خبر سربازی ♦️لغو دوره آموزشی سربازی برای واجدین شرایط معافیت ۳ فرزند و بیشتر 🔹سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که دوره آموزش رزم مقدماتی مشمولان واجد شرایط معافیت سه فرزند و بیشتر لغو شد./ایسنا @KOHNESRBAZANIRAN

شهید روز حسین فضلی امروز ۲۵ مرداد ماه سالروز ولادت ۷۵ نفر از شهدای ارتش جمهوری‌اسلامی‌ ایران می‌باشد. در چنین روزی ۱۱۳ نفر به شهادت رسیدند.                   روحشان شاد و یادشان گرامی باد!

روز کارمند    🕪 من یک کارمند بازنشسته ام ..... !! کفش هایم خسته اند از این پیمودن ، از این نرسیدن، چه فرقی دارد که روزها راچه بنامید ، روز تکریم یا غیر تکریم وقتی پس از ۳۰ سال تلاش طاقت فرسا در دور افتاده ترین روستاهای این مرز و بوم امروز از حداقل معاش برای زندگی برخودار نیستم، بازی با الفاظ چه دردی  را از من درمان میکند؟ آیا مسئولین سازمان برنامه و بودجه هیچوقت به این موضوع اندیشیده اند که با این حقوق بازنشستگی کذایی من و امثال من چه بخوریم‌ ؟ چه بپوشیم ؟ و در این وانفسای گرانی بنیاد کن و تورم لجام گسیخته چگونه نفس بکشیم ؟ روز کارمند       مبارک ‏ به مابپیوندید👇👇👇 @kohnesrbazaniran 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺

روز کارمند مبارک به مابپیوندید👇👇👇 @kohnesrbazaniran 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺

روز کارمند 🌹وقتى کارمند میشى 🍀بادوتاانتظار گره میخورى 💐که دائماهمراهت میمونه 🌼اولى کى آخرهفته میشه؟ 🌻دومى کى سرماه میرسه؟ 🌺روزکارمند برتمامی کارمندان 🌸سختکوش مبارک

روز کارمند هر آن کس خدمت جانان به جان کرد به گیتی نام خود را جاودان کرد 🌺روز کارمند مبارک باد به مابپیوندید👇👇👇 @kohnesrbazaniran 🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺

📸#اطلاع_نگاشت| شهدای جاویدنام شهریور ۱۳۲۰ ارتش 🔹گرامی باد نام و یاد فرزندان رشید وطن در ارتش، که در میانه شهریور ۱۳۲۰ علی‌رقم فرمان خائنانه ترک مقاومت در مقابل قوای متفقین، تا آخرین قطره خون ایستادند و مرگ با عزت را به زندگی با ذلت ترجیح دادند. مطالب کانال را نشر دهید👇 @kohnesrbazaniran

