eitaa logo
کوچه شهدا✔️
112.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
7 فایل
🔷 امام خامنه ای: ‌‌امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست✔️ شهید زندگی کنی شهید میمیری🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ خادم الشهدا 👇 @mahmode110 تبلیغات،تبادل👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 چندنفر از رفقای قبل از انقلاب را جذب کمیته کرده بود. یکی از آن­ها پرسید: « شاهرخ! اینکه می‌گن همه باید مطیع امام باشن رو تو قبول داری؟ آخه مگه می‌شه یه پیرمرد هشتادساله کشور رو اداره کنه؟» شاهرخ کمی فکر کرد و گفت: «ببین! شما قبل از انقلاب روی حرف من حرف نمی­زدید؛ درسته؟» آن­ها تأیید کردند. بعد ادامه داد: «هرجایی احتیاج داره یه نفر حرف آخر رو بزنه؛ کسی هم روی حرف اون حرف نزنه. این یه نفر تو مملکت ما عالم دین و بنده واقعی خداست؛ خدا هم پشت و پناه ایشونه.» بعد از کمی مکث گفت: «به نظر شما، غیر از خدا کسی می­تونست شاه رو از مملکت بیرون کنه؟ پس همین نشون می‌ده که پشتیبان ولایت فقیه خداست.» این استدلال­های ساده او کار خودش را کرد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
"به نقل از خواهر شهید : وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین(ع) خواستی؟ مجید گفته بود یک نگاه به حضرت ابالفضل(ع) کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین(ع)، گفتم آدمم کنید. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 «چه کربلا نرفته‌ها، که کربلایی شدن....» 🔸بی قراری برای سفر کربلا ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_پنجاهم تازه می فهمیدم چرا می گویند امان از دل رباب! سعی می کرد
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 نمی‌دانستم چه نقشه‌ای در سرش دارد.. کلی آسمان ریسمان به هم بافت که داعش سوریه را اشغال کرده... و دارد یکی‌یکی اصحاب و یاران اهل‌بیت ع را نقش قبر می کند! می‌خواهد حرم ها را ویران کند با آب و تاب هم تعریف می‌کرد. خوب که تنورش داغ شد در یک جمله گفت منم می‌خوام برم! نه گذاشتم و نه برداشتم و بی معطلی گفتم خب برو 😊 فقط پرسیدم چند روز طول می‌کشد؟! گفت نهایتاً چهل و پنج روز.. از بس شوق و ذوق داشت ، من هم به وجد آمده بودم دور خانه راه افتاده بودم.. و مثل کمیته جستجوی مفقودین دنبال خوراک می‌گشتم و هرچه دم دستم می‌رسید در کوله‌اش جاسازی می‌کردم.. از نان خشک و نبات حاجی بادام شیرینی یزدی گرفته تا نسکافه و پاستیل😅 تازه مادرم هم چیزهایی را به زور جا می‌داد .... پسته و نبات را لای لباس‌هایش پیچید و می خندید😁 ذکر و خیر چند تن از رفقایش را کشید وسط و گفت با هم اینا رو می‌خوریم یکی شان را مسخره کرد که که مثل لودر هرچی بزاری جلوش می بلعه😂 دستش رو گرفتم و نگاهش کردم.. چشمانش از خوشحالی برق میزد. با شوخی و خنده بهش گفتم طوری با ولع داری جمع می‌کنی که داره به سوریه حسودیم می‌شه😢 وقتی لباس‌های نظامی و پوتینش را می گذاشت داخل کوله سعی کردم لحنم را طوری که کمی حالت اعتراض به خود بگیرد کنم : بهش گفتم اون‌جا خیلی خوش می‌گذره یا این‌جا خیلی بد گذشته که این‌قدر ذوق مرگی؟؟؟؟ انگشتانم را فشار داد و شروع کرد به خواندن: « ما بی‌خیال مرقد زینب نمی‌شویم/ روی تمام سینه زنانت حساب کن!» تا اعزامش چند روز بیشتر طول نکشید. یک روز خبر داد که کم‌کم باید بارو بنه اش را ببندد.. همان روز هم بهم زنگ زدند که خودش را برساند فرودگاه .. هیچ‌وقت ندیده بودم نماز صبحش را به این سرعت بخواند😳 حالتی شبیه کلاغ پر بود بهش گفتم خب حالا توام خیال راحت جا نمی‌مونیم.. فقط یادم هست که پرسیدم کی برمی گردید؟! چند روز می‌شه؟! یهو نری یادت بره این‌جا زنی هم داشتی ها😔 دلم می‌خواست همراهش می رفتم تا پای پرواز اما جلوی همکارانش خجالت می‌کشیدم .. خداحافظی کرد و رفت.. دلم نمی‌آمد در را پشت سرش ببندم نمی‌خواستم باور کنم که رفت😭 خنده روی صورتم خشکید.. هنوز هیچ چیز نشده دلم برایش تنگ شد .. برای خنده‌هایش ، برای دیوانه بازی‌هایش ، برای گریه‌هایش ، برای روضه خواندن هایش😔 صدای زنگ موبایلم بلند شد.. محمدحسین بود جواب دادم .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🕊 آخرین بارے ڪہ مهدے بہ ایران اومد با هم بہ رفتیم بعد از اینڪہ زیارت ڪردیم تو صحن سقاخونہ دیدم وایساده و مے خنده بہ مهدے گفتم: چیہ مادر، چرا مے خندی؟ گفت: مادر امضاے شهادتم رو از آقا (ع) گرفتم! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی (ع) را از من گرفتی، جان من در بدنم نباشد. خدایا حال می‌دانم که علی (ع) چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمی‌توان به هیچ‌کس گفت؛‌ خدایا جان امام زمان (عج) را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول ۱۴۰۰ سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان، به خاطر یک کلام “عشق چهارده تن” چرا؟! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
