کوله بار
کد5⃣1⃣ طرح داستان نویسی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ظهریکی ازروزهای خدا،به همراه پدرومادروخواهران وبرادرانم مهما
کد6⃣1⃣
طرح داستان نویسی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
چند سالی هست که توی محل ما ، غروب روز عاشورا بچه های هیئت، خیمه هایی را که به یاد خیمه های امام حسین(ع) و یارانش بر پا کرده اند آتش می زنند. دورتادور خیمه ها را حصار می کشند تا آتش به کسی صدمه نزند. پارسال هم با خانواده رفتیم محل برگزاری مراسم .جمعیت زیادی اطراف امام زاده و محل برگزاری مراسم جمع شده بودند. برای اولین بار یک نفر رو دعوت کرده بودند برای تعزیه. نقش شمر رو بازی می کرد . داشتم برای دخترم که اون موقع سه سالش بود تعریف می کردم که این آدم کسی بوده که امام حسین(ع) رو شهید کرده و بچه های امام حسین رو دوست نداره و اونها رو می زنه . خلاصه کلی باهاش از بدی شمر و یزید و ... صحبت کردم. نزدیک حصار بودم شنیدم دنبال یک بچه کوچک می گردند نمی دونستم برای چی اون بچه رو می خوان ، با این حال دخترم رو بهشون دادم . از اونجا دخترم رو نگاه می کردم دیدم آقایی که نقش شمر رو بازی می کرد اومد به طرفش ، با صورت پوشیده . داشت با دخترم حرف می زد. نفهمیدم چی بهش گفت بعد از یه مدتی شمر خیمه ها را آتش زد . دیدم اومد به طرف دخترم و یقشو گرفت و بردش بالا . از میون شعله های آتش رد می شد و دخترم رو هم روی دستش بلند کرده بود . صدای گریه جمعیت بلند شد . تازه اون موقع فهمیدم بچه رو برای چی می خواستن. همه به یاد بچه های مظلوم امام حسین افتاده بودند . اینو از صدای جمعیت می شد فهمید. خیلی حرفه ، آدم باید چقدر بی رحم باشه که حتی به یه بچه دو سه ساله هم رحم نکنه .من با اینکه می دونستم اون آقا یه فرد عادیه با این وجود بهم خیلی سخت گذشت ، چقدر سخت بود برای بچه هایی که طرف مقابلشون ، نقش بازی نمی کردند و واقعا اونها رو می زدند. هر چند می دونستم که همه اینها فقط چند لحظه است و تنها نشان دادن گوشه ای از ماجرای روز عاشورا ، اما باز نمی تونستم خودم رو آروم کنم . خیلی سخت بود . دخترم هم که اون بالا داشت می چرخید، با چشمهای مضطربش جمعیت رو نگاه می کرد ، پس از دقایقی آوردنش پیشم. اولش حرفی نمی زد . انگار خیلی ترسیده بود . ما شروع کردیم به آروم کردن و دلداری اون. از جمعیت رفتیم بیرون . بعد از اون همه ماجرا که براش از بدی شمر و یزید گفته بودم باید هم می ترسید . برای اینکه یک کم آرومش کنم بهش گفتم : اون که یزید واقعی نبود ، اون یه نفر بود که لباس یزید رو پوشیده بود . بعد رفتم از بین جمعیت یه نفر رو پیدا کردم و گفتم این بوده که لباس یزید رو پوشیده.تا چند وقت کار ما شده بود که بهش حالی کنیم یزید واقعی آدم بدی بوده ولی اون آقا داشت فقط نقشش رو بازی می کرد.
@kole_bar971122
❓سوال #مسابقه_احکام7️⃣
جابجایی حمد و تسبیحات
در رکعت دوم به خیال اینکه رکعت سوم هست به جای حمد
و سوره، تسبیحات بگوید و
در رکوع یا پس از آن بفهمد
که رکعت دوم بوده ؟؟
✅💢 الف) ادامه بدهد و نماز صحیح است ✅✅✅
💢 ب) نماز باطل است
جواب صحیح را همراه با نام و نام خانوادگی به همراه شهر به ای دی زیر ارسال کنید.🔰
@Saliakbarahmadi
🎁 به قید قرعه به تعدادی از دوستان جایزه تقدیم می شود
♻️ سوال را برای دوستان خود ارسال کنید.
