12_Ramezani_Pedar_Mafghodolasar_(www.rasekhoon.net).mp3
1.66M
🎙مداحی بسیار زیبای و قدیمی
کربلایی مجتبی رمضانی درباره پدر مفقود الاثر
به یاد مادر سادات #حضرت_زهرا و شهید مفقودالاثر غلامرضا عباسی
#ایام_فاطمیه #فاطمیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
°•| 🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید #مجتبی_علمدار قسمت 🔟 #ازدواج
°•| 🌿🌸
ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 1⃣1⃣
#انگشتر
🍃با سید رفته بودیم حمام عمومی. سید انگشترهای دستش را در آورد و کنار حوض گذاشت. آب را پاشیدم سمت حوض. رنگ از چهره سید پرید. او به دنبال انگشترش می گشت. انگشترش را آب برده بود داخل چاه. دیگه کاری نمی شد کرد. به شوخی به سید گفتم تو نباید به مال دنیا دلبسته باشی. گفت: «راست میگی ولی این هدیه همسرم بود؛ خانمی که ذریه حضرت زهرا (س) است. اگر بفهمد همین اوایل زندگی هدیه اش را گم کردم بد می شود.» روز بعد به همراه سید راهی مازندران شدیم در حالی که ناراحتی در چهره اش موج می زد.
🍃دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. ناخودآگاه نگاهم به دست سید افتاد. خواب از چشمانم پرید. دستش را در دستانم گرفتم. با تعجب گفتم: «سید این همون انگشتره!!» خیلی آهسته گفت آروم باش. انگشتر خود خودش بود. من دیده بودم که سید یه بار به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. خودم دیدم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد. حالا همان انگشتر در دست سید بود. با تعجب گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ اما سید حرفی نمی زد و بحث را عوض می کرد. اما این موضوعی نبود که به سادگی بشود از کنارش گذشت. سید را حق مادرش قسم دادم. گفت چیزی را که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن و حتی اگه تونستی بعد از من هم به کسی نگو چون تو را به خرافه گویی متهم می کنند.
🍃سید گفت: «من آن شب به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند. قبل از خواب به مادرم متوسل شدم. گفتم مادر جان بیا و آبروی من را بخر. بعدش طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم. نیمه شب بود که برای نماز شب بیدار شدم. مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و انگشترم روی مفاتیح بود. رفتم وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم. رفتم سمت مفاتیح تا انگشترم را دستم کنم . یکباره با تعجب دیدم دو تا انگشتر روی مفاتیح هست. با تعجب دیدم همان انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت. با همان نگینی که گوشه اش پریده بود، نمی دانی چه حالی داشتم.»
📚کتاب علمدار، صفحه 110 الی 113
°•| 🌿🌸
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟!
گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم.
چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم اما میگن تو دیگه شورشو در آوردی...!
🌷یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟!
میگوید:گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمی شنود
و چشمی که حرام ببیند
توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا
نمیکند...!!
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#شهیده_راضیه_کشاورز
#فاطمیه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_مجید_پازوکی
#صفــ۹۴ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
17.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙داستانی شنیدنی از شهید دوازده ساله مرحمت بالازاده
#اللهم_ارزقنا_شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 شهدای بزرگ و چهرههای نورانی
✏️ رهبر انقلاب، در دیدار اخیر دانشآموزان و دانشجویان: آن کسانی که با این جنایتها مدّعی حقوق بشرند انسانهای بزرگی، چهرههای نورانیای مثل سیّدحسن نصراللّه را، مثل هنیّه را، مثل سلیمانی را، مثل بقیّهی شهدای بزرگ را تروریست میخوانند و مینامند در حالی که باند تروریستی، خودشان هستند، باند جنایتکار خودشان هستند؛ این را امروز دنیا دارد میفهمد و بحمداللّه دانستهاند، فهمیدهاند. ۱۴۰۳/۸/۱۲
📥 نسخه قابل چاپ
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#شهدا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
شهید ابراهیم هادی:
شهید" ابراهیم هادی"
روضه خوان هیئت بود
روضه های حضرت زهرایش
خیلی جانسوز بود
همه فکر و ذکرش مزار بی نشان
حضرت زهرا(س) بود و علاقه خاصی
به شهدای جاویدالاثر داشت
خودش هم دوست داشت
بی نشان بماند
آخرش همین هم شد ..
