کلامی از
شهید سیدحمید طباطبایی مهر🌷
"سعادت همگام با #ولایت بودن است، نه یک قدم پیشتر و نه یک قدم عقب تر" ☝️
📎شهادت: ۱۳۹۱/۱۲/۰۴ سوریه، جنوب حلب
#تلنگر
لپ تاپم رو روشن کردم و افتادم
تو کوچه پس کوچه های اينترنت...😊
چند تا کوچه رو که دور زدم، يهو ديدم
آژير آنتی ويروس به صدا دراومد ؛😕 فهميدم ويروس گرفته
سريع ويروس رو از بين بردم تا به سيستمم، آسيبی نرسونه ...
کارم که تموم شد به حال خودم خنديدم.
"البته از اون خنده ها "خنده ی تلخ من
از گريه غم انگيز تر است"!😔
با خودم گفتم: کاش اينقدر که هوای
لپ تاپت رو داری، هوای خودتم داشتی😓
کاش وقتی گناه ميکردی و آژير دلت
داد ميزد که: خطر.. خطر..!!😔
دلم
به حال خودم
سوخت...!!😓
تازه فهميدم خيلی وقته گناهها،
آنتی ويروس دلم رو هم خفه کردند😔
#نمیدونم_چی_بگم
اما خوش به حال اونايی که آنتی ويروس
دلشون اورجيناله و هر روز با وصل شدن
به #خدا آپديتش ميکنن ...
خوش به حال اونايی که هر شب
رفتاراشون رو مرور می کنن واگر گناهی
ناخواسته وارد دلشون شده با آنتی ويروس
#استغفار نابودش ميکنن
يه آنتی ويروس خريدم به نام " استغفار "
از ته دل گفتم:
"استغفرالله ربی و اتوب الیه...
بین پنچ نفر از سربازها با همدیگه درگیری شدید لفظی وبحث و بیاحترامی شد و هیچکدوم کوتاه نمیومدن
جلو رفتم گفتم: برید سرکارتون، خجالت بکش، این چ طرز حرف زدنه، یه باره حاجحسین از درب حسینیه اومد بیرون تا این صحنه را دید گفت: آقایون من یه سوال دارم هر کس جواب بده تشویقی میدمش، سربازها صداشون قطع شد تک تک سلام کردن واحترام نظامی گذاشتن، گفت: آیه شریفه "ولاتنابزو بالالقاب...." کدوم سورهاس ومعنیش چیه!؟ همه ساکت بودند، یکیشون گفت: ببخشید جناب سرهنگ، وزد زیرگریه، یکی دیگه به لهجه مشهدی گفت: اهان مو مودونم فهمیدوم، معنی آیه را گفت، بقیه شروع کردند از همدیگه عذرخواهی و اینکه اشتباه کردیم و منم حیرون که روش امر به معروف چقدر فرق داره و من کجا و اون کجا، صدا زد دعام کنید و رفت، فرداش هم همشون را نفری دو روز مرخصی تشویقی داد.
#شهید_مدافع_حرم_حسین_رضایی🌷