مداحی_آنلاین_تقرب_به_خدا_حجت_الاسلام_عالی.mp3
2.23M
♨️تقرب به خدا
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #عالی
⚫️#کانال_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها👇
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
مداحی آنلاین - نماهنگ سید ابراهیم.mp3
5.38M
◾️#نماهنگ جدید و زیبای "سید ابراهیم"کاری از گروه سرود ضحی
دلها پر درد
پژمرده و زرد
از راه میرسه
پیکر یه مرد
#سید_شهیدان_خدمت💔
#ایران_تسلیت🏴
⚫️#کانال_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها👇
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غم عزیزی را دیدی😭
پـدر🖤 مـادر🖤 فرزند🖤خواهر🖤 برادر🖤
یا یکی از عزیزانت💔
دلت براے امواتت تنگ شده!
💔سریع کلیک کن☝️
قــبــــــول ســـــفــــــــارشـــــــات نــــــــماز و روزه امـــــــوات
دیدار حضوری در قم و تهران
💎اقساط 20 ماهه، بدون نیاز به ضمانت
💎نمــــــاز قضــاءِ 15 سالــــه فقط در 10 روز
💎روزه قضـــــاءِ سه ماهــه فقـــط در 1 روز
با گروه ۱۰۰ نفره طلاب موثق
https://eitaa.com/joinchat/4154196290Cea0e771aec
برای ارائه خدمات رایگان و تلفنی بزن رو کلمات زیر👇
استخـــــــاره و مشــــــــــــــاوره دینـــــــــــی
پاســخ به شُبهــات و مســائل شرعــی
.
هدایت شده از داودی
"این داستان واقعی رو که تو کازرون اتفاق افتاده بخونید، خوندش خالی از لطف نیست"
بعد از ۶۰ سال پادویی و زحمت، تو این دنیا ۴ دهنه مغازه دارم و یک باب آپارتمان با همسرم تنها زندگی میکنم.
۴ فرزندم زندگی تشکیل دادهاند، دوتا عروس دارم و دو تا داماد و چند تا هم نوهی شیرین زبان...
یکی از مغازهها را خودم میچرخانم و بقیه را اجاره دادهام.
اوایل شروع "کرونا" همسرم خیلی اصرار داشت که این روزها مغازه را تعطیل کنم چون با مشتریهای زیادی سر و کار دارم، نکند کرونا بگیرم، اما من گوش نکردم!
همسرم برای اینکه مرا متقاعد کنه، همهی بچهها را شام دعوت کرده بود و کلی تدارک دیده بود...
من اطلاع نداشتم و دَم عید مشتری زیاد بود و دیر وقت رسیدم خونه!
دیدم همسرم خیلی گرفته و غمگین نشسته و کلی غذا و میوه و...
پرسیدم: چی شده مهمان داریم؟ چرا ناراحتی؟
گفت: بشین خستگی رفع کن فعلا شام بخور برات تعریف میکنم.
بعد از شام گفت: امروز زنگ زدم به بچهها گفتم پدرتون حرف منو گوش نمیکنه میره درِ مغازه با این همه آدم سروکار داره میترسم کرونا بگیره من نگرانش هستم، امشب همتون بیایید شام خونه ما ببینیم راضیش میکنیم نره مغازه، اما همشون به بهانههای مختلف زنگ زدن و گفتن نمیتونیم بیایم!!
گفتم: اینکه ناراحتی نداره حتما کار داشتند.
گفت: چه کاری، اونا از ترس اینکه تو کرونا نگرفته باشی نیومدن.!
راستش خودم هم حالم گرفته شد و چند تا لعنت و نفرین کردم به کرونا و این وضع که پیش اومده و...
به خاطر نگرانی همسرم، مغازه را تعطیل کردم و بدون اطلاع بچهها رفتیم کیش.
بعد از چند روز یکی از پسرا زنگ زد که بگه مادر بزرگ زنش چشم عمل کرده که بریم بهش سر بزنیم، ولی همسرم حرفشو قطع کرد و از روی دق و دلی و با ناراحتی بهش گفت: تو به فکر مادر بزرگ زنت هستی، نمیپرسی بابات کجاست و حالش چطوره؟!!
پسره گفت: چطور مگه؟!
همسرم گفت: راستش بابات گرونا گرفته الان چند روزه آوردمش بیمارستان حالش وخیمه و احتمالا یکی دو روز دیگه هم زنده نیست...!
پسره مثلا ناراحت شد و گفت: نمیشه که ما بیایم بهش سر بزنیم باید چکار کنیم؟
همسرم گفت: هیچی اگه فوت کرد خودشون دفنش میکنند و مراسم هم که ممنوعه و...
من هم کلی خندیم و گفتم خوب فکری کردی که اینطوری بهشون گفتی، ببینیم چه کار میکنند!!
