين نيروها علم استقلال برافراشتند و در گوشه و كنار ايران حكومت‌هايي تشكيل دادند كه داراي ارتش مخصوص خود بود و در اين ارتش‌ها، همان شيوه‌هاي جنگ نياكان خود را به‌كار مي‌بردند. صفاريان، ديلميان، سامانيان و ساير حكومت‌هاي متقارن از جمله اين حكومت‌ها بودند. با روي كار آمدن صفويان، ارتش داراي سازماني متشكل و هماهنگ‌تر شد و نيروي زميني ارتش به چهار دسته: 1- سواران 2- پيادگان 3- توپچيلر (توپخانه) 4- نسقچيلر (راهدار و راهبان سپاهيان) تقسيم گشت. وضعيت نيروي زميني در دوره افشاريه هم تقريباً شبيه زمان صفويه بود، اما با كشته شدن نادرشاه، آرامش و مركزيتي كه او پديد آورده بود، به يكباره از ميان رفت و آشفتگي و بي‌سرو ساماني در ارتش تا نخستين دهه سيزدهم هجري و آغاز فرمانروايي محمد‌خان قاجار ادامه يافت. در دوره قاجاريه با همت و تلاش ميرزا تقي‌خان امير كبير كه به حق مقام شامخي در تاريخ ارتش ايران دارد و سپس عباس ميرزا، سازمان ارتش ايران مجدداً به صورتي منسجم و هماهنگ در آمد و ارتش ايران به "10تومان" تقسيم شد كه هر تومان متشكل از چهار تا 11 فوج و فرمانده هر فوج يك سرتيپ بود. به‌طور كلي نيروي زميني ارتش اين دوره را بخش‌هاي زير تشكيل مي‌دادند: 1) قشون جنوب ايران، 2) ديويزيون قزاق، 3)بريگاد مركزي، 4) نظام ايالات و ولايات، 5) قواي داوطلب شرقي، 6) ژاندارمري، 7) امنيه و قواي مشابه، 8) پليس منظم و 9) پليس ايالات و ولايات. در دوره حكومت رضاخان پهلوي توجه زيادي به امر نظام و اصلاحات وسيع در ارتش مي‌شد. در ضمن اين اصلاحات، ايران به پنج حوزه نظامي بزرگ تقسيم شد كه بايد آن را مبدأ تشكيل نيروي زميني ارتش به صورت اصولي و تقريباً به‌شكل امروزي آن دانست. اين پنج حوزه شامل: لشكر مركز، لشكر شمال غرب، لشكر شرق يا خراسان، لشكر جنوب و لشكر غرب مي‌شد. سپس طي سال‌هاي 1314 تا 1320، تحولات اساسي ديگري در سازمان نيروي زميني ارتش به‌وجود آمد و اين سازمان شامل پنج لشكر، چهار تيپ مستقل، دو واحد توپخانه 105 بلند و ضد هوايي شد. در سال 1314 شمسي، درجات نظامي نيز تعيين و اعلام گرديد. در اين زمان، مدارس مختلف نظامي مانند مدرسه ديويزيون(براي ديويزيون قزاق)، مدرسه نظام مشير‌الدوله(براي بريگاد مركزي)، مدارس افسيه و سوزافسيه(براي ژاندارمري و كلاس‌هاي بيطاري) كه قبلاً در زمان قاجاريه تشكيل شده بودند، درهم آميخته شدند و براي اولين بار مؤسسه‌اي به‌نام مدارس نظام كل قشون ايجاد شد. در ادامه، اين مدارس به سه مدرسه جداگانه: 1-مدرسه ابتدايي نظام، 2-مدرسه متوسطه نظام و 3-مدرسه عالي نظام تبديل شدند كه نام اين سه مدرسه نيز در سال 1314 به‌ترتيب به دبستان نظام، دبيرستان نظام و دانشكده افسري تغيير يافت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و پيدايش تغيير و تحولات اساسي در بخش‌هاي مختلف كشور، از جمله ارتش؛ نيروهاي انقلابي موجود در ارتش كه بيشتر آنان طي سال‌هاي گذشته نيز هدايت افراد انقلابي و مذهبي ارتش را بر عهده داشتند، با توجه به وضعيت كشور و بروز هرج و مرج در نقاط مرزي، در زمان شروع تهاجم رژيم عراق به كشورمان كه نيروهاي ارتش از انسجام و هماهنگي لازم برخوردار نبودند، به مقابله با دشمن متجاوز شتافتند. نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در طول هشت سال دفاع مقدس، 45 عمليات گسترده و مؤثر عليه نيروهاي متجاوز انجام داد كه بيشتر آنها منجر به آزادسازي بخش عمده‌اي از خاك اشغال شده كشورمان شد و ضربات جبران‌ناپذيري بر پيكره ماشين جنگي عراق وارد گرديد. @kohnesrbazaniran