#شهیدانه 🕊
#فاطمیه 🥀
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#شهدا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#عارف_کایدخورده
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از خیریه جهادی حضرت زینب سلام الله علیها
قراره امروز صد تا دانش آموز نیازمند برن مشهد حرم آقا امام رضا علیه السلام 🌹
هزینه هر زائر تقریبا سه میلیون هست ✅
هر دانش آموز رو گفتیم یک میلیون پانصد هزار بده بقیه هزینه رو مجموعه تقبل میکنه✅
متاسفانه خیلی از عزیزان همون یه میلیون پانصد هزار هم ندارن😔
الان ۱۵ تا زائر اولی داریم که هزینه این سفر رو ندارن 😔
در حد توان ولو به بیست هزار تومان کمکمون کنید این زوار رو راهی حرم امام رضا علیه السلام کنیم 🌹
شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
6273817010138661بزنید رو شماره کپی میشه👆 حاج آقا محمودی مسول خیریه👇 @mahmode110 09130125204 #پویش_صد_سی_یکم #اینجا_خدمات_خیریه_جهادی_حضرت_زینب_س_ببینید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎥در جمع خانواده های شهدای مفقودالاثر آرزوی مرگ می کنم.
💐سالروز شهادت شهید مهدی زین الدین گرامی باد.
#صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۶۴۰ ....#و_بدر_شد_آخرین_عملیاتش 🌷بعد از عملیات خیبر فرماندهان را بردند زیارت ام
🌷 #هر_روز_با_شهدا_
#حواس_جمع_فرمانده!!
🌷در عملیات خیبر مسؤلیت حفظ جاده خندق با لشکر ما بود. یکی از سختترین کارها رساندن تدارکات به پدها بود. از آنجایی که تدارکات باید در شب تاریک و با سرعت پایین انجام میگرفت و رانندهها این اصل را رعایت نمیکردند تلفات ما بالا میرفت. حاج حسین تصمیم گرفت به کمک معاونانش این کار را انجام دهد. در یکی از سرویسها همراه حسین بودم که وسایل پیش ساخته بهداشتی و توالت صحرایی را به پد میبردیم.
🌷....بین راه انواع قوطیهای کمپوت و کنسرو به چشم میخورد که پس از استفاده کنارِ جاده ریخته شده بود. حسین با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد و به مسؤلان گفت: «اینجا خاک است و خاک هم پاک. نباید هر چیزی دستمان رسید بریزیم اينجا. شما داخل خانه خودت هم اینقدر آشغال میریزی.» دستور داد چند نفر را به خط کند تا تمام زبالهها را جمع کنند و تا زبالهها جمع شدند آنجا را ترک نکرد.
🌹خاطره ای به یاد سردار سرلشکر جانباز شهید معزز فرمانده حاج حسین خرازی دهکردی
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
✍️ با چند تا از پسرهای هم سن و سال خودمان رفته بودیم دزفول، کنار رودخانۀ شهر.
پاچه هایمان را زدیم بالا و پایمان را گذاشتیم توی آب رودخانه.
آب یخ بود و شتاب زیادی داشت.
سرمای آب، مغز استخوان مان را می سوزاند.
توی رودربایستی با هم مانده بودیم.
منتظر بودیم یکی پایش را بکشد بیرون تا بقیه هم انصراف بدهند.
یکهو دیدیم حسین لباس هایش را درآورد و شیرجه زد توی آب!
دهانمان یک وجب باز ماند.
تا به خودمان بیاییم، حسین تا تهِ رودخانه را شنا کرد و برگشت.
🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
#شهید_سید_محمد_حسین_علم_الهدی
#شهید_علم_الهدی
#خاطره_شهدا
#در_راه_فتح_قله_ایم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