ما حدود یه هفته تو کیش موندیم و برگشتیم، البته تو این مدت بچهها باز هم زنگ زدند و احوال منو از مادرشون پرسیدن و ایشون هم روز آخر گفت که من فوت کردم و مشغول کارهای قانویش برای دفن هست.!!
آخرین باری که بچهها به مادرشون زنگ زدند همه میگفتند: احتمالا تو هم گرفتی، آزمایش دادی؟
ایشون هم گفت: نه، ممکنه!!
چون همش پیش باباتون بودم.
بههمین خاطر اصلاً نیامدن که به مادرشون هم سر بزنند تا اینکه یه روز بهشون گفت: نترسید آزمایش دادم، من ندارم، اومدن خونه رو هم ضد عفونی کردند...
گفتند: پس شب میاییم پیشت.
قرار گذاشتیم من تو اتاق پنهان بشم و بازی را ادامه بدیم...
وقتی بچهها اومدن، پس از کمی ناراحتی و پخش یه جعبه خرمایی که یکیشون آورده بود و... یکی از عروسا گفت: خدا بیامرزه، عمر خودشو کرده بود، خوب شد بچهها نیومدن که بگیرن.!
یکی از دامادا گفت: خدا رحمت کنه، حمید دیر وقته اون برگهها را نشون مامان بدید.
یکی از دخترا ناراحت شد و گفت حالا چه وقت این کاره و...
هر چهارتاشون رفته بودند دنبال انحصار وراثت و بین خودشون مغازهها را تقسیم کرده و آپارتمان را برای مادرشون در نظر گرفته بودند و کاغذی بین خودشون امضا کرده بودند و حالا سراغ سندها را میگرفتند!!!
همسرم گفت: بذارید کفنش خشک بشه و... از اتاق اومدم بیرون و کلی سرشون دادم زدم و...
وقتی دیدم به جای ۴ تا فرزند، «چهار تا کرونا» بزرگ کردم، همانجا تصمیم گرفتم مغازهها و آپارتمان را بفروشم و پولشو برای کمک به بیماران کرونایی اهدا کنم و با همسرم به دیاری دیگر کوچ کنیم.
دیاری روستایی و عشایری که چند تا گوسفند بگیریم و تا پایان عمر با احشام و حیوانات زندگی کنیم که «چوپانی گوسفندان» به مراتب از بزرگ کردن این گونه فرزندان بهتر و پر بارتره!!
✍️" امیرستار نصیریانی، نیکوکاری که پول فروش چهار مغازه را به بیماران کرونایی کازرون، اهدا کرد."
#داستانهای_آموزنده
•──── · ⋆ 𖦹 ⋆ · ────
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چادرانه🕊💌
#چادر کہ بہ سر کردے❗️
باید خیلی چیز ها را ز سر برون کنی...
یادت نرود تو بہترین و #ارزشمند ترین خلقت خدایے❗️
#ریحانہ ے زیباے #خدا...🌸
^سخنت
^رفتارت
^ظاهرت
بیانگر بانو بودنت هست❗️
بانو بودن کم #مسئولیتی نیست...
#مسئولیت پذیر ڪہ باشے...
ڪار حساس تر مےشود❗️
اینجا دیگر تنہا بحث چادر نیست...
#علاقہ و احساست
دخترانگے هایت
#زیبایے هایت
فقط و فقط میشود سهمِ #یڪ نفر...
ڪسے ڪہ حتے بہ #باد هم #حسادت میکند اگر ببیند #زلف هاے پاکت را پریشان کرده❗️
#تعهد داشته باش بہ این حسِ عاشقانہ...
متعہد بودن ڪار سختے نیست❗️
مطمئن باش طعم شیرین #خوشبختے را میچشے...
📩#Join👇
#عیارمعرفت 🌤
🆔@naze_eshgh✍
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
🖤🕊
تاریخ بازگشت خادم الرضا به آستان رضا ۱۴۰۳/۳/۳
چه برنامه ریزی قشنگی شده برات مرد.
هشتمین رئیس جمهور بودی که روز تولد امام هشتم به مسئولیت نشست و روز تولد امام هشتمم مهر پایان مسئولیتت با شهادت خورد.
چه زحمتایی که تو این سه سال نکشیدی مرد.
۳سال در تولیت آستان قدس
۳سال در قوه قضائیه
۳سال درریاست جمهوری...
وحالا در تاریخ ۳/۳/۳
چیکار کردی سیدجان اینجوری شد
📩#Join👇
#عیارمعرفت 🌤
🆔@naze_eshgh✍
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🕊
چهلمت میشه ولادت امام
موسی کاظم علیهالسلام
و مصادف با شهادت شهیدبهشتی،
به راستی تو که بودی که ما نمی دانستیم ...
📩#Join👇
#عیارمعرفت 🌤
🆔@naze_eshgh✍
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