کهنه سربازان ایران
تاریخچه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران   به طور كلي بررسي تاريخچه تشكيل نيروي زميني در اير
همزمان با عمليات‌هاي نظامي اين نيرو، كاركنان فداكار و متعهد جهاد خود‌كفايي آن، دوشادوش ساير نيروهاي درگير در جنگ، ضمن بازسازي و تعمير و تدارك وسايل و قطعات آسيب‌ديده؛ منشأ خدمات بسيار ارزشمندي براي نيروهاي نظامي كشور شدند و اقدام به ساخت قطعات مورد نياز كردند. در زمينه امور آموزشي نيز اقدامات زيادي انجام گرفت تا نيروي زميني ارتش به نيرويي منسجم و مبتني بر علم روز درآيد. اكنون با گذشت 25 سال از پايان جنگ تحميلي؛ نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران با گذر از دوران سازندگي و تعمير تجهيزات و امكانات مورد استفاده خود در جنگ، با استفاده از نيروهاي متخصص و مهندسان، توانسته است كه تسليحات و تجهيزات نظامي متعددي را طراحي و توليد كند و به مرحله خودكفايي برسد. از نظر نيروي انساني نيز، با گزينش و استخدام نيروهاي متعهد، مومن و تحصيلكرده، نيروهاي آماده‌اي را جهت دفاع از كشور و نظام جمهوري اسلامي ايران تربيت كرده است. @kohnesrbazaniran
ﺳﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ‏« ﻋﻠﯽ ﻗﻤﺮﯼ ‏» ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻩﯼ ۱۹ ﻧﻔﺮﻩﯼ ﺍﻓﺴﺮﺍﻥ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﮊ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺩﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻌﺜﯽﻫﺎ، ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺩﺭ ﺷﺒﮑﻪﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺑﻪ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻧﻘﺶ ﺍﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﯾﺎﻝ ﮐﯿﻤﯿﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺁﻣﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﺍﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﻧﻮﺷﺖ: ﺳﻼﻡ ﺑﺮ ﺳﺮﻭﺭﺍﻧﻢ ﻣﺎ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯿﻢ ﺭﺍﻩ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ‏( ﺹ‏) ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﺍﻃﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ . ﺩﺭ ‏«ﺳﺮﯾﺎﻝ ﮐﯿﻤﯿﺎ ‏» ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﻭ ﺩﻩ ﻧﻔﺮﻯ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺑﺎ ۵۰۰ ﺗﺎﻧﮏ ﻭ ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﻭ ﻟﺸﮑﺮ ﻋﺮﺍﻕ ﻣﯽﺟﻨﮕﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺑﻮﺩﻡ، ﺗﺎ ۸ ﻣﻬﺮ ﻓﻘﻂ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﮊ ﻭ ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﻰ ﻭ ۳۰ ﻧﻔﺮ ﺳﭙﺎﻩ ﻭ ﺑﺴﯿﺞ ﻭ ۱۸۵ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﮊﺍﻧﺪﺍﺭﻣﺮﻯ ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﺸﺘﻢ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ۲۶۰ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ ﺍﻓﺴﺮﯼ ﺍﺭﺗﺶ ۱۷۵ ﻫﻮﺍﻧﯿﺮﻭﺯ ۳۳ ﻧﻔﺮ ﺍﻓﺴﺮ ﻭ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﺍﺭ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﯾﮕﺎﻥﻫﺎﻯ ﺍﺭﺗﺶ ۲۵ ﻧﻔﺮ ﺑﺴﯿﺞ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ۳۰۰ ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺍﺭﺗﺶ ﺣﺪﻭﺩ ۹۰۰ ﻧﻔﺮ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺍﺩ؛ ﻓﻘﻂ ۷۳۲ ﻧﻔﺮ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﮊ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺍﺩ! ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﻤﯽﺩﻫﻨﺪ؟ ﻧﻈﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ ﺍﺭﺗﺸﯽ ﻫﺎ ﭼﻪ ﺷﻬﺎﻣﺘﻰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻗﻤﺮﻯﻫﺎ ﻭ ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﻫﻮﺍﻧﯿﺮﻭﺯ ﻭ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ؟؟ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺟﺎﯼ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺍﺳﺖ… ﻧﺎﺧﺪﺍ ﻫﻮﺷﻨﮓ ﺻﻤﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺗﺼﺮﻑ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩﯼ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺍﻗﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺑﻮﺱ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩ. ﻭﯼ ﺣﺪﻭﺩ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﮕﯽ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺟﻮ ﻣﺘﺸﻨﺞ ﻣﺮﺯﯼ ﺳﺮﯾﻌﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﺩﻭﻡ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺗﺎﻧﮏﻫﺎﯼ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻃﺮﺣﯽ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﻫﯿﭻ ﺗﺎﻧﮑﯽ ﺟﺮﺍﺕ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻧﮑﺮﺩ. ﻭﯼ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ، ﯾﮕﺎﻥﻫﺎﯼ ﺯﺭﻫﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﮐﺎﻧﺎﻝ ﻓﺎﺿﻼﺏ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺩﻭﺭ ﺯﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻃﺮﻑ ﺗﺎﻧﮏﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ، ﺗﺼﺮﻑ ﯾﺎ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﻨﻨﺪ . ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻫﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﮑﺎﻭﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﻪﺩﺳﺘﻮﺭ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﺻﻤﺪﯼ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﯿﺰ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﺭﺱ ﻋﺮﺍﻗﯽﻫﺎ ﻣﺼﻮﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﯿﺪ ﺣﯿﺎﺗﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ . ﺧﺪﺍ ﺣﻔﻈﺸﺎﻥ ﮐﻨﺪ. ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﯾﺎﻝ ﮐﯿﻤﯿﺎ ﻭ ﺍﮐﺜﺮ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ، ﻫﯿﭻ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﻏﯿﺮﺕ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺷﺠﺎﻉ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻓﺴﺮﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) ﺍﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺟﻨﮓ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻟﻄﻔﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩﻫﺎﯼ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻭ ﺑﯽﺭﯾﺎﯼ ﺍﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ. ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺑﺮ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﻮﺩ. ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ۳۴ ﺭﻭﺯﻩ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭼﻨﺪ ﻟﺸﮑﺮ ﺯﺭﻫﯽ ﻭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻋﺮﺍﻕ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﮕﻔﺘﯽﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺟﻨﮓﻫﺎﯼ ﮐﻼﺳﯿﮏ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﻭﻟﯽ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺗﺼﻮﺭ، ﺟﻬﺎﻥﺁﺭﺍ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺭﺍ ﺭﻗﻢ ﺯﺩ، ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺷﻬﺮ ﺑﻮﺩ. ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﺍﺻﻠﯽ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺗﻔﻨﮕﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﮐﻼﻩ ﺳﺒﺰ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺩﻻﻭﺭﺍﻥ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺑﺎ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﮕﯽ ﺳﻘﻮﻁ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﮐﻤﮑﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﻠﯿﮏ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﯼ ﻣﯿﻬﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺣﺪﻭﺩ ۴۰۰ ﻧﻔﺮ ﺗﮑﺎﻭﺭ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﯽ ﻧﺎﺑﺮﺍﺑﺮ ﻭ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺗﺎﻧﮏ، ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﺭﺗﺶ ﻣﺠﻬﺰ ﺻﺪﺍﻡ ﺍﻓﮑﻨﺪﻧﺪ . ﻭﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺳﭙﺎﻩ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺭﻗﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﺑﺮﺩﻩ ﻧﺸﺪ. ﺟﻬﺎﻥﺁﺭﺍ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﻭ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﺷﮏ ﻋﻈﻤﺖ ﮐﺎﺭ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﭼﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺮ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺡ ﭘﺎﮎ ﺁﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺭﺗﺶ ﺟﺎﻥ ﺑﺮ ﮐﻒ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﻨﯿﻢ. ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻇﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﺭﺗﺶ ﺷﺪ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ . ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ﺭﺳﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﺮﺩﺍﺯﯼ، ﻫﻤﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕﻫﺎﯼ ﻣﻮﻓﻖ ﺟﻨﮓ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﻭ ﺑﺴﯿﺞ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﻫﻨﻮﺯ ﺳﭙﺎﻩ ﺷﮑﻞ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻥ ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ . ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺟﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺑﺪﺍﺭﺩ @kohnesrbazaniran
