eitaa logo
کوچه شهدا✔️
84.2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
6 فایل
🔷 شهید آوینی: «آیا‌ می‌ارزد که در‌ برابر‌ِ متاع‌ِ زودگذر‌ِ دنیا به عذابِ‌ همیشگیِ‌ آخرت مبتلا‌ شوید؟» ♦️واقعا آیا می ارزد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خادم الشهدا 👇 @mahmode110 تبلیغات،تبادل👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
30.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شعرخوانی شهید مدافع حرم علی بیات همراه همرزمانش در وصف (ع). ▪️انتشار به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) (علی) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
وقت خداحافظی مادر ازش پرسید: علیرضا کی برمی‌گردی؟ گفت: وقتی راه کربلا باز شد..! پیکر علیرضای ۱۶ساله، ۱۶ سال بعد مصاف با اعزام اولین کاروان به کربلا در فکه‌ی شمالی پیدا شد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
امروز آخرین مهلت جهت شرکت در پویش زائرین اربعین هست 🌹 هزینه هر زائر دو میلیون تومان است ✅ لطفا در این پویش مارو کمک کنید ولو به ده هزار تومان ‌شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303
شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
6273817010138661
بزنید رو شماره کپی میشه👆 حاج آقا محمودی مسول خیریه👇 @mahmode110 09130125204 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهید سید حمید رضا هاشمی🥀 ای در این حادثه ها نام تو آرامش من ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷 🌷 ! 🌷ماه رمضان بود. نامه‌ای از عبدالله رسیده بود. داشتیم می‌خواندیم که در حیاط را زدند. همسر و پسرم جلوی در رفتند. من نگران شدم. نتوانستم طاقت بیاورم. جلو رفتم ببینم چه خبر است. دو نفر بودند. یکی با پای مجروح و گچ گرفته و دیگری سالم بود. سلام کردم و پرسیدم: «چیزی شده؟ عبدالله شهید شده؟» یکی از آن‌ها گفت:... 🌷یکی از آن‌ها گفت: «مادر! از کجا فهمیدی؟ عبدالله متعلق به همه بود.» پرسیدم: «پس جنازه‌اش چی؟» گفت: «زیر آتشه. وقتی منطقه آزاد شد. جنازه‌اش رو میاریم عقب.» خدا رو شکر کردم که چون حضرت زینب سلام الله علیها مادر شهید شدم.» همسایه‌ها وقتی خبر شهادت عبدالله را شنیدند، جمع شدند و تسلیت گفتند. به آن‌ها گفتم: «به ما تسلیت نگین. عبدالله خودش مرگ در راه خدا رو انتخاب کرد و به خواسته‌اش رسید.» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز عبدالله عرب سرهنگی منبع: سایت نوید شاهد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
همیشه خوبی های افراد را در جمع می گفت؛ مثلا اگر کسی چندین عیب و ایراد داشت اما یک کار خوب نصفه نیمه انجام می داد، همان مورد را در جمع اشاره می کرد. همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت شخصیت بچه ها بود. باور کنید احمد آقا از پدر و برادر برای ما دلسوزتر بود. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼صدای شهیدان زیباترین صوت ها ✨🌱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی غرض و مرض 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ لحنش آرام شده بود مکثی کرد و ادامه داد:«رزق و روزی رو که خدا می رسونه مادر ما حالا دیگه باید بیشتر از هر وقتی فکر آخرتش باشه.» همسر شهید تا بعد از شهادتش،هیچ وقت نفهیمدم تو جبهه مسؤولیت مهمی دارد خیلی از فامیل و در و همسایه هم نفهمیدند. گاهی که صحبت منطقه رفتن او پیش می آمد بعضی از آشناها می گفتند:«این شوهر تو از جبهه چی می خواد که این قدر میره؟» یک بار تو همسایه ها صحبت همین حرفها بود. یکی از زنها گفت:«من که می گم آقای برونسی از زن و بچه اش سیر شده که می ره جبهه و پیش او نا نمی مونه.» کسی تحویلش نگرفت تا دست و پای بیشتری بزندادامه داد:«آدم اگر رویی و محبتی ببینه،بالاخره ملاحظه ی زن و زندگی رو هم حتماً میکنه دیگه.» حرفش به دلم سنگینی کرد نمی دانم غرض داشت یا مرض؟! هر چه بود چیزی نگفتم سرم را انداختم پایین و با ناراحتی آمدم خانه. همان موقع عبدالحسین هم مرخصی بود حرف آن زن را به اش گفتم،فهمیدخیلی ناراحت شده ام. شاید برای طبیعی جلوه دادن موضوع خندید و گفت:«می دونی من باید چکارکنم؟» 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
وقتی در جمع فاطمیون قرار می‌گرفت، یک به یک با نیروها روبوسی می‌کرد. وقتی به او می‌گفتم: حاجی نیازی به این کار نیست؛ حاج قاسم می‌گفت: در بین بچه‌ها شاید کسی از اولیای الهی باشد. ✍🏻به روایت یک تن از فرماندهان ارشد فاطمیون ♥️🕊 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻این صدای شهید مدافع حرم محمدرضا  می‌باشد.

امروز هم ازچپ میخوریم وهم ازراست 
بقول شهید  
وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد مشخص میشود!

امروز مواظب باشیم دشمن داره بنام انقلاب و....
 به هرکه میرسه تهمت میزنه 
خدای ناکرده حرف دشمن اززبون مابیرون نیاد 

هدیه نثارارواح مطهر همه شهدا صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی عشق به فرزند 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ گفتم :«حتماً اینها رو از چشم من میبینن؟» «خب بله دیگه» لخبندی زدم و گفتم «بنده های خدا نمی دونن که من اگر تو خدمت به انقلاب توفیقی هم دارم، مدیون آقای برونسی هستم.» مکث کردم و پی ،صحبت با خونسردی پرسیدم :«حالا کدوم قوم و خویش ها ناراضی هستن؟» اسم بعضی ها را برد نزدیکترین افراد بودند به آقای برونسی. ادامه داد:«دیروز که اون جا بودم همه شون اومده بودن که اتمام حجت کنن» «چه اتمام حجتی؟» «پا تو یک کفش کرده بودن که از این به بعد اگه رضایی بخواد بیاد خونه ی تو دیگه ما پا تو خونه ات نمی گذاریم.» دستی به محاسنم کشیدم سرم را بالا و پایین تکان دادم و ناباورانه گفتم: «عجب!» پرسیدم: «خب آقای برونسی چی گفت؟» اولش خیلی حرف زد و اونا رو نصحیت کرد ولی وقتی دید که از خر شیطون پایین نمی آن،همچبن جدی و خاطر جمع به همه شون گفت «من از یک یک شما می گذرم و از رضایی نه.» اصلا همه ماتشون ،برد اوستا عبدالحسین هم شاید برای این که شوکه نشن ،گفت:« آقای رضایی داره به انقلاب خدمت میکنه و دوستی ما به خاطر خداست»... از علاقه ی او به خودم خبر ،داشتم ولی دیگر نمی دانستم تا این حد زیاد باشد. چند روزی از آن ماجرا گذشت حسن " ۱ .. آن وقتها هنوز دبستان نمی رفت یک روز داشت با بچه ای که همسن و سال خودش بود بازی می.کرد نمی دانم چکار کرد که صدای جیغ و داد بچه بلند شد. رفتم جلو، دست حسن را گرفتم و آوردم این طرف برای خالی نبودن عریضه یکی دوتا هم خیلی آهسته زدم پشت کله اش. او هم کوتاهی نکرد و یکدفعه زد زیر گریه دستش را از دستم کشید بیرون و دوید تو خانه 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
شب‌قبل‌ازشهادت‌ بابڪ‌ بود. یہ‌ماشین‌مهمات‌تحویل‌من‌بود. من‌هم‌قسمت‌موشکی‌بودم‌و‌هم‌نیروی‌آزادادوات. اون‌شب‌هوا‌واقعا‌سردبود بابڪ‌ اومد‌پیش‌من‌گفت: " علےجان‌توۍچادر‌ جا‌نیست‌من‌بخوابم. پتوهم‌نیست" گفتم : تو‌همش‌از‌غافلہ‌عقبےبیا‌پیش‌‌خودم گفتم:بیا‌این‌پتو ؛اینم‌سوءیچ برو‌جلو‌ماشین‌بخواب،‌من‌عقب‌میخوابم ساعت‌3شب‌من‌بلند‌شدم‌رفتم‌بیرون دیدم‌پتوروانداختہ‌رو‌دوش‌خودش‌ داره‌نمازمیخونہ (وقتی‌میگم‌ساعت‌(۳)صبح‌یعنےخداشاهده اینقدرهواسرده‌نمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!) گفتم: بابڪ بااینکارا‌شهید‌نمیشےپسر ..حرفےنزد😔 منم‌رفتم‌خوابیدم. صبح‌نیم‌ساعت‌زودتراز‌من‌رفت‌خط و‌همون‌روزشهید‌شد💔 به‌نقل‌از‌همرزم‌ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر جور شده برید کربلا... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
«الان من مامان هستم!» خیلی با محبت بود و با خوش‌اخلاقی و متانتش، آدم را آرام می‌کرد. حتی شده بود من بداخلاقی می‌کردم؛ ولی او هیچ‌وقت حتی یک داد هم نکشید... گاهی دو ماه نبود؛ اما وقتی می‌آمد، با خوبی‌هایش جبران می‌کرد. مسافرت می‌رفتیم مشهد؛ آنجا می‌گفت بچه‌ها مال من! شما کار نداشته باش! از بچه‌ها مراقبت می‌کرد و گفت: تا حالا تو بچه‌ها رو نگه می‌داشتی، حالا من می‌خواهم نگه دارم! با شوخی می‌گفت الان من مامان هستم! به بچه‌ها می‌گفت هر کاری دارید، الان به من بگویید؛ مامان‌تان به اندازه کافی زحمت کشیده است. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🎙 شهیدحاج قاسم سلیمانی: خداوند را سپاسگزاریم که، رایج ترین کلمه ای که بر زبان همه ما روزانه جاری کرده است و ورد زبان ما شده است؛ کلمه‌ی یا حسین است ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷 🌷 !! 🌷شبی كه آقا‌ سعید در بامداد آن، شهید شدند دسته‌ی ما عملیات داشت. یكی دو ساعت به غروب مانده بود.... سعید به من گفت: «تو الان در سِنّی قرار داری كه در معرض نگاه حرام هستی. چشمانت را پاك نگهدار و از گناه دوری كن.» گفتم: «آقا سعید روزگار طوری نیست كه بشود تقوا را آن‌طور كه شما می‌گویید نگه داشت. صبح كه از منزل بیرون می‌آییم كسانی را می‌بینیم كه حجابشان را درست رعایت نمی‌كنند.» 🌷آقا ‌سعید همان‌طور كه سرش را با حوله خشك می‌كرد، پرسید: «سن شما بیشتر است یا من؟» گفتم: شما. حوله را از روی صورتش كنار زد و گفت: «به وجود مقدس امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) تا به امروز یك نگاه حرام نكرده‌ام.» این قسم بزرگترین قسم سعید بود و چنان این حرف را محكم زد كه اشك در چشمانم حلقه بست.... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سید محمدسعید جعفری : سید شجاع‌الدین جعفری برادر گرامی شهید ❌️❌️ توانستند؛ پس می‌شود!! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
اهل رفاقت بود. با آدم های زیادی رفیق بود. هوای رفقایش را داشت. تا جایی که می‌توانست کمکشان می‌کرد و نسبت به حرمتی که بین رفقایش بود، حساسیت نشان می‌داد و با‌ معرفت بود. حتی نسبت به دوستان دوستانش ارزش و احترام قائل بود. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
28.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ دقایقی پای صحبت های دلنشین مادر شهید احمد نعمتی امیرکلایی بنشینیم .... . احمد نعمتی امیرکلایی ( ۷ ۱۳۶۱_) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خودنبینی! 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ از گریه افتادنش خودم هم ناراحت شده بودم ولی دیگر کاری نمی شد کرد چند لحظه ی بعد، آقای برونسی با حسن آمد بیرون، انتظار داشتم مثل همیشه با قیافه ی خندان ببینمش ولی ناراحت بود!یعنی نه لبخندی به لبش بود و نه هم به من نگاه می کرد؛ یک برخورد بی سابقه. آمد یکی دو قدمی ام ایستاده انگار می خواست چیزی ،بگوید ولی ملاحظه می کرد. نگاهش را دوخت به زمین بالاخره به حرف آمد و با لحنی بین حالت جدی و نیمه جدی گفت:« کسی حق نداره دست رو بچه ی من بلند کنه!» یک آن جا خوردم با آن همه عشق و علاقه که به من ،داشت این حرف ازش بعید بود. شاید برای همین خیلی رو دلم سنگینی کرد. بعداً که احساسات را کنار گذاشتم و منطقی به قضیه نگاه کردم دیدم تا چه حد بچه هایش را دوست دارد. پاورقی ۱- فرزند بزرگ شهید برونسی همسر شهید یک شب مسجد گوهرشاد سخنرانی داشت برای اینکه موضوع زیاد بزرگ نشود می گفت :«به عنوان یک رزمنده می خوام برای مردم حرف بزنم» ابوالفضل " 1 ". آن وقت ها ،یکی دو سالش بود عبدالحسین که خواست برود، دنبالش گریه کرد. تو بغلم دست و پا می زد و با زبان بچه گانه،اش «بابا - بابا» می گفت 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
|تفریحات‌ِشهید...| یکی از تفریحات شهید آرمان مطالعه زندگی نامه و زیارت مزار شهدا بود🌱 ✍دستخط‌مادر‌بزرگوارِشهید‌ 🌹 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
32.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منو ببر...😭😭 عشق و علاقه ی بی حد به ♥️🥀 لطفا وقت بگذارید و این کلیپ چند دقیقه ای را حتما ببینید 🙏 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