خاطرهای جالب از شهید حمیدرضا الداغی به نقل از همدانشگاهی او
مهدی عرفاتی:
شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم.
ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه… تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش… این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ..
@kole_bare_shahadatt
زندگیِ عزیز ،
امروز هم برایِ گرفتنِ حالِ ما زورِ
خودت را بزن مهم نیست . . .
ما به خودمان قول داده ایم همه
جوره حالمان خوب باشد !💛🌿
کوله بارشهادت:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کاری کن خدا 🥲
خدایا!(:
گشایشیایجادکن
برایدلهاییکه
بابغضصدایتمیکنند🌱
@kole_bare_shahadatt
از یه اهل دلی میپرسن کدوم خصلت خدارو دوست داری..
جواب میده: همونی که آدما ازش بهره ای نبردن..
پرسیدن چی؟
گفت در مواقعی که کار اشتباه میکنم به جای اینکه مچم رو بگیره، دستم رو میگیره🌱
@kole_bare_shahadatt
وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ
اگر خدا خیری برای تو بخواد هیچکس نمیتونه اون لطف رو از تو برگردونه!!💛
@kole_bare_shahadatt
ببین من میدونم چه سختیهایی رو به جون خریدی
میدونم دست تنها جنگیدن چقدر خستت کرده
میدونم الان ممکنه به بخار چایت خیره شده باشی
و فکر کنی دیگه کافیه این تلاشهای
بی ثمر؛
اما ازت میخوام که دست نکشی
به این فکر کن که شاید خونههای بعدیِ مار و پلهی زندگیت یه نردبونِ بزرگ به سمت موفقیت رو توی خودش جا داده باشه :)
خواهش میکنم قبل از رسیدن به اون نردبون، جا نزن!♥️
@kole_bare_shahadatt
یه معلم داشتیم از هرکی سوال میکرد و طرف جواب غلط میداد بهش نمیگفت اشتباه گفتی! میگفت به جواب نزدیک شدی. نمیدونم چه نسبتی با خدا داشت ولی ازش یادگرفته بود هیچکس رو ناامید نکنه💛
@kole_bare_shahadatt
وسط جبهھ بھش گفتم:
بچھ !
الـآن چھ وقت نمآز خوندنھ ؟!
گفت:
از کجآ معلوم دیگھ وقت کنم !
و شروع کرد بھ نمآز خوآندن . . .
السلآم علیك و رحمة الله و برکآتھ '
رآ کھ گفت . . .
یك خمپآرھ آمد -!-
او رآ برد :)
#شهیدانه♥️
@kole_bare_shahadatt
میگن
امامزمان با جوونا خیلی جفتوجور میشه..!
قدر جونیمون رو بدونیم..
حیفه ما تو سپاهش نباشیم💔!
یازهـــــرا 🥲
چی قشنگتر از اینکه بابا مِهدی رِفیق شفیقمون باشه؟!
فک کن..!
دلت گرفت از ادما، از خودت، حالت بد شد، یکی هست که گوشِ شنواست برات..🥲
خیلی قشنگه..!
خیلی ارامش بخشه..
امتحانش کنیم؟
ضرر نداره که
از این به بعد دردِدلامونو ببریم پیش خودش..
@kole_bare_shahadatt