جنگی که فقط ۳ ساعت طول کشید . سحرگاه یکشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۲ است. سردار قادسیه، امیر سپاه تازیان کینه جوی ایرانزمین، حمله عظیم و گسترده ای را به نیت اشغال استان خوزستان به داخل خاک ایران آغاز می کند. محمدرضاپهلوی، درمسکو مهمان شوروی است. ناگهان به ستاد ارتش شاهنشاهی ایران و دولت خبر میرسد ارتش عراق به ۳ جزیره‌ ایرانی‌ تنب بزرگ ،کوچک و ابوموسی‌ و همچنین به قسمت‌های دیگر نواحی مرزی کشورمان در جنوب تهاجم آورده است. . در مسکو نیمه شب است. در تهران آفتاب تازه در حال طلوع است که بلافاصله جلسه ای بین بزرگان ارتش و دولت برگزار میشود. هنوز بسیاری از افسران ارشد ستاد و ژنرال های فرماندهی ستاد مشترک در خواب هستند. رئیس ستاد ارتش تیمسار ارتشبد بهرام آریاناست. ارتشبد آریانا: "وقت دفاع از میهن و دادن جوابی سنگین به دشمن متجاوز است. صدام باید بداند دست به عملی‌ بسیار احمقانه زده است چون ارتش  ایران نمینشیند تا تماشا کند که او بیاید هر کاری دلش می‌خواهد بکند. این ایران کنونی ما، ایران ۱۳۰۰ سال پیش نیست؛ ما به اعراب باج نمی دهیم..." . واحد‌های ارتش  ایران مانند سیلاب وارد عراق شده، چندین لشکر زرهی و مکانیزه عراق را در هم کوبیده و هر مقاومتی را از بین میبرند... ساعت ۹ صبح است. فقط ظرف ۳ ساعت، بصره شهر دوم و استراتژیک عراق فتح می شود!! هدف بعدی مستقیما بغداد است!! زره پوش‌ها، تانک‌ها، کماندوها و سربازان دلیر ایرانزمین با سرعتی برق آسا و باور نکردنی در راه بغداد هستند!! پشتیبانی نیروی هوایی‌ شگفت آور است! درمدّت کوتاهی نیروی دریایی‌ و تمام جان بر کفان ارتش ایران وارد عمل میشوند. با نظمی شگرف و با قدرتی چون شیر، بغداد، پایتخت دشمن تازی، را هدف دارند. . در بغداد افسانه ای وجود داشت که دیوار دفاعی هوایی‌ بغداد همان است که در مسکوی شوروی وجود دارد. اگر هر غریبه ای به هر صورت وارد آسمان بغداد شود در بیرون این دیوار نابود میگردد! ارتشبد محمد خاتم فرمانده نیروی هوایی‌  ایران بی شک از برترین خلبانان عصر خویش است ( اجرای نمایش هوایی او و گذر از زیر پلی که شاه ایران و مهمانان خارجی او برروی آن پل نشسته بودند زبانزد تمام مردان آن دهه ها است). ارتشبد خاتم خود شخصاً لباس خلبانی به تن می کند. هواپیمای فانتوم او از پایگاه هوایی بوشهر غرش کنان بلند می شود، هدف: "بغداد، عراق!!" فانتوم مسلح فرمانده نیروی هوایی ارتش  ایران، با شجاعتی بی نظیر در باند فرودگاه بغداد می‌نشیند، و دوباره اوج گرفته غرش کنان بلند می شود. (این حرکت دراصطلاح نظامی "تاچ کردن" نامیده میشود و بد‌ترین اهانت به نیروی هوایی‌ یک کشور بیگانه است.") در راه بازگشت به ایرانزمین، ارتشبد خاتم دیوار صوتی را برفراز کاخ صدام حسین می شکند و وحشتی عظیم در دل او ایجاد می کند. . شاه که خبر به گوشش رسیده، با نگرانی از مسکو به ارتشبد آریانا تلفن می کند و پس از پرس و جو از اوضاع، به او می گوید: "بزودی تو را در تهران می بینم..." ارتشبد آریانا به شاه چنین پاسخ می دهد: "اعلیحضرت ۲۴ ساعت دیگر تشریف بیاورند بغداد با هم ناهار خواهیم خورد!!!" شاه پاسخ می دهد: "دست نگهدارید، بغداد را اشغال نکنید، نمی خواهم جنگی شروع شود که جوانان کشورم کشته شوند." . فردای آن روز محمدرضا پهلوی،  طی بیانیه ای در تهران اعلام می کند: "پنجمین ارتش قدرتمند جهان در حالی وارد عمل شد و تجاوز را دفع کرد که اکثر افسران ارشد ستاد و ژنرال های فرماندهی ستاد مشترک در تهران هنوز در خواب بودند!!" منبع:خاطرات حسین فردوست @kohnesrbazaniran
