eitaa logo
|کانال کمیل|
278 دنبال‌کننده
1هزار عکس
79 ویدیو
0 فایل
🌿بسم الله رحمن الرحیم🌿 موضوع کانالمون: مذهبی❤️ شهیدانه⚘️ کپی با ذکر صلوات؛ نمیدانم در دعای کمیلت چه میخواندی که اینگونه در کانال کمیل پر کشیدی💔... تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/3964207428Cf3f9dae2bb تبلیغ: @Lriyozaki تبادل: @Lriyozaki
مشاهده در ایتا
دانلود
اونجا‌که‌میگه: آقای‌امام‌حسین؟!تو‌همه‌دنیای‌منی(:
حـاجـی:))!
...
دلم‌رفاقــتــی‌مـیخواهد؛ که‌برایــم‌سربندیازهراببنــدد که‌دلم‌راحسینــی‌کند... که‌خاکــی‌باشـــد دلم‌رفاقتـــی‌میخواهد؛ که‌شهیدم‌کنـــد..(:
هدایت شده از 💎کلاه قرمزی💫
صبور باشید جهت تبلیغ: @kenn_kaneki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا ‌نیایی‌گر‌ه‌ از‌کاربـشر‌وا‌نشود. . .💔
...
شهیدی که در قبر خندید روایت مادر شهید محمد رضا حقیقی: «باور نکردم. خنده؟ گفتم شاید احساساتی شده‌اند. آخر مگر می‌شد جسدی که پنج روز توی سردخانه بود و گردنش به حدی خشک شده بود که برای درآوردن پلاک مجبور شدیم زنجیرش را پاره کنیم، بخندد؟! خودم صورتش را دیدم. یخ زده بود. نه، امکان نداشت این اتفاق بیفتد. اولش نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده. فشار جمعیت زیاد شده بود. کشان کشان جلو رفتم و بالای لحد نشستم. سر محمدرضایم را به سختی چرخاندند. آن‌قدر قشنگ خندیده بود که هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود. گونه‌هایش مثل یک آدم زنده گل انداخته بود و از لبخندش هفت تا از دندان‌هایش مشخص بود. من نمی‌دانستم محمدرضا چه دید که توی قبر خندید، هیچ‌کس نمی‌دانست، اما هر چه نشانش دادند، خیلی زیبا بود. آن‌قدر زیبا که هنوز خنده‌اش یادم نرفته و مطمئنم که به آرزویش رسیده بود چون بعدها توی دفترچه یادداشتش دیدم شعر حافظ را که می‌گفته «وانگهم تا به لحد خرم و آزاد ببر» تغییر داده و نوشته است: «وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر.»
_مولای‌تسمعنی‌؟ احبک:)" _مولای‌من‌‌صدامو‌‌میشنوی؟ دوست‌دارم‌..♥️ 🥺♥️
• . مۍ‌گفت: توۍ‌گودال‌شھید‌پیدا‌ڪردیم هـر‌چـے‌خاڪ‌بیرون‌ۍ‌ریختیم‌‌دوبارھ‌ بـ‌ر‌مۍ‌گشت . .🚶🏿‍♂ اذان‌شــد، گفتیـم‌بریـم‌فـردا‌بـ‌رگردیـم شـب‌خـواب‌جوانـے‌را‌دیـدم... ڪہ‌گفـٺ‌: دوسـٺ‌دارمـ‌گمـنام‌بـ‌مـانمـ بیـل‌رو‌برداࢪ‌و‌بـرو :) '
نیازمند یه بلیط رفت بدون برگشت به نجفم..🚶🏿‍♂