eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی ڪار فرهنگی شروع می ڪنید با اولین چیزی ڪہ باید بجنگیم خودمان هـستیم وقتی ڪہ ڪارتان می گیرد تازہ اول مبارزہ است شیطان بہ سراغتان می آید
سردار وصیت کرده بود در قبر کنارِ مزار دفن شود.✨ به سردار عرض کردم: " حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود" سردار گفت: " افضلی از‌ من‌ گفتن‌ بود..." وقتی پیکر اربا اربای سردار را برای تدفین اوردند ، حکمت پاسخ ایشان را فهمیدم.
دیدار خانوم با وزیر ارشاد در مورد بنیاد "شهیدسلیمانی"
🌹 شهید ابراهیم هادی در گرماگرم جنگ در ارتفاعات کردستان یک مجروح عراقی پیدا کرد. دوستانش گفتند او را خلاص کن، اما گفت سال ها این بدن رو ساختم برای همچین روزایی، اسیر گرفتش و شب تا صبح اونو حمل کرد؛ بعد از مدتی اون اسیر توبه کرد و شهید شد. 🌷یادش با ذکر
وقت تموم
دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم می شوم غرق علمدار... عمو…آب…حرم… بعد یاد تو می افتم که غریبی آقا تو کجا دعوتی افطار... چرا بی خبرم... 🌙💔 ... اللهم عجل لولیک الفرج
"مجروح عملیات" عمل جراحی طولانی شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشکل مواجه شد.پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند. برداشتن غده همانطور که پیش بینی می شد با مشکل جدی مواجه شد. آن ها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد. احساس کردم آن ها کار را به خوبی انجام دادند. دیگر هیچ مشکلی نداشتم. آرام و سبک شدم. چقدر حس زیبایی بود! درد از تمام بدنم جدا شد. برای یک لحظه، زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم! از لحظه‌ کودکی تا لحظه‌ای که وارد بیمارستان شدم، برای لحظاتی با همه جزئیات در مقتیل من قرار گرفت! چقدر حس و حال شیرینی داشتم. در یک لحظه تمام اعمالم را دیدم! در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا، با لباس سفید و نورانی در سمت راست خود دیدم. او کنار من ایستاده بود و به صورت من لبخند می زد