میدونی چرا #توبه قیمت داره ؟!
چون وقتی میای که میتونی نیای...
مهم اینه که
هر جا هستی و فهمیدی
داری راهو اشتباه میری
برگردی...
ان الله یحب التوابین
#ماه_رمضان
ای یار محمد......
ای همیار محمد .....
ای .......
مادر فاطمه .....
کجا رفتی فاطمه را درسن کودکی تنها گذاشتی...
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
#خاطرات_شهدا
✨
موقع رفتن بهش گفتم:
برو داداش،ولی برگـرد...🙃🍂
یه لبخندی زد و گفت:
من دیگه برنمیگردم...😊✋🏻
گفتم:نزن این حرفو،تو بچه ڪوچیک داری...😔
یه دست زد به گردنش و گفت:
این گردنو میبینے؟!
#خوراک_بریدنه...💔😇
✨🌱
#شهید_حججـے
『🌱🖤』
❀أمن یجیب خواندنـ🗣 من بے نتیجہ ماند
✿زهــ💔ـرا یتیم گشٺ و پدࢪ بے خدیجه ماند
[🍃] #امالمومنین
[✨] #خدیجهس
😍🌿♥️🍃
#طنز_جبهه🌱
حسین کیه؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک بعثی ها را درآورده بود.
با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط بعثی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب بعثی ها.
چه می کرد؟
بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟»
یکی از بعثی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: «منم!»
ترق!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: «یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از بعثی ها به نام جاسم برخورد.
فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: «حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت.
اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد.
با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین.
یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد: «کی با حسین کار داشت؟»
جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت: «من!»
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
#یا_خدیجهکبری
#یا_امالمومنین
شکر خدا که عبد خدای خدیجهایم
ما بندهایم و زیر لوای خدیجهایم
ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجهایم
سینه کبودهای عزای خدیجهایم
😍🌿♥️🍃
شمارش معکوس تا شب قدر به 8 رسید
#التماس_دعا
https://eitaa.com/joinchat/1657995312C1fa40b70d9
#حدیثـ_رمضانے💕👌🏻
💫امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگیرید، صبر، روزه است.✨