🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#کار_خدا_بود!!
🌷یک روز از ساحل اروند تا سنگرهای بتونی دشمن پیاده رفتم و موانع را بررسی کردم. از چولانها که رد شدم، به سیم خارداری تک رشتهای رسیدم. بعد از آن به ترتیب سیم خاردار چادری و سیم خاردار فرشی و موانع خورشیدی بزرگ و موانع خورشیدی کوچک قرار داشت.
🌷بعد از همه اینها به سیمخادار توپی رسیدم. شش حلقه سیم خاردار توپی روی هم بود و باز خورشیدی و مجدداً سیم خاردار توپی نزدیک دیواره سنگرها و نهایتاً به سنگرهای بسیار مقاوم بتنی رسیدم. حیران ماندم که چگونه در تاریکی شب، بچهها از این موانع عبور کردهاند!
#راوی: رزمنده دلاور حسین نیکنشان
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خیلی از کارهای خانه را که بلد بود خودش انجام می داد. وقتی هم مانع می شدیم می گفت: کجای اسلام آمده که همه کار های منزل را باید مادر انجام بده؟! چند ماهی رفت کلاس خیاطی؛ زود یاد گرفت. پدر هم برایش یک چرخ خیاطی گرفت، لباسهای مردانه می دوخت. کم کم مشتریش هم پیدا کرده بود. درامد هم داشت.
#شهید_محمد_معماریان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
19.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻تخریب جلیلی و قالیباف ممنوع
#انتخابات
#استاد_پناهیان
#جلیلی
#قالیباف
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی حربه #قسمت_چهل_و_چهار 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ حجت الاسلام محمد
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فرشته واقعی
#قسمت_چهل_و_پنج
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
همسر شهید
هر وقت آن عکس را می بینم یاد خاطره ی شیرینی می افتم تو نگاه عبدالحسین مهربانی موج می زند. دست هاش را انداخته دور گردن دو تا پسربچه کرد با یکی شان دارد صحبت می کند دور و برشان همه یک گله گوسفند است. سردی هوای کردستان هم انگار توی عکس حس می شود، خاطره اش را خود عبدالحسین برام تعریف کرد
شب اولی که پسر بچه ها را دیدم زیاد بهشان حساس نشدم برام عجیب بود ولی زیاد مشکوک نبود. بقیه بچه ها هم تعجب کرده بودند.
«دوتا چوپان کوچولو. این موقع کجا می رن؟!»
شب بعد دوباره آمدند دو تا پسر بچه با یک گله گوسفند و از همان راهی که دیشب آمده بودند!
باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد.
سابقه کومله ها را داشتیم پیر و جوان و زن و بچه براشان فرقی نمی کرد همه را می کشیدند به نوکری خودشان، اکثراً هم با ترساندن و با زور و فشار.
به قول معروف پیچیدیم به عمل دو تا چوپان کوچولو. جلوشان را گرفتم دقیق و موشکافانه نگاهشان کردم چیز
مشکوکی به نظرم نرسید
متوجه گوسفندها شدم حرکتشان کمی غیر طبیعی بود.
یکهو فکری مثل برق از ذهنم گذشت نشستم به تماشای زیر شکم گوسفندها چیزی که نباید ببینم دیدم:
نارنجک!
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
از همسایهها که همکارش بودند شنیده بودم به همین زودی میشود فرماندهی نیروی زمینی سپاه. چند بار ازش پرسیدم طفره رفت و حرف را عوض کرد. شبی که حکمش را از تلویزیون خواندند، بهش گفتم: چرا نگفتی؟ گفت: مگه فرقی میکنه؟ مهم اینه که بتونم خدمت کنم. اینجا و اونجا نداره. این مقامها مثل یه ورق کاغذ زیر پا میمونه. اگه یه روزی برکنارم کنن انگار یه ورق کاغذ رو از زیر پام کشیدند. هیچ احساسی ندارم. فقط باید بتونم بهتر خدمت کنم، همین.
#شهید_احمد_کاظمی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 چرا قالیباف بهترین گزینۀ ایران امروز ماست؟!
👈 اگر مردد هستید، این دلایل را بشنوید
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی فرشته واقعی #قسمت_چهل_و_پنج 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ همسر شه
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_چهل_و_ششم
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
زیر شکم هر کدام از گوسفندها یک
نارنجک بسته بودند، ماهرانه و بادقت.
