eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.5هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعری داشت شعر مینوشت تو کربلا نوشت: اباالفضلَ استجارَ به الهُدی گفت عباس روز عاشورا کارش به جایی رسید که حتی امام حسین بهش پناه آورد :) دید نه نمیشه بنویسه امام که خودش پناه همست ،پناهش اباالفضلِ! هرچی فکر کرد که اصلاح کنه چیزی به ذهنش نرسید گفت میخوابم حالا فردا درستش میکنم. امام حسین اومد تو خوابش گفت چرا ادامه ندادی شعرتو؟ شاعر گفت یا ابن رسول الله دیدم داره کفر میشه. امام حسین گفت نه کفر نیست بنویس ، بنویس عباس هم پناه من بود هم پناه زن و بچه ام. •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
می‌خوام اینجا بنشینم کنارت با دو لقمه نان و پنیر و یک استکان عشق! مهمانم می‌کنی؟ •┈┈••✾•❤️•✾••┈┈• @koocheye_khaterat •┈┈••✾•❤️•✾••┈┈•
میدونی اصالت یعنی چی اصالت یعنی دلت نمیاد خیانت کنی دلت نمیاد دل بشکنی دلت نمیاد دو رو باشی دلت نمیاد آدما رو بازی بدی بهش میگن چهار چوب چهارچوبی که خودت برای خودت تعریف میکنی کسی که چهار چوب داره اصالت داره اصالت رو نه میشه خرید نه میشه اداشو دراورد و نه میشه با بزک دوزک بهش رسید این که تن به انجام هر کاری نمیدی به این معنی نیست که نمیتونی این بی عرضگی نیست اصالته •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
* آبگوشت* موضوع داستان: اعتقادی 🌷 آقای شیخ حسین انصاریان می‌فرمود: یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه. دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره‌ی ناهار چیده شد : ماست، سبزی ، نون. 🌻دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشت رو بیارن که یه *کلاغی از راه رسید  رو سر این دیگ و یه فضله انداخت تو دیگ آبگوشت ،* گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار، توکوه گشنه بودیم ، همه ماست و سبزی خوردیم. خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا لعن به کلاغ کردن.  گاهی هم می‌خندیدن ولی در اصل ناراحت بودن. وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن ، دیگ رو که خالی کردن دیدیم *یه عقرب_سیاه ته دیگ هست❗* و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو می‌خوردیم و همه‌مون می‌مردیم کسی هم نمی‌فهمید❗ اگر  اون عقرب را ندیده بودن ، هنوز هم می‌گفتن یه روز رفتیم کوه خدا حال‌مون رو گرفت❗ حالت رو نگرفت ، جونت رو نجات داد❗ *👈خدا می‌دونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده‌شون چیه.* 🌷 امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند: 🌱هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه نعمتی از خداوند ، آن را در بر گرفته است •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽ 🌱🌻 🌻بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🌻 🌼وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَ هْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ 🌼 *و ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حقّ و خود نیکی کن. خصوصا مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدّت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته (هر روز) بر رنج و ناتوانی‌اش افزوده است، (و فرمودیم که) شکر من و شکر پدر و مادرت بجای آور، که بازگشت (خلق) به سوی من خواهد بود.* ۸✨ جرعه‌ای نور از کلام وحی 💫📗 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
*خدایا..❤️ حالمان را تڪان بده..🌺 خیلی وقت است ... دلخوشی هایمان "ته نشین" شده است...!!* 🌺🍃 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا حضرت مهدی (عج) را منتظر مى‌گويند؟ ◇ امام جواد (علیه السلام) فرمودند: لأَنَّ لَه غَيْبَةً يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ اَلْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ اَلْمُرْتَابُونَ براى آنكه او داراى غیبتى است که روزهایش زیاد و مدّتش طولانى است. پس افراد مخلص منتظر ظهور او هستند و افراد شکّاک مُنکر او هستند. 📗(كمال الدين،ج2،ص378) •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
سلام عزیزان دل❤️ کوچه احساسی های گل احوالتون چطوره؟ منو نمی‌بینید خوش می‌گذره؟😉 خوشه هم که تموم شد اما از امشب با یه رمان دبش اومدیم تو خونه هاتون. البته نویسنده من نیستم. یکی از دوستان عزیز هستند که رمان رو نوشتن. داستان خیلی خیلی قشنگیه😍 بخصوص شخصیت های داستان خیلی دوست داشتنی هستن. و البته اینهم بگم که داستان در حال نگارش هست. این شما و این رمان زیبای ❤️ از خانم مرادی عزیز😍 پیام بعدی رو حتما بخونید از طرف نویسنده هست👇👇👇
🍃🍃🍃 ✍ نویسنده نوشت سلام و عرض ارادت خدمت همه‌ بزرگواران کانال کوچه احساس. با توجه به اینکه این رمان، اولین رمان بنده به عنوان یکی از شاگردان خانم صادقی در مجموعه باغ انار هست، امیدوارم توانسته باشم حق شاگردیِ ایشان را خوب ادا کنم. البته قطعاً این رمان ایرادها و نواقصی دارد که پیشاپیش بابت همه‌ی آنها از شما و اساتید محترم عذرخواهی می‌کنم. نقد و نظرهای شما عزیزان حتماً به هر چه بهتر شدن این رمان و رمان‌های بعدی، کمک خواهد کرد و برای من راه‌گشا خواهد بود. امیدوارم این داستان را بخوانید و از خواندن آن لذت ببرید. در ضمن داستان واقعی نبوده و تماماً حاصل تخیل نویسنده می‌باشد. از توجه تک‌تک شما سپاسگزارم.🌹 🍃🍃🍃