eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.4هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
با هیچ ڪسم میل سخن نیسٺ و لیڪن.. تو خارج ازین قاعده و فلسفہ هایے! #مجتبے_قندالے •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
💔🍂🍁 گیرم که عشق پیرهنی بود و کهنه شد می‌پوشمش هنوز، تو بر تن چه می‌کنی؟ 🖋 ═══🍂☕️🍂═══ •┈┈••✾•💜•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•💜•✾••┈┈•
══════ جان و جهان ز عشق تو رفت ز دست کار من من به جهان چه می‌کنم چونک از این جهان شدم 🖋 " " ════ •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
دوستان گرامی رمان رویای وصال رو مجبوریم از کانال برداریم. رمان رو فرستادیم برا چاپ و متاسفانه توسط یک نفر، مشابه داستان در کانال دیگه ای در حال بارگذاری هست😔😔. و تا اتمام پیگیری از کانال برمیداریم عزیزانی که موفق نشدن کامل بخوانن ان شالله بعد از حل مسئله پارت هارو در اختیارشون قرار میدیم🌹
🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁 🎙 سلام به همراهان همیشگی کوچه ی احساس خواننده های خوب ودوست داشتنی ! ان شاء الله حال دلتون خوب باشه🌹 امشب متاسفانه نتونستم قسمت جدید رمان رو بنویسم. در واقع دست وبالم به نوشتن نمیره.😔 برای همین گفتم یه کم امشب باهم درد و دل کنیم! اگر نخوام اغراق کنم راستش یه نویسنده اثرش رو به اندازه بچه اش دوست داره. و وقتی این اثر ارزش خودشو به نوعی ازدست بده خیلی ناراحت میشه.کانه یه چیز باارزش رو ازدست داده. الان حال من دقیقا همینه. رمان رویای‌وصال ، اولین اثر من بود. یکسال ایده ی این داستان در ذهن من بالا پایین شد. اتفاقات و مسائلی که در بیرون پیش اومده بود رو باید به بهترین شکل در قالب یک داستان قرار میدادم. اگر بخوام صادقانه نگاهش کنم باتمام اشکالات نگارشی یا فنی ، ایده وطرح نو وجدید رمان رویای وصال نقطه ی عطف و مهم در این اثر بود. اینکه یک نفر با ناشیانه ترین حالت ممکن این ایده رو بگیره و دقیقا همین اتفاقات رو با قلم خودش بشینه بنویسه یعنی یک جور سرقت ادبی! و جالب اینکه اسم شخص اصلی داستان هم بذاره "زهرا صادقی!🤦‍♀ شاید میخواسته ادای دینی به من نویسنده هم کنه. نمیدونم چی بگم! از بعضی بی اخلاقی ها بین بچه مذهبی ها دلم میگیره! چرا واقعا؟ اگرقراره به دیگران خدمت کنید چرا از خودتون از ذوق و خلاقیت خودتون استفاده نمیکنید؟ من مجبور شدم رمان رویای وصال رو ازکانال بردارم.ان شاء الله برای چاپ رمان ها هم اقدام کردم و میکنم. امیدوارم این اتفاق در رابطه با بقیه رمان ها پیش نیاد. برادرا !خواهرا ! رمان های حقیر رو حتی برای خودتون هم کپی نکنید. شرعا جایز نیست.اگر میخواید دل کسی رو بشکنید، کپی کنید و در کانال دیگه ای اونو ارسال کنید. نمیخوام بگم چه شب هایی که با بچه ی یک ماهه ام روی پا و با گریه هاش مینشستم و این رمان رو مینوشتم. تا شاید نگاه یک نفر در زندگی عوض بشه. امشب راستش خیلی دلم گرفته !😞 دعا کنید یه کم بهتر بشم و بتونم قسمت جدید رمان رو بنویسم. فردا ان شاء الله قسمت جدید رو میزنیم. نظراتتون موجب قوت قلب منه ممنون از همتون که صبورید و با من همراهی میکنید. شب همگی بخیر 🌹 زهرا صادقی @z_hiam
چندتا از پیام های فرستاده شده رو باهم بخونیم👆👇 ممنون ان شاء الله همه ی مظلومین به حقوقشون برسن. منتها سعی کنید با کارفرما با آرامش حرف بزنید اگر نشد اون وقت از طریق قانون اقدام کنید.
انرژی گرفتم .تشکر 🌹
ممنون! دوستان زیادی الان پیام دادند که رمان رویای وصال رو تا نصفه خوندن و الان دیگه نیست. جهت اطلاع دوباره میگم بخاطر مسائل کپی رایت مجبور شدیم رمان رو فعلا برداریم. ان شاء الله بعد از چاپ اگر بشه دوباره بارگذاری میکنیم.🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این صبح زیبای زمستانی آرزو می‌ڪنم نه حسرت ڪَذشته غمڪَینتون ڪنه ونه غم آینده نڪَرانتون در حال زندڪَی ڪنید و لحظه‌هایتان پر از آرامش باشه😇 #صبحتون_به_عافیت_و_نیکی 😍 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
خواستم ببینم دوری یعنی چه؟! یعنی چند بار عقربه ی ساعت را دوره کردن؟ چند بار صبح را به شب رساندن؟ یعنی چند فرسنگ؟ چند کوه و دریا در میان؟! دیدم، دوری تنها به دل است! تنها به دل.... 🖋 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
سلام خوبید همگی؟ امیدوارم حال دلتون خوب باشه. یکی از دوستان خوبم که نویسنده هستن متن طنزی رو نوشتن در راستای جریاناتی که برای رمان من پیش اومده بود. جالبه بخونید☺️ •┈••✾•🍃🌸🍃•✾•┈• چگونه یک شبه نویسنده شویم!! فرض کنید شما یک روز صبح، از خواب بیدار میشوید، احساس میکنید حسی در وجودتان جوانه زده است! حسی نا شناخته که باید کشفش کنید تا یک وقت خدای ناکرده حرام نشود! بعد از خوردن صبحانه حسابی و زدن یک آروغ جانانه، متوجه میشوید این حس، حس نوشتن است که مزه اش در زیر زبانتان حس میشود! با خود عهد میبندید که یک نویسنده شوید و رمانی احساسی، شور انگیز و خلاقانه بنویسید خب چه