دو تا بچه انگار میخ شده بودند به زمین می گفتی که چشمهاشان می خواهد از کاسه بزند بیرون. اگر می خواستم از دست کسی عصبانی بشوم از دست ضد انقلاب بود ،آن اصل کاری ها، به شان گفت:م «نترسید، ما باشما کاری
نداریم.»
نارنجک ها را ضبط کردیم آنها را تا صبح نگه داشتیم صبح مثل اینکه بخواهم بچه های خودم را نصیحت کنم. دست انداختم دور گردنشان و شروع کردم به حرف زدن یک ذره هم انتظار همچین برخوردی را نداشتند. دست آخر ازشان تعهد گرفتم گفتم:« شما آزادید، می تونید برید.»
مات
و مبهوت نگاه می کردند. باورشان نمی شد وقتی فهمیدند حرفم راست ،است خداحافظی کردند و آهسته آهسته دور شدند. هرچند قدم که می رفتند پشت سرشان را نگاه می کردند معلوم بود هنوز گیج و منگ هستند.حق هم داشتند، غول های عجیب و غریبی که کومله،ها از بچه های سپاه تو ذهن آنها ساخته بودند، با چیزی که آنها دیدند زمین تا آسمان فرق می کرد؛ غول خیالی کجا؟ فرشته واقعی کجا؟
همسر شهید
سپاه که کم کم شکل گرفت عبدالحسین دیگر وقت سرخاراندن هم پیدا نمی کرد بیست و چهار ساعت سپاه بود بیست و چهار ساعت خانه خیلی وقت ها هم دائماً سپاه بود. اول ها حقوق نمی گرفت بعد هم که به اصطلاح حقوق بگیر شد حقوقش جواب خرج و مخارجمان را نمی داد برای همین کار بنایی هم قبول می کرد. اکثرا شب ها می
رفت سرکار.
آن وقت ها خانه
ی
ما "طلاب"1
بود جان به جانش می کردی، چهل متر بیشتر نمی شد چند دفعه به اش گفته بودم :"این خونه برای ما دست و پاش خیلی تنگه ما الان پنج تا بچه داریم باید کم کم فکر جای دیگه ای باشیم."
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🍃عاشق رهبری بود و سخنان ایشان را خیلی دوست داشت و مدام پیگیر بود و همیشه در همه کارها گوش به زنگ حرف آقا بود.
🍃به همه هم تأکید می کرد که در مسائل مختلف،فقط از حرف آقا پیروی کنید و تا پای جان مدافع ولایت بود.در فتنه ۸۸ مسعود جزء کسانی بود که جلوی فتنه گران ایستاد و با تمام وجود از نظام جمهوری اسلامی دفاع کرد...
#شهید_مسعود_عسگری♥️🕊
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم.
ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند.
تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم؛
والا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.
#سالروز_شهادت مظلومانه شهید دکتر #بهشتی و ۷۲ تن از یارانش🌷
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
10.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📞تـــــــماسی از بـــــــهشت😭
به مناسبت چهلمین روز درگذشت شهـید جـمهور آیت الله رئیسی تماسی از بهشت تقدیم نگاه شما همراهان💔
چهل روز گذشت....
#مثل_رئیسی
#انتخابات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر انسان وجودش پر شد از محبت خدا و حُبّ به خدا، همه ی این وجود تهی میشود ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#همانجا....
🌷عملیات فتح المبین با جنگ و گریز ادامه داشت. گاهی عراقیها جلو میآمدند و مواضع از دست داده را میگرفتند و گاهی ما حمله میکردیم و آنها را عقب میزدیم. محمود انجمشعاع که مسئول واحد تخریب تیپ ثارالله بود، همراه با عدهای دیگر با نفربر به طرف خط پدافندی خودی میآمد. عراقیها خط را گرفته بودند؛ محمود و بقیه این را نمیدانستند.
🌷نفربر آهسته حرکت میکرد. گروهی با تکان دادن دست، آنها را به جلو رفتن تشویق میکردند. بچهها تصور کردند آنها نیروی خودی هستند. نفربر توقف کرد. همین که پایین پریدند، عراقیها تیراندازی کردند. بچهها پناه گرفتند و به تیراندازی دشمن پاسخ دادند؛ محمود همانجا تیر خورد و شهید شد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید محمود انجمشعاع
#راوی: رزمنده دلاور حمید محمودزاده
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