eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها مسیر 1_جلسه دهم پارت 4.mp3
5.5M
🌱 راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے 🔔 پارت 4 تنها مسیر آرامش . .😌🌷
پارت 4 🌱🌈 📕 یه داستان گوش بدیم : انسان محترم و ثروتمندی بود ، امام ( باقر ) به او یک کلمه فرمود : « تواضع کن ای محمد. » با خودش گفت چرا امام (ع) چنین حرفی به من زد ؟! مثل اینکه در زمینه تواضع مشکل دارم . . . سپس به کوفه ( شهر خود ) برگشت یک سبد خرما با یک ترازو خرید و دم در مسجد جامع نشست و شروع کرد به فریاد زدن : « خرما داریم خرما می فروشم ..! بیا خرما » قومش متوجه عملش شدند به او بابت عملش اعتراض کردند که ای محمد ما به وجود تو افتخار میکنیم چرا با این کار خودت را ذلیل میکنی ؟! حتی نوکرهای تو خرما فروشی نمی‌کنند . . محمد گفت : « مولای من به من امر کرده ، با او مخالفت نمیکنم .» قوم دوباره به او اعتراض کردند که از این کار دست بکش محمد گفت : « من باید این سبد خرما را تا آخر بفروشم .» بعد از تمام شدن سبد خرما قوم از ترس اینکه بیشتر از این آبرویشان برود محمد را به سر زمین کشاورزی بردند 🔹هر سازی که خدا زد برقص . . 🔹اگر رنج می‌خوای یاد مرگ رو در خودت تقویت کن.
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
♥'!
• . شده‌باعکس‌کسـےحـرف‌دلت‌رابزنـے؟! ودلت‌رابـھ‌همین‌شیوه‌تسلابدهـے!(:♥ 🥀 ⸤ Eitaa.com/komeil3
بھ‌نام‌خدای‌ابراهیم💜'
💜🍃' "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌙'! ⸤ Eitaa.com/komeil3
.•°💖🌸' صبح‌یعنـےطُ‌بخندی‌وازآن‌لبخندت... غصہ‌ازحسرت‌لبخندتورسوابشود : )🌱 🖐🏻' 🌻' ⸤ Eitaa.com/komeil3
‹📚📿› رفیق‌میگفت: یِ‌شب‌توخواب‌دیدمش‌بھش‌گفتم محمدرضااینقدراز .س. خوندی‌چـےشدآخـرش؟! گفـت:همین‌کـھ‌توبغل‌پسرش‌امام‌زمان.عج. جـٰان‌دادم‌برایم‌کافیست♥:) 🌿'! ⸤ Eitaa.com/komeil3
هدایت شده از مڪتبِ|صُونآ¹²⁸
گاهی دویدن، سهم کسانی است که نمی رسند و رسیدن، حق کسانی است که نمی‌دوند ... 🚶🏻‍♂! @Sownaa '
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
چندروزگشت‌وبالاخره‌یڪ‌ڪارواش پیداڪردڪہ‌ڪارگرمۍ‌خواست. قول‌وقرارشان‌راگذاشتند،چندساعتے ازروزراوسط‌ماش
وسعت‌غده‌وریشہ‌اۍ‌ڪہ‌دوانده‌بود،بدخیمے ‌واقدام‌دیر،حرفے‌براۍ‌گفتن‌نگذاشتہ‌بود. دڪترناامید،پرستارهاناامیدوسعیدڪہ‌حال‌ وروزخودش‌رانمے‌دانست.فقط‌ ‌مے‌فهمید ڪہ‌رفتہ‌بوداین‌دردلعنتے‌راتمام‌ڪند،امّا حالِ‌بعدازعملش‌چنان‌وحشتناڪ‌شده‌بود ڪہ‌فقط‌دلش‌مےخواست‌درعالم‌بیهوشۍ باشدتاحجم‌درد‌رانفهمد. □ مادروقتے‌اززبان‌‌دڪترشنیدچہ‌شده، متعجب‌بودوباورنمیڪرد.پیش‌خودش حساب‌ڪرده‌بود‌ڪہ‌دوسہ‌روزه‌شاید هم‌یڪ‌هفتہ‌بعدازعمل،سعیدازدردخلاص مے‌شودوموق‌راه‌رفتن‌دیگرلب‌نمیگزدیا نهایتاًدست‌بہ‌دیواروعصابشود. امّاحالادڪترهاحرف‌دیگرۍ‌داشتند. راستش‌مادر‌حرف‌هایے‌ڪہ‌شنیده‌بود، قبول‌نمے‌ڪرد؛ زنده‌نمۍماند... چندروزآخراست... خداصبربدهد... ازدست‌ماڪارۍ‌ساختہ‌نیست... دل‌مادرگواه‌دیگرۍ‌میدادوهزار دریچہ‌ۍدیگربازنگہ‌داشتہ‌بودڪہ همہ‌اش‌هم‌نورانۍ‌بود. دڪتر‌باچهره‌اۍ‌درهم،آخرین‌حرفش رادرجوال‌التماس‌هاۍ‌مادرگفت: _تافرودگاه‌مهرآباد‌هم‌تضمین‌نمیدهم زنده‌بماند. ادامہ‌دارد. . . 🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشـھ‌کـھ‌قرارنیست‌رفیقـےدوستـے، آشنایـے،برادری،کسـےماروسرراه‌بیاره..!! بعضـےحرفاروبـھ‌هیشکـےنبایدزد، بایدبین‌خودت‌وخدات‌حل‌وفصلش‌کرد... برای‌دردودل‌کردن‌خداثابت‌شده‌اس‌رفیق..:)💔
تاحالاکـےدیدی‌حرفیوبـھ‌خداگفتـھ‌باشـے رفتـھ‌اینورواونورگفتـھ‌باشـھ.. خدااونیـھ‌کـھ‌میشینـھ‌سرفرصت‌بـھ‌تک‌تک حرفات‌گوش‌میده، بدون‌اینکـھ‌توبیخت‌کنـھ.. یاسرت‌دادبزنـھ.. یااینکـھ‌راجع‌بھت‌فکرای‌ناجورکنـھ..