5 نقطه ضعف ارتش آمریکا یک نشریه انگلیسی در مقاله ای پنج نقطه ضعف و آسیب پذیری های جدی که فناوری های نظامی آمریکا را تهدید می کند، برشمرد. هفته نامه اکونومیست در مقاله ای نوشت تجهیزات ارتش آمریکا مزایای خود را از لحاظ فناوری در مقایسه با تجهیزات جدید روسیه یا چین از دست داده است. نخست، کشتی های نیروی دریایی آمریکا در برابر موشک ها زمین به دریا آسیب پذیر شده اند. - دوم آن که، حفاظت از پایگاههای هوایی منطقه ای آمریکا در برابر حملات غیرمنتظره ضعیف است. - سوم آن که، هواپیماهای‌ آمریکایی بیش از پیش برای شناسایی موشک های قابل حمل با دشواری رو به رو شده اند. - چهارمین مشکل این است که سامانه های دفاع ضدهوایی مدرن می توانند هواپیماها را در فاصله های بسیار زیاد منهدم کنند. - در نهایت، از ماهواره های نظارتی و اطلاعاتی مورد نیاز آمریکا خوب محافظت نمی شود و این ماهواره ها از حملات در امان نیستند. از این پنج نقطه ضعف آمریکا این نتیجه را می گیرد که آمریکا به تلاش های قابل توجهی برای توسعه فناوری های نوین نیاز دارد که هزینه آن برای دیگر کشورها بسیار بالا خواهد بود. در عین حال، حتی اگر کنگره منابع مالی مورد نیاز را به پنتاگون تخصیص دهد و این فناوری ها ایجاد شود، برتری نظامی آمریکا تضمین نخواهد شد. @kohnesrbazaniran
*وای اگر مرد گدا یک شبه سلطان بشود *مثل این است که گرگی سگ چوپان بشود *هرکجا هد هد دانا برود کنج قفس * جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود *سرزمینی که در ان قحط شود آزادی *گرچه دیوار نباشد ، خود زندان بشود *باغبانی که به نجار دهد باغش را * فصل هایش همه همرنگ زمستان بشود
شبیه سازی جنگ خونین بین آمریکا و چین که در سال ۲۰۲۶ اتفاق افتاده است.. این شبیه‌سازی توسط آمریکایی ها در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبری ، نزدیک کاخ سفید انجام شده است در این شبیه سازی سلاح اتمی دو طرف در نظر گرفته نشده و فرضیه جنگ سال ۲۰۲۶ از نوع متعارف بوده است طبق این شبیه سازی آمریکا و تایوان اگر هم در نهایت بتوانند بر چین پیروز شوند بهایی سنگین و خونبار خواهند داد طبق این سناریو ژاپن در جنگ مداخله نمیکند ولی پایگاه هایش را در اختیار آمریکا قرار خواهد داد چین جزیره تایوان را تصرف میکند موشک های چینی دو ناو هواپیمابر آمریکا را در هفته اول جنگ زمین گیر کردند به گونه ای که یکی غرق شد و دیگری غیر عملیاتی در مقابل نیروی هوایی آمریکا با موشک های ضد کشتی مانند LRASM به ناوگان دریایی چین حمله کرده و یک ناو هواپیمابر و ۱۵۰ کشتی چینی و ده ها ماشین دو زیست این کشور را تارو مار میکند طبق این شبیه سازی آمریکا ۹۰۰ فروند از ناوگان جنگنده های خود را دراین جنگ ۴ هفته ای ازدست داد بیشترین تلفات این جنگنده ها ناشی از حملات چین به پایگاه هوایی مستقردر جزیره گوام وکشور ژاپن خواهد بود شمادعوت هستید @kohnesrbazaniran
اینفوگرافیکی موشک بالستیک ذوالفقار ☀️♻️ به مابپیوندید👇👇👇 @kohnesrbazaniran 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺
🔹خانه های معلم در سراسر کشور: 🔻جهت اطلاع همکاران ارجمند و عزیز  حتما لازمتون میشه ذخیره کنید: ‌ 🔸بسیاری از خانه معلم ها رزرو اینترنتی ندارند و می‌بایست از طریق تلفن فرآیند رزرو را انجام داد: ۱) تهران: تهران، میدان حر،خیابان کمالی، خیابان کاشانی ۵۵۴۰۴۰۵۳ ۰۲۱ میدان حر – خیابان کمالی -خیابان کاشانی ۲) تهران بزرگراه چمران، ابتدای درکه، مجاور ضلع غربی دانشگاه شهید بهشتی ۲۲۴۲۰۸۶۳-۵ ۰۲۱ ۳) تهران: خیابان آزادی، روبروی دانشگاه صنعتی شریف، جنب آموزشگاه عاصمی ۶۶۰۵۰۰۵۵ ۰۲۱ ۴) اصفهان: اصفهان سه راه حکیم نظامی، خیابان دانش  ۶۲۴۸۱۰۰ ۰۳۱۱ ۵) اصفهان: خیابان کاوه، خیابان جابر انصاری، خیابان آذر ۴۴۲۷۱۱۱۹ ۰۳۱۱ ۶) اصفهان: خیابان پروین، خیابان معراج، فجر۳   ۰۳۱۱۵۵۶۷۸۹۸  ۷)اصفهان: هشت بهشت شرقی، خیابان میثم(باغ کاشفی) ۲۶۰۷۷۰۷ ۰۳۱۱ ۸) آذربایجان شرقی: تبریز، هفده شهریور جدید، تقاطع طالقانی، ایستگاه لاله زار ۵۵۵۳۵۹۰ ۰۴۱۱ ۹) تبریز خیابان طالقانی، بالاتر از مصلی ۵۵۶۹۷۶۹ ۰۴۱۱ ۱۰) قم: قم خیابان ساحلی،جنب بانک کشاورزی ۷۷۰۱۰۱۲ ۰۲۵۱ ۱۱) قم: خیابان ساحلی،بعد از استانداری ۰۲۵۱ ۷۷۱۱۸۸۳-۵ ۱۲) فارس: شیراز،چهار راه حر ۰۷۱۱ ۲۲۸۲۲۸۷-۹ ۱۳) شیراز: خیابان ارم ۰۷۱۱ ۲۲۷۱۰۲۹ ۱۴) شیراز: خیابان شهید ذوالانوار ۲۳۴۶۰۹۶ ۰۷۱۱ ۱۵) شیراز: خیابان معدل شرقی ۲۳۴۳۶۰۰ ۰۷۱۱ ۱۶) یزد: یزد خیابان کاشانی، نرسیده به پارک هفت تیر ۸۲۴۷۰۲۹ ۰۳۵۱ ۱۷) یزد: خیابان فلاحی،خیابان عدالت ۸۲۵۰۰۴۱ ۰۳۵۱ ۱۸) طبس: بلوار امام زاده، بلوار ۲۲بهمن شمالی، تقاطع بلوار سمت راست ۴۲۲۲۳۵۱ ۰۳۵۳ ۱۹) طبس: بلوار معلم، میدان معلم  ۴۲۲۸۳۶۷ ۰۳۵۳ ۲۰) کرمان: کرمان، میدان شهدا،خیابان شهدا ۳۱۲۷۰۰۱-۵ ۰۳۴۱ ۲۱) کرمان: بلوار جمهوری اسلامی، روبروی دانشکده فنی ۲۱۱۰۲۷۲ ۰۳۴۱ ۲۲) بم: میدان امام حسین(ع) ۲۲۱۹۹۶۱ ۰۳۴۴ ۲۳) راور: خیابان امام، ابتدای کوچه شهید نیکایی، جنب حوزه علمیه ۳۷۲۶۴۰۳ ۰۳۴۲ ۲۴) سمنان: سمنان، میدان کوثر، بلوار ارم ۳۳۲۱۹۱۷ ۰۲۳۱ ۲۵) سمنان: میدان ارگ، روبروی بیمارستان امداد سابق، کوچه طالقانی ۱۸  ۳۳۴۱۱۹۹ ۰۲۳۱ ۲۶) شاهرود: خیابان امام خمینی، خیابان سازمان ۲۲۲۶۳۱۹ ۰۲۷۳ ۲۷) دامغان: خیابان شهید مفتح، جنب هلال احمر ۵۲۴۱۹۵۲ ۰۲۳۲ ۲۸) اردبیل: اردبیل،خیابان دانش، جنب سازمان آموزش و پرورش ۲۲۴۲۰۰۲-۲۲۴۴۹۵۹ ۰۴۵۱ ۲۹) سرعین: خیابان معلم، روبروی مرکز بهداشت ۲۲۲۳۸۰۱-۳ ۰۴۵۲ ۳۰) آذربایجان غربی: ارومیه،بلوار شهید بهشتی، روبروی دانشگاه آزاد اسلامی، کوی شماره۳۱  ۳۴۴۷۲۷۰-۳۴۴۸۷۴۶ ۰۴۴۱ ۳۱)ایلام: ایلام، میدان کشوری،بلوار مدرس،جنب آموزش و پرورش ۳۳۳۲۹۷۰ ۰۸۴۱ ۳۲) ایلام: بلوار امام خمینی جنوبی، جاده تهران ۳۳۵۶۶۹۹ ۰۸۴۱
غفلت ها همیشه جبران نمی شوند عملیات فتح المبین منطقه بسیار بزرگی از شرق خوزستان را آزاد کرد. این عملیات از نظر وسعتِ آزاد سازیِ زمین، بزرگ ترین عملیات ایران بود که در فروردین 1361 و در حالی که هنوز خرمشهر آزاد نشده بود، به انجام رسید. در آن مقطع بار مهمی از عملیات روی دوش داوطلبان نوجوان و جوانی بود که بسیاری شان یک ماه هم آموزش نظامی ندیده بودند، ولی از جان مایه می گذاشتند و شجاعت و ایثارشان واقعا قابل تحسین بود. همراه با نیروهای داوطلب اهوازی بودم. شبانه چندین کیلومتر در عمق نیروهای دشمن نفوذ کرده و درست در محل توپخانه آن ها وارد عمل شدیم. دشمن به قدری غافلگیر شده بود که با کمترین تلفات توانستیم همه اهداف مان را به دست آوریم. صبحِ عملیات خوشحالی و شور بچه ها غیر قابل وصف بود. دوست داشتیم لابلای گل های زیبای دشت آزاد شده قدم بزنیم و نفس های عمیق بکشیم... همه چیز ظاهرا تمام شده بود و تا حدود ساعت 10 صبح اوضاع به خوبی پیش می رفت. ناگهان از ارتفاعِ مشرف به ما، نیروهایی که قبلا متوجه حضورشان نشده بودیم، شروع کردند به رگبار بستن مان! ظرف یک دقیقه آسمان و زمین دود شد. تیرهای پی در پیِ تیربار و تفنگ، و انفجار نارنجک و گلوله های آرپی جی بود که مثل باران سرمان باریدن گرفت. و ما که بی سازماندهی مانده، و عملا جشن پیروزی را گرفته بودیم، در یک لحظه طومارمان به هم پیچید! هر کدام گوشه ای پناه گرفته و شروع کردیم به جواب دادن آتشِ بی امانِ آنها. مهاجمین دقیقه به دقیقه جلوتر می آمدند و ما هم شجاعانه مقاومت می کردیم. صدای اصابت تیری را شنیدم، نگاه کردم، بغل دستی ام تیر به گردنش خورده بود و خون از گردن او فواره می زد. می دانستم جنگ است و شوخی ندارد، ولی باورم نمی شد جنگ به همین راحتی جان آدم ها را هم می گیرد. برای من که هنوز 17 ساله بودم، تنهایی، داخل یک پناهگاه کوچک، کنار کسی که نفس های آخر عمرش را می کشید، واقعا دلهره آور بود. راستش من از اولش هم روحیه جنگاوری نداشتم. به طرز ناشیانه و شاید از ترس، همسنگرم را که نمی شناختمش، دلداری می دادم که نگران زخمش نباشد، و کمی مقاومت کند! ولی او شهید شده بود... مهاجمین دیگر به صد متری ما رسیده بودند و به راحتی دیده می شدند. لباس های خاکی شبیه ما داشتند. ناگهان یونس که لباس سبز رنگ سپاه به تن داشت بلند شد. او بیست سی متری ام بود. خیلی عجیب بود، وسط درگیری ای که به هیچکس رحم نمی شد و تا آن لحظه چندین مجروح و شهید داده بودیم یونس ایستاد! چند قدمی جلو رفت. نیروهای مهاجم با دست اشاره می کردند برود طرفشان، و ما فریاد می زدیم یونس نرو! اسیر می شوی... یونس چند قدمی باز جلوتر رفت. شلیک ها از هر دو طرف قطع شد. نه آن ها شلیک می کردند نه ما، نمی دانستیم چه اتفاقی دارد می افتد. چیزی نگذشت که یونس شروع کرد به زدن بر سرش... - نزنید، نزنید... ما از خودتان هستیم. ما هم ایرانی هستیم... *** نیروهای مهاجم، یونس را که با لباس سپاه دیده بودند فکر می کردند او اسیرِ دست ما عراقی هاست! ما فکر می کردیم نیروهای عراقی به ما حمله کرده اند. فقط یونس با دقت و درایتش متوجه شده بود آنها هم ایرانی هستند... نیروها از یگان دیگری بودند که نمی دانستند ما این مواضع را چندین ساعت است تصرف کرده ایم، و حمله را قربه الی الله به ما شروع کرده بودند! حالا من سرِ شهید را گرفته بودم و مثل دیوانه ها فریاد می زدم "ببین آنها هم ایرانی اند، پا شو درگیری تمام شد". ولی کار از کار گذشته بود. شیرینیِ آزاد کردن منطقه بزرگ غربِ شوش ناگهان و در چشم به هم زدنی با بی توجهی یک گروه ناشی، برای ما بسیار تلخ و ناگوار شد. آنها فکر می کردند دارند دشمنان خدا را می کشند! ما فکر می کردیم حمله دشمنان خدا را دفع می کنیم! ما از آن ها تلفات می گرفتیم. آن ها ما را به خاک و خون می کشیدند! اگر یونس شجاع نبود شاید از ما یک نفر هم نمانده بود! البته که جنگ بود، و اشتباهات تاکتیکی و ضعف در هدایت نیروها، با آن امکانات کم و آموزش های ناقص غیر قابل اجتناب بود. اما این روزها شرایط خیلی عوض شده... شکی نیست بعضی ها هنوز در حال و هوای جنگ هستند! ولی آیا این روزها هم می توانیم توجیه کنیم؟ شناخت نداشتیم و رگبار بستیم! اطلاعات ما ضعیف بود! برادران! خواهران! هر کس توی دسته و گروه ما نباشد که دشمن نیست! نمی شود چشم ها را بست و با نیت خیر شلیک کرد! یک وقت برادرمان روبروی ماست! مبادا همه را جز خودمان دشمن بپنداریم... مبادا غرق در تخیلات و احساسمان شویم. مبادا غفلت کنیم! غفلت ها همیشه جبران نمی شوند! رحیم قمیشی                  1396/02/10 آدرس کانال: ghomeishi3 شمادعوت هستید به کانال👇 @kohnesrbazaniran