@kole_bar971122
کوله بار
❓سوال #مسابقه_احکام7️⃣ جابجایی حمد و تسبیحات در رکعت دوم به خیال اینکه رکعت سوم هست به جای حمد و
سوال را به دقت بخوانید
خواهشا از توضیح اضافه بپرهیزید
فقط الف یا ب
هدایت شده از کوله بار
🍀سلام صبح قشنگتون بخیر🍀
روزگارتان از رحمت
←الرَّحْمَنُ الرَّحِیم→
🍀لبریز...🍀
سفرهٔ تان از نعمت
←رَبُّ الْعَالَمِين→
🍀سرشار...🍀
چشمانتان به نورِ
اللَّه نور السَّموَاتِ وَالَارض
🍀روشن...🍀
کفه ترازویتان در ردیف
←فَأمَّا مَن ثَقُلَت مَوَازِینُه→
🍀میزان🍀
زندگانیتان *
←فِی عِیشَةِ رَّاضِیَة→
🍀باشد...🍀
و عاقبتتان
←عِندَ مَلِکَ الْمُقتَدِر
🌺ختم به خیر باد 🌺
@kole_bar971122
🏴 #طرح | در کربلا چه گذشت...
سیزدهم محرم الحرام | مجلس عبیدالله بن زیاد
▪️پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین علیه السّلام را در برابرش گذاشتند. آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه امام سجّاد علیه السّلام در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس نموده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگه داشتند.
🔺وقایع نگار روزانه محرم
@kole_bar971122
✨ #تلنگــر...
هَر وَقت بَعد از اون گُناه...!
خُدا انقدر زِنده نِگَهِت داشت
ڪه وضو بِگیری
وایستی جلوشو نَماز بِخونی...
یَعنی پَذیرفتَتِت
خُدا از تو نا اُمید نیست... 🌱
@kole_bar971122
#تلنگر
🍂هیچ وقت نگو:
محیط خرابه، منم خراب شدم
👈هر چه هوا سردتر باشد،
لباست را بیشتر میکنی!!!
✅پس هر چه جامعه فاسدتر شد،
تو لباس تقوایت را بیشتر کن👌
@kole_bar971122
‹ 💛🐣 ›
-
-
بجایاینکھ
تکرارمختارنامهرومسخرهکنید
اگھسالیفقطیدونهنکتهازشیادمیگرفتید
نهحسنروحانیبرایباردومرأیمیاورد
ونهالانشاهدجنگوجدل
برسرهواداریازاینشخصواونشخصبودیم!
-
-
‹🔗⃟🚌› #تلنگرانھ"
ـ ـ ـ ــــــ❁ــــــ ـ ـ ـ
@kole_bar971122
≼🔗🧡≽
•
•
آخعلمتخوردزمینوحرممرفتبهباد
دشمنمبعدتوباجرعتُوبیپرواشد..!
•
•
¦🦊⃟🔥¦⇢ #ڪࢪبلا
ـ ـ ـ ــــــ❁ــــــ ـ ـ ـ
@kole_bar971122
‹ 🎧🖇 ›
-
-
برڪتروضہےاوبوداگرشیعہشدیم
ناممانهستمسلمانِاباعبدالله!
-
-
‹🔗⃟🖤› #اربابم_حسین"
ـ ـ ـ ــــــ❁ــــــ ـ ـ ـ
@kole_bar971122
❣ #عند_ربهم_یرزقون
دوست شهید نورے میگفت:
بهش گفتم:
"بابڪ من بھ خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم"
گفت:
"توے کربلا هم دقیقا همین بحث بود"💔
یکی گفت "خانوادم"
یکی گفت "کارم"
یکی گفت "زندگیم"
اینطوری شد ڪه امام حسین(ع) تنها موند😞
و من واقعا جوابے نداشتم براے حرفش.
🌹 شهید بابک نوری
@kole_bar971122