خداثابت‌کرده‌بھترین‌رفیق‌ومونس‌وهمدم‌ بـےکسی‌هاوتنھایـےهاست... اصلابـھ‌خودش‌قسم‌بارهاامتحان‌کردم‌وبارها رفاقتش‌بھم‌ثابت‌شده..
رفیق‌زمینـےواسـھ‌دردودل‌وگاهـےوقتایـے کـھ‌دلت‌گرفتـھ‌خوبـھ.. اونـےکـھ‌دلتوازپریشونیاخالیِ‌خالی‌میکنـھ‌و بعدش‌پرانرژیت‌میکنـھ‌فقط‌خداست...
رفقاهندزفریتون‌دم‌دستـھ‌یِ‌چیزدلـے بفرستم‌گوش‌کنیم؟(:🚶🏿‍♂💔
بھ‌نام‌خدای‌ابراهیم💜'
💜🍃' "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌙'! ⸤ Eitaa.com/komeil3
°●•💜🖇•●° فرشتہ‌ای‌کہ‌خودعادت‌بہ‌باده‌نوشےداشت دوچشم‌نہ‌کہ‌دوبازارمِـےفروشـےداشت :) 🖐🏻' 🌻' ⸤ Eitaa.com/komeil3
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
♥'!
• . رفاقت‌دوطرفست! برای‌رفیق‌شھیدت‌چیکاراکردی‌کـھ توقع‌داری‌برات‌معجزه‌بسازه؟(:💔 ' ⸤ Eitaa.com/komeil3
• . فکرکن‌همـھ‌عالم‌بلندشدن‌واست‌کـف میزنن... اماامام‌زمان.عج.توروکـھ‌دیـدروشُ ازت‌برگـردونـھ..!! ارزش‌داره‌خدایـے؟(:💔 . •
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
💣♥'
• . مامـورساواک: چـےتوروبـھ‌این‌اغتشاشاکشوند؟!🔪🤨 -چشمـٰاش :)♥ ' ⸤ Eitaa.com/komeil3
رفقاازکانال‌ومحتـواراضـےهستین؟(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🎞♥'! حـٰاج‌رسول . . . میدونـےچندنفرازرفاقـت‌شمابـھ‌خدا رسیدن؟(: میشـھ‌دست‌ماروهم‌بگیری‌حجـے؟!🚶🏿‍♂ 🌼:) ⸤ Eitaa.com/komeil3
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
وسعت‌غده‌وریشہ‌اۍ‌ڪہ‌دوانده‌بود،بدخیمے ‌واقدام‌دیر،حرفے‌براۍ‌گفتن‌نگذاشتہ‌بود. دڪترناامید،پرستارهانا
سرطان...بدخیم...گسترده...ڪارۍ ازدست‌مابرنمۍ‌آید... تمام‌دنیابااین‌حرف‌براۍ‌مادرشدیڪ قطره‌وریخت‌از‌دستش‌ودرڪویر گم‌شد!حال‌وروزۍ‌سراسر‌جانش راگرفت‌ڪہ‌فقط‌توانست‌زانوبزند ودست‌برسر‌بگذارد. سعیدش‌سنے‌نداشت،تازه‌دوازده‌ سالش‌شده‌بودوصدایش‌داشت ڪلفت‌مے‌شد. یادگرفتہ‌بودمردانگے‌خرج‌ڪند ونگذاردمادروسایل‌سنگین‌جا بہ‌جاڪند.هواۍ‌بقیہ‌ۍ‌اهل خانہ‌راداشت.صداۍ‌خنده‌هایش چہ...واۍ‌یعنے‌خانہ‌ۍ‌بے‌صداۍ خنده‌ۍ‌سعید،بے‌حرف‌هاۍ‌سعید... مادرعادت‌ڪرده‌بودگاهے‌نجواۍ قرآن‌خواندنش‌درخانہ‌بپیچد. میخواست‌ملابشود.ملایے ڪہ‌درسیستان‌وبلوچستان‌بہ بچہ‌هادرس‌دین‌یادبدهد. آخرسعیدبہ‌تازگے‌میرفت‌مسجد قباۍ‌زاهدان‌وپیش‌مولوۍ‌درس مے‌خواند. □ امّاحالادڪترآب‌پاڪے‌راریختہ بودروۍ‌دست‌مادر... حالامادرمانده‌بود‌مستأصل.مقابل پاۍدڪترخم‌شد.سرش‌راگذاشت روۍ‌زمین‌والتماس‌ڪنان‌ازاونجات سعیدرامے‌خواست. دڪرامّا‌دیده‌بودحال‌وروزسعیدراو مے‌دانست‌غده‌ۍوحشۍ‌هرلحظہ بزرگ‌ترمیشود. چندروزازعمل‌گذشت.غده‌هاۍ‌ریزو درشت‌تاسینہ‌وگردن‌رسید.ڪارۍ‌هم ازدست‌ڪسے‌ساختہ‌نبود... دڪترمےدیدڪارۍازدستش‌برنمے آید،مے‌دیدڪہ‌چقدرحیف‌است،میدید ڪہ‌مادرش‌داغدارمےشود،فقط‌چشم بستہ‌بودونالیده‌بود: _مادربلندشو!اینجاڪہ‌مسجدنیست. ادامہ‌دارد. . . 🚫
بھ‌نام‌خدای‌ابراهیم💜'