فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#مقاممعظمدلبری✨
چشمموڹ
بہدستدشمڹنباشہ!!!!
#پیشنهاد_کانال
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
هدایت شده از محمد حسین مولایی
من کمتر عطر خریده ام، هر بار میخواستم معطر شوم
از ته دل میگفتم:«حسین جان» آنگاه فضا معطر می شد!!! قسمتی از وصیت نامه عارفِ شهید علی حیدری .
«قسمتی از کتاب #شهید_علی_بیخیال»
🔴کانال شهید علی حیدری در راستای ارائه زندگینامه این شهید بزرگوار و کار فرهنگی نیازمند به ادمین میباشد.
لطفاً جهت همکاری به آیدی زیر پیام دهید.
@Sh_ali_heydary
عضویت در کانال ما👇🏻👇🏻👇🏻
🕊꧁ @shaliheydary꧂🕊
سلام ما به لبخندشهیدان😄
به ذکرروی سربندشهیدان .☘
سلام ما به گمنامان لشکر🌱
به تسبیحات یازهرای معبر.🦋
همان هایی که عمری نذرکردند
اگر رفتند دیگر بر نگردند. 🚶♂
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده✨
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_شهیدم
#برای_داش_ابرام
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
*حکایت*
بانوانی که عاشق آرایش و زیبایی برای بیرون رفتن هستند حتما بخونند؟
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت
ببخشید آقا من میتونم یکم به خانم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلاً توقع چنین حرفی رو نداشت و حسابی جا خورده بود
مثل آتشفشان از جا پرید و میان بازار و جمعیت یقۀ جوان رو گرفت و عصبانی طوری که رگ گردنش بیرون زده بود او را به دیوار کوفت و فریاد زد
مردیکۀ عوضی مگه خودت ناموس نداری؟
خجالت نمیکشی؟
اما جوان خیلی آرام بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی بشه و واکنشی نشون بده همان طور مودبانه و متین ادامه داد.
خیلی عذر میخوام
فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین
دیدم همۀ بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن
من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم
حالا هم یقه مو ول کنین
از خیرش گذشتم
مرد خشکش زد
همانطور که یقۀ جوان را گرفته بود
آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد
اینجاست که میگن مردان باغیرت زنان با حجاب دارند.
*✍️نور الذهب*
ترک گناه به عشق مولا🌸
أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج
ثواب نشر مطلب هدیه به امام زمان عج
اینجا دلی جامانده از #قافلهٔ_عشق
در آرزوی رسیدن به عُشاق
بیقراری میکند...✨♥️
#شهادت
#پروفایل
#درحسرتشهادت
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
- قࢪار نیسٺ بیاد ؛ قراࢪه بیاریمش (:
یٰابݩیآس♡🌱! . .
#امام_زمانم
#الهمعجلولیکالفرج
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
خداهمیشہآنلاینھ!
کافیهدلتوبروزرسانےڪنی!!
اونموقعمیبینیکه
توتکتکلحظاتکنارتبودهوهست
وخواهدبود . . .
اگردیدیخطهاشلوغهوحسمیکنی
جوابینمیاد...):
ازپسورد"خدایمن"استفادهکن...
خدابهاینپسوردحساسهوبهسرعت
جوابتومیده!!
گاهیاگهحسمیکنیارتباطقطعشده؟
مشکلازمخاطبنیست!!
دلتویروسیشدھ...(:♥
•°🌿♥"
✨همـهجـوره شهیـدی،اگــه...
اگر برای خدا کار کنی،تو هم شهیدی مثل یک پیمانکار با خدا قرار داد دائمی ببند نه قرارداد موقت و چند هفته ای بگذار که خدا پیمانکار دائمی زندگی ات باشد.آن وقت همه جوره شهیدی...
●|"#شهیدمهدیطهماسبی🌱"
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
•°💛🖇📿✿"
در مکتب شهادت
اسطوره های ماندگار
مسئولین خدمتگزار
فرمانده نیروی هوایی سر لشکر خلبان
شهید والامقام سردار عشق ،
عارف الهی، مرد خدایی
دلاورمرد آسمانها عباس بابایی(:♥
مدتی قبل از شهادتش، در حال عبور از خیابان سعدی قزوین بودم که ناگهان عباس را دیدم. او معلولی را که از هر دو پا عاجز بود و توان حرکت نداشت، بر دوش گرفته بود و برای اینکه شناخته نشود، پارچهای نازک بر سر کشیده بود. من او را شناختم و با این گمان که خدای ناکرده برای بستگان حادثهای رخ داده است، پیش رفتم. سلام کردم و با شگفتی پرسیدم: چه اتفاقی افتاده عباس؟ به کجا میروی؟ او که با دیدن من غافلگیر شده بود، اندکی ایستاد و گفت: پیرمرد را برای استحمام به گرمابه میبرم. او کسی را ندارد و مدتی است که به حمام نرفته. بعدا فهمیدم که
کار همیشه اش بود هر وقت به قزوین
می آمد این پیرمرد را به دوش می گرفتو چند کیلومتر می برد تا حمام و دوباره بعد از حمام او را بدوش می گرفت
و بر می گرداند به خانه
📚پروازتابینهایت
اینها مسئولین مخلص و گمنام و بی ادعای ما در دهه شصت بوده اند
که هدفشان خدمت به مردم به هر نحوی بود، تشنه خدمت بودند نه شیفته قدرت
امروز حلقه گمشده جامعه ما بویژه برای بعضی مدیران و مسئولان
همین سبک زندگی و اخلاقیات شهدا
و تفکرات شهدایی است
•~•`♡
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مسئولین خوب خدا
دریغ از فراموشی راه شهدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
Γ🌿🌻🔗°○
#در_محضر_شهدا
وقتی پسرمان به دنیا آمد محمد خیلی خوشحال بود. پسرمان روز تولد امام رضا(ع) به دنیا آمد. اسمش را رضا گذاشت.
وقتی از او می پرسیدند چرا این اسم را انتخاب کرده ای؟
می گفت: در دعای کمیل وقتی ما می خوانیم یا سریع الرضا(ای کسی که زود راضی می شوی) این جمله در ذهنم نقش بسته بود. به خاطر همین اسم پسرم را رضا گذاشتم.
همیشه می گفت: اگر حضرت امام (ره) فتوا بدهند که بچّههایتان را قربانی کنید تا اسلام زنده بماند و این انقلاب حفظ شود، من راضی هستم.
📚همسفر شقایق
#سردارشهید_محمد_آرمان
#یاد_عزیزش_با_صلوات
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