23.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی که به "شهید زهرایی"معروف است. 🍃 وقتی نام مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها را بر زبان می آورند، قدرت تکلم را از دست می دهند... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_پنجاه_و_یکم نمی‌دانستم چه نقشه‌ای در سرش دارد.. کلی آسمان ریس
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 گفت دلم برات تنگ شده.. تا برسد فرودگاه چند دفعه زنگ زد.. حتی پای پرواز که میگفت الان سوار می‌شم و اون گوشی رو خاموش می‌کنم.. می‌گفت می‌خوام تا لحظه آخر باهات حرف بزنم.. منم دل از دلم می‌خواست با او حرف بزنم شده بودم مثل آدم‌هایی که در دوران نامزدی در حرف زدن سیری ندارند😔 می‌ترسیدم به این زودی‌ها صدایش را نشنوم .. دلم نمی‌آمد گوشی را قطع کنم . گذاشتم خودش قطع کند! انگار دستی از داخل صفحه گوشی پلک‌هایم را محکم چسبیده و زل زده بودم به اسمش .. شب اولی که نبود دلم می‌خواست باشد و خروپف کند.. نمی‌گذاشتم بخوابد باید اول من ‌خوابم می‌برد بعد او.. حتی شب‌هایی که خسته و کوفته تازه از مأموریت برمی‌گشت😢 تا صبح مدام گوشی را نگاه کردم تا نکند خاموش شود یا احیاناً در خانه آپارتمانی در دسترس نباشم .. مرتب از این پهلو به آن پهلو می‌شدم! صبح از دمشق زنگ زد و کددار صحبت می‌کرد و نمی‌فهمیدم منظورش از این حرف‌ها چیست.. خیلی تلگرافی حرف زد! آنتن نمی‌داد چند دفعه قطع و وصل شد😕 بدی‌اش این بود که باید چشم انتظار می‌نشستم تا دوباره خودش زنگ بزند . بعضی وقتا باید چند بار تماس می‌گرفت تا بتوانیم دل سیر حرف بزنیم😍 بعد از بیست دقیقه قطع می شد باید دوباره زنگ می زد روزهایی می‌شد که سه چهار تا بسته ای حرفمان طول بکشد.. اوایل گاهی با وایبر و واتساپ پیامک‌هایی ردوبدل می‌کردیم تلگرام که آمد خیلی بهتر شد .. حرف‌هایمان را ضبط‌شده می‌فرستادیم برای هم! این‌طوری بیشتر صدای همدیگر را می‌شنیدیم😍 و بهتر می‌شد احساساتمان را به هم نشان بدهیم.. چهل پنج روز سفر اول ، شد شصت و سه روز😢 دندان‌هایش پوسیده بود.. رفتم پیش داییش دندان‌پزشکی . داییش گفت چرا مسواک نمی‌زنی🤨 گفت جایی که هستیم آب برای خوردن پیدا نمی‌شه توقع دارین مسواک بزنم؟ اگر خواهر یا برادرم یا حتی دوستان از طعم و مزه ی غذایی خوش‌شان نمی‌آمد و ناز می‌کردن می‌گفت ناشکری نکنید مردم اون‌جا تو وضعیت سخت زندگی می کنن... بعد از سفر اول بعضی ها از او می‌پرسیدند که توهم قسی القلب شدی و آدم کشتی ؟😐 می‌گفت چه ربطی به قساوت قلب دارد کسی که قصد دارد به حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تجاوز کند همان بهتر که کشته بشه... بعضی می‌پرسیدند چند نفرشونو کشتی؟! می‌گفت ماکه نمی کشیم مافقط برای آموزش میریم! این‌که داشت از حرم آل الله دفاع می‌کرد و کم‌کم به آرزوهایش می رسید خیلی برایش لذت‌بخش بود .. خیلی عاطفی بود..... بعضی وقت‌ها می‌گفتم تو اگه نویسنده بشی کتابات پرفروش می‌شن😁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
گوشه ای از وصیت شهید حسین محرابی به دخترش : هر خانمی که چادر به سر کند و عفت‌ داشته‌ باشد و هر جوانی‌ که‌ نماز اول‌ وقت‌ را در حد توان‌ شروع‌ کند، اگر دستم‌ برسد سفارش آن را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کربلا آنلاین✔
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از کودکی خادم این تبار محترمم🥀 بزرگ مرد کوچک عباس آقا ... کوچک ترین عضو تیم ماساژ مازیار.... اتاقک ماساژ مازیار💆🏻‍♂️ ارائه انواع ماساژ(روسی، سوئدی ،سنگ ، شیاتسو، یومیهو) اعمال یداوی(حجامت، فصد،رگ گیری،جا انداختن، بادکش سرد و گرم) کایروپرکتیک و حرکات اصلاحی ارائه مشاوره درمانی و طبی،اسلامی_ایرانی همراه با دوره های آموزشی تخصصی و مقدماتی و کارورزی https://eitaa.com/joinchat/2833056147C80e3b48fa2
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نقشه ی شوم شیطان برای منطقه و بازی در خاک سوریه ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