دلنوشته من به نام خدا: من سروان؛بازنشسته ارتش ؛جانباز ؛حسن علی ابراهیمی سعید موارد زیر را جهت دوستان عرض می‌کنم: در تاریخ شنبه ۲۸ مرداد۱۴۰۲ تهران بودم ساعت ۹ صبح جهت پاره‌ای از موارد به هیئت معارفه جنگ در لویزان رفتم: در بدو ورود من گفتند جلسه هست فعلاً کسی نیست که شما را پذیرش کند، من تلاش کردم به آنها بفهمانم از تبریز آمده‌ام و باید مجدداً به تبریز برگردم که موفق شدم، وارد محوطه شدم به ساختمان اصلی رفتم و در اتاق انتظار امیر آراسته حدوداً نیم ساعت منتظر شدم که متاسفانه امیر آراسته از پذیرش من خودداری کردند (با توجه به اینکه ملاقات کننده ای نداشتند): مرا به معاون خودشان احاله کردند که باز منتظر شدم متأسفانه این انتظار من جواب نداد. (  ایشان هم ملاقات کننده نداشتند و درجه دار عزیزی که بودند میکفتند مشغول هستند ) و ایشان مرا به مسئول فرهنگی محل جناب سرهنگ ایرج یزدی نژاد احاله کردند خدمت ایشان رسیدم که ایشان بدون اینکه مرا دعوت به محل سرپوشیده کند یا صندلی باشد در محوطه باز با من صحبت کردند و در نهایت گفتند شما بروید حفظ و ارزش‌های دفاع مقدس پیش جناب صادق‌نیا . اونجا رفتم ایشان تشریف نداشتند با معاون ایشون صحبت کردم که باز در محوطه باز وزیر نور گرم خورشید با من صحبت کردند وقتی شنیدند از من کتابی چاپ شده که خاطراتم در منطقه عملیاتی  نوشته شده است به کتابخانه رفتیم بررسی کردند دیدند موجود نیست در صحبت‌هایشان گلایه داشتند که چرا من با سپاه همکاری کردم و کتاب برایم نوشتند که در جواب گفتم نماینده شما در تبریز طی تماس تلفنی که با من داشتند فرمودند آقای ابراهیمی سعید بعد از کرونا اگر زنده بودید در خدمتتان خواهم بود در واقع ایشان انتظار مرگ مرا داشتند که من در جواب خیلی مودبانه گفتم جناب موقر شما از فرماندهان که جبهه و جنگ را درک نکردند فعلاً مشغول گزارش تهیه کردن باشید تا ببینیم خدا چه میخواهد زنده می‌مونیم یا نه. معاونت نحترم جناب صادق نیا  هم فقط یک کلمه جمله گفتند از کتاب یک نسخه جهت نگهداری در کتابخانه برای ما ارسال بکن . وادامه دادند برای تجدید چاپ آن نیز ما ناتوانیم چون سپاه باید اجازه تجدید چاپ بدهد . درمسیر بازگشت به تبریز بودم که جناب ایرج یزدی نژاد بامن تماس گرفتند و فرمودند در رابطه با شما صحبت شد ونتیجه اش را می بینید.!!!! اولین نتیجه را دیدم از تبلیغات اسلامی بامن تماس گرفته شد وگفتند جناب موقر شماره شما را داده بعنوان شکارچی تانگ ؛ میخواهیم با ما در نگارش مطالبی همکاری کنید. اگر جناب موقر چنین می پندارد چرا خودش پا پیش نمی گذارد؟؟؟؟؟ برای اینکه ثابت کنم هنوز پای اخلاقم هستم یک جلسه با اونا همکاری کردم و دیگر حاضر به همکاری نشدم. عقیده من در رابطه با این رفتار به شرح زیر است: افسوس می‌خورم جوانی ام برای ترقی چنین فرماندهانی هدر دادم. دوم اینکه به رزمنده بودن خودم دیگه افتخار نمی‌کنم ؛ چون جایی که مخصوص رزمنده‌ها بود: خانه امن رزمنده ها بود؛ محل ارتقایروحی روانی رزمنده  بود؛ احترامم نگذاشتند؛ چون درجه سرهنگ و سرگردی نداشتم محلی هم برایم قائل نبودند.   متأسفانه من به عنوان یک پیشکسوت یک رزمنده یک جانباز یک فدایی رهبر یک فدایی ملت یک فدایی اهداف ارتش جایگاهی در بین هم‌رزمانم نداشتم افسوس از جوانی‌ام . خدا انشالله اون‌ها را ببخشد که من هیچ وقت نخواهم بخشید ارادت حسن علی ابراهیمی سعید

آقا حبیب عزیز برایم نوشته سلام    زمانیکه  همکاری نکردند و کتاب شما توسط دیگران چاپ و به عنوان کتاب ملی شناخته شد   لکه ننگی بر پیشانی خیلی ها ماند شایسته بود : دومجسمه میبایست ازشما ساخته میشد یکی در میدان ورودی شهرتان ویکی دیگر  در تالار افتخارات ، دانشگاه علوم استراتژیک      👈اکنون    با افتخار سرت رابالابگیر دلاور    دنیایی بزرگ مدیون دلاوری شما  وامثال شما بوده وخواهدبود. .   شما جانباز دلاور   و  شکارچی بزرگ تجهیزات  زرهی    متجاوزین    نیازی به تعریف وتمجید چند مسئول درجه دهم  نداری. نام نیکت    برقله دماوند ، سبلان و بیستون   و  درکنار کرخه وکارون    ماندگار خواهدماند   کور شود  هرآنکس که نتواند بیند