هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
20.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( عمامه ی خاکی )
(به یاد طلبه شهید نادر هندیجانی)
حسینی: من به باقری گفتم دوتا آر پی جیزن میخوام،بعد برداشته شما رو فرستاده؟! مگه میخوام نماز میت بخونم؟!
نادر: مگه ما چمونه؟!
منصوری: ما آر پی جیزنیم دیگه!
حسینی: آر پی حیزنین؟! داداش شما دوتا حدف متحرکین با اون عمامه هاتون
صداپیشگان: مریم میرزایی - علی حاجی پور - مسعود عباسی - میثم شاهرخ -کامران شریفی - احسان فرامرزی
نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان کوتاه ( جبران مهربانی )
️داخل جیبم چاقو را لمس کردم که....
صداپیشگان: مسعود صفری - کامران شریفی - مسعود عباسی
بازنویسی و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای یک شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( حسین پسر غلامحسین )
(به یاد شهید محمد حسین یوسف الهی)
حسین: تو این عملیات قراره پیروز بشیم قاسم جان
قاسم سلیمانی: دیوانه شدی حسین؟ عملیاتهای قبلی که آسون بود و هیچ مشکلی نداشتیم، نتونستیم کاری کنیم. این یکی که اصلا حرفشم نزن. نکنه سرت خورده به جایی؟
حسین : حسین پسر غلام حسین داره بهت میگه، این عملیاتو برده تصور کن
صداپیشگان: علی حاجی پور- مسعود عباسی - کامران شریفی - احسان فرامرزی
نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
سلام به همه عزیزان!
شبتون بخیر باشه
خیلی ها میپرسن چی شد؟! رمان نصفه نیمه موند. کلا یادمون رفت.
راستش من شرمنده ام.🙈
مطمئنا از اینکه مدت خیلی زیادی وقفه بین رمان اقیانوس ها افتاد، شما هم ناراحتید.
راستش بالاجبار فعلا رمان رو نصفه رها کردم تا یک پروژه ای رو تحویل بدم و بعد با فراغ بال بیام سراغ اقیانوس ها.
بابت این همه مدت صبوری و همراهی تون سپاسگزارم. و مطمئنا شما هم شرایط نویسنده بودن رو درک میکنید.
زمان خاصی رو نمیتونم تعیین کنم. هر زمان دوباره انتشار شروع شد، حتما تو کانال اعلام خواهم کرد.
لطفا دعا یادتون نره🙏❤️
یاحق
#هیام
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
23.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( پرواز عقاب ها )
(به یاد شهید خلبان علی اکبر شیرودی)
خلبان کشوری: سروان شیرودی،بازم درخواست کمک دارن! چیکار کنیم؟!
خلبان شیرودی: از من میپرسی کشوری؟! خوب وقتی همیشه درخواست کمک میدن ما چیکار میکنیم؟ وقت پروازه دیگه قربونت
خلبان کشوری: کی پرواز کنه؟! همه خستن! بریدن به خدا...انقدر بدنهاشون خالی کرده که میترسم تو کابین خلبان، رو هوا خوابشون ببره!!!!! میدونی چند ساعته نخوابیدن،پشت هم پرواز پرواز....
خلبان شیرودی: پس پاشو احمد جون ، پاشو که کار کار خودمونه
خلبان کشوری: نه علی اکبرجان،شما یکی که اصلا اجازه پرواز نداری،یعنی شوخیشم زشته! برادر من، تا همینجاشم رکورد بی خوابی رو زدی داداشم! بسه به خدا ، کار میدی دست خودت
صداپیشگان: مینا حمیداوی - مسعود عباسی - محمد رضا جعفری - علی حاجی پور- کامران شریفی - احسان فرامرزی
نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه ( این عالم خدایی ندارد؟! )
وزیر: بانو،باور کنید من هرچه تلاش کردم بیفایده بود،شاه به هیچ عنوان به وجود خداوند ایمان نمی آورد! نِ نمیدانم این ناباوری از سر لَج بازیست یا از سر نا…ناااا
بانو: یا از سر نادانیست
وزیر: زَ زبانم لال بانو...بنده ی حقیر قصد جسارت نداشتم...اَ اما مگر میشود با این همه ادلّه و براهین که برایشان آوردیم، باز هم به وجود پروردگار کافِر باشند؟!
بانو: جناب وزیر، بعضی وقتها گره کار با سخن گفتن و بالای منبر رفتن و پند و اندرز باز نمیشود… من شوهرم را بهتر از همه ی شما میشناسم،حالا دیگروقت عمل است
صداپیشگان: نسترن آهنگر - مسعود عباسی - علی گرگین - مسعود صفری
بازنویسی و کارگردان: علیرضا عبدی
پخش روزهای یک شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی
@radiomighat
برای اولین بار به روی یه دختر چادری لبخند زدم.
نشست جلوی پام. بدون اینکه نگام کنه شال نخی سفیدشو از سرش درآورد و درست دور گردنم و روی زخم چاقو پیچید.
موهای قشنگش همزمان با برداشتن شال دور شونههاش ریخت. ولی بیاهمیت به این اتفاق، اول جلوی خونریزی منو گرفت و بعد تلفن همراهش از کیفش خارج و با اورژانس هماهنگ شد.
تو اون لحظه دیگه مریم دختری که ازش متنفر بودم جلوم نبود. یه فرشتهی نجات بود. یکی که بدون هیچ کینهای مقابلم نشسته بود و به خاطر حفظ جون من حاضر بود از حجاب سفت و سختش بگذره.
رفتم بیمارستان. مقابل چشم دختری که حالا لبههای چادرش با دستای خونیش محکم چسبیده بود که دیگه چشم کسی جز من به موهاش نیفته. مقابل اون چشمای مهربون و نگران سوار آمبولانس شدم و با فکر مریم تو بیمارستان به هوش اومدم.
https://eitaa.com/joinchat/1406599294C9146afa51f
ڪوچہ احساس
برای اولین بار به روی یه دختر چادری لبخند زدم. نشست جلوی پام. بدون اینکه نگام کنه شال نخی سفیدشو از
پسره تو کوچه چاقو میخوره
دختر مغرور و زیبای همسایه شون از راه میرسه و میشه فرشته ی نجاتش ....
بیا ببین پسره از مجنونم بدتر میشه😂❤️
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
تو در جنگلهای ورزقان، در نقطه صفر مرزی چه کار میکنی مرد؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری چه ایرادی داشت که پشت آن ننشستی تا این شب عیدی، پیام تبریک برای این و آن ارسال کنی؟
میخواستی مثلا بگویی مردمی هستی؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله میشدی و چند نفر آدم را پیدا میکردی و از بینشان رد میشدی و صدای شاتر دوربینها و تمام.
به جهنم که پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا الان، یک فرماندار را از هم نزدیک ندیده.
به جهنم که روستای کهنهلو به ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد.
به جهنم که روستای کیغول یه درمانگاه ندارد و همین ماه پیش یک زن جوان، قبل از اینکه به زایشگاه شهرستان برسد، بچهاش سقط شد.
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی هموار میرفتی سید!
عدل رفتی سراغ نقطهای که کل مملکت بسیج شدهاند برای پیدا کردنت؟
انصافت را شکر.
میگویند آنجا باران گرفته.
زیر باران دعا مستجاب است.
دعا کن برای این ملت
سلام ما را به حاج قاسم برسان؛
پیرمرد روستای کهنهلو را که یادت نرفته؟
همان که هنوز یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده؟
دعا کن سید...
🌹
@radiomighat