💔خرما گرفته بود دستش به تک تک بچهها تعارف میکرد. گفتم:«مرسی»
گفت:«چی گفتی؟»
گفتم:«مرسی»
❤️🔥ایستاد و گفت:«دیگه نگو مرسی؛
بگو خدا پدر مادرت رو بیامرزه.»
🥀به یاد شهید معزز حاج احمد متوسلیان
#امام_زمان
#اربعین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#علی_هاشمی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
شهید حاج قاسم سلیمانی: اولین موضوعی که اثرگذار بود در جبهه، فضای مدیریتی جنگ بود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
#هر_روز_با_شهدا
#رمز_شكستن_قفل_و_پيدا_كردن_شهيد ....
🌷يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چند روز مى گشتند و شهيد پيدا نمى كردند. رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. ١٥ روز گشتيم و شهيد پيدا نكرديم. بعد يك روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم كه برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مى كنيم، بعد گفتم: كه اين ذكر را زمزمه كنيد:
دست و من عنايت و لطف و عطاى فاطمه (سلام الله علیها)
منم گداى فاطمه، منم گــــــداى فاطمه (س) »
🌷تعدادى اين ذكر را خواندند. بچه ها حالى پيدا كردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا (س) ما امروز گداى شماييم. آمده ايم زائران امام حسين (علیه السلام) را پيدا كنيم. اعتقاد هم داريم كه هيچ گدايى را از در خانه ات رد نمى كنى.» همان طور كه از تپه بالا مى رفتيم، يك برآمدگى ديدیم.
🌷كلنگ زديم، كارت شناسايى شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر ١٧ و گردان ولى عصر (عج الله تعالی فرجه) بود. يك روز صبح هم چند تا شهيد پيدا كرديم. در كانال ماهى كه اكثراً مجهول الهويه بودند. اولين شهيدى كه پيدا شد، شهيدى بود كه اول مجروح شده بود. بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فكر مى كنم نزديك به ٤٣٠ تكه بود.
🌷بعد از آن شهيدى پيدا شد كه از كمر به پايين بود و فقط شلوار و كتانى او پيدا بود. بچه ها ابتدا نگاه كردند ولى چيزى متوجه نشدند. از شلوار و كتانى اش معلوم بود ايرانى است. ١٥ _ ٢٠ دقيقه اى نشستم و با او حرف زدم و گفتم: كه شما خودتان ناظر و شاهد هستى. بيا و كمك كن من اثرى از تو به دست بياورم. توجهى نشد.
🌷حدود يك ساعت با اين شهيد صحبت كردم، گفتم: اگر اثرى از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا (س) چهارده هزار صلوات مى فرستم. مگر تو نمى خواهى به حضرت زهرا (س ) خيرى برسد. بعد گفتم: كه يك زيارت عاشورا برايت همين جا مى خوانم. كمك كن.
🌷ظهر بود و هوا خيلى گرم. بچه ها براى نماز رفته بودند. گفتم: اگر كمك كنى آثارى از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه ى حضرت زهرا (س) مى خوانم. ديدم خبرى نشد. بعد گريه كردم و گفتم: عيبى ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولى من فكر مى كردم شما تا اسم حضرت زهرا (س) بيايد، غوغا مى كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم حضرت زهرا (س) از خودتان واكنش نشان مى دهيد.
🌷در همين حال و هوا دستم به كتانى او خورد. ديدم روى زبانه ى كتانى نوشته است: «حسين سعيدى از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايى او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ى حضرت زهرا (س) خواندم.
راوی: حاج حسین کاجی
📚 کتاب کرامات شهدا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
آن روزهای آخر قرار بود که شیرودی به پاس خدمات منحصر به فردش دوباره ارتقا بگیرد و سروان شود. هرچند هیچ گاه درجه و مقام برایش مهم نبود. او هیچ گاه درجه ی خود را روی لباسش نصب نکرد. چند نفری از دوستان برای عرض تبریک آمده بودند، اکبر خیلی جدی گفت: تبریک را به زمان دیگری موکول کنید؛ زمانی که در اجرای فرمان امام و رسیدن به خدا شهید شوم.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼صدای شهیدان زیباترین صوت ها
#شهید
#شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی فانوس #قسمت_صد_و_سه 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ یکی از بچه ها رفت ج
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
لطف امام هشتم(سلام الله علیه)
#قسمت_صد_و_چهار
🌕🌑🌕🌑🌑🌕⚫️
صدای اذان مغرب بلند شد چراغ را همان طور روشن برداشت و از چادر رفت بیرون ،ما هم دنبالش یکی دو نفر پرسیدند می خوای چکار کنی حاج آقا؟
گفت: «بیاین تا ببینین»
رفتیم تو چادری که برای نماز خانه ی گردان زده بودند به آقای تنی گفت:«حالا فانوس این جا رو باز کن و جاش این چراغ توری رو ببند.»
تازه فهمیدیم چی به چی .است تنی سریع کار را ردیف کرد حالا نماز خانه مثل روز روشن شده بود.
حاجی مسؤول چادر را صدا زد. صورتش را بوسید و گفت این چراغ مال بیت الماله
و گفت: این چراغ دیگه مال نمازخیلی باید مواظبش باشی،
یکوقت کسی بهش دست نزنه که تورش می ریزه
ظرافت ها و طرز کار چراغ را قشنگ مو به مو براش توضیح داد.بعد هم رو
خونه شد.»
بعد از نماز فانوس را برداشتیم و بردیم چادر .فرماندهی حالا به جای چراغ توری فانوس داشتیم مثل بقیه ی
چادرهای گردان.
مجید اخوان
تو عملیات خیبر ترکش خوردم، پام بد جوری مجروح شد فرستادنم عقب و از آن جا هم منتقل شدم مشهد مقدس
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
⚜ بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید عباس دانشگر🥀
⚜ مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! بهحرمت پای خستهی رقیه(س)، بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)، بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
شهید مدافع حرم
#عباس_دانشگر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | عمل مقدس
❤️🔥حاج قاسم سلیمانی: عمل مقدس، عمل امام حسین علیهالسلام است، عملی است که در آن، خودخواهی، خودمحوری، جاهطلبی، خویشاوندپروری راه ندارد...
#اربعین
#امام_حسین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی لطف امام هشتم(سلام الله علیه) #قسمت_صد_و_چهار 🌕🌑🌕
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
لطف امام هشتم(سلام الله علیه)
#قسمت_صد_و_پنج
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
چند روز بعد از بیمارستان رفتم .خانه همان روز فهمیدم حاجی برونسی، چهار
روز آمده مرخصی یقین داشتم سراغ من هم می آید تو مرخصی ها کارش همین بود؛ به تمام بچه های ،مجروح و خانواده ی شهدا سر می زد. این ها را می دانستم ،ولی نمیدانستم هنوز از گرد راه نرسیده بیاید سراغم
،آن وقت ها خانه ی ما خیابان ضد بود. وقتی وارد اتاق شد قیافه اش بشاش بود و خندان سلام و احوالپرسی کردیم با خنده گفتم: «حاج آقا شما چهار روز مرخصی داری باز دوره افتادی خونه ی بچه هایی که تو عملیات زخمی
شدن»
گفت: «من اصلاً به خاطر همین اومدم کار دیگه ای ندارم این جا.»
فکر کردم شاید شوخی می.کند مرددگفتم:« پس خانواده چی؟»
«خانواده رو من سپردم به امام هشتم (سلام الله علیه) عیالمان هم که ماشاء الله مثل شیر ایستاده.»
گفتم: «اگر جسارت نباشه شما هم تو این زمینه تکلیفی دارین»
تو جاش کمی جابجا شد صورتش را آورد نزدیکتر راست تو چشمهام نگاه کرد و گفت:«می دونی اخوان یک چیزی برام خیلی عجیبه»
«چی؟»
«من وقتی که می آم مرخصی تا پا می گذارم تو خونه مشکلات شروع میشه یکی مریض میشه یکی چونه اش می شکنه اون یکی دستش از بند در میره..... همین طور دردسر پشت دردسر ولی از خونه که می آم بیرون دیگه خبری نیست همه چی آروم میشه.»
لبخند زد ادامه داد:«طوری شده که همسرم میگه عبدالحسین نمی شه شما هم مرخصی نیای!» زدیم زیر خنده آخر حرفش تکه اصلی را گفت:«اصلاً آقا به من ثابت شده که حافظ خانواده ام کس دیگری هست؛چون وقتی میرم تو خونه مشکلات شروع میشه وقتی می آم ،جبهه هیچ مشکلی ندارن.»....
حالا سالها از آن روز می گذرد. بعد از شهادتش معنی حرفش را بهتر فهمیدم همسرش تو یک خانه ی محقر و با حقوقی ناچیز هشت تا بچه ی قدو نیم قد را بزرگ کرد ،خودش داستان مفصلی دارد بچه ها یکی از یکی با تربیت
تر
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
طلبه هم حجره ای شهید آرمان میگوید درمدتی که ما در حجره با هم بودیم شبی نبود که شهید علی وردی سحرگاه برای نماز شب بیدار نشود و این طور میشود که خدا شهید علی وردی را سر دست بلند میکند و به عنوان یک الگو به همه نشان میدهد و او دل چند میلیون آدم را متوجه خودش میکند.
🎤راوی شهدا: حاج جواد تاجیک
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌻جـــاي شـــُهـــدا خــالــی🌻
جای "#شهید_دقایقی" خالی که توی وصیت نامه خطاب به همسرش نوشت:
"اگر #بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم...
((جای "#شهید_زین_الدین" خالی که میگفت:
در زمان #غیبت #امام_زمان به کسی #منتظر میگویند که منتظر #شهادت باشد... 😔😭))
جای "#شهید_همت" خالی که خانمش میگفت:
همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم..
اما وقتی جنازه رو اوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...😔
جای "#شهید_حسن_آبشناسان" خالی که
همسرش گفت:
لباسهای خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک..
روز سوم که خانه خلوت تر شد رفتم کیسه را آوردم...
خون هم اگر بماند بوی مردار میگیرد. با احتیاط گره اش را باز کردم و لباسها را آوردم بیرون..
بوی عطر پیچید توی خانه...
عطر گل محمدی.
بوی عطری که حسن میزد..
جای "#شهید_علمدار" خالی که میگفت:
برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید
🕊ای شُهدا
برای مــا حمدی بخوانید که شُما زنــده ایــد و مــا مـُـرده ...!
شهادت یک لباس تک سایز است
هر وقت و هر زمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی،
هر جا باشی با شهادت از دنیا میروی...😔
"#شهید_آوینی"
❇شهدا را یاد کنیم با یک صلوات📿❤️
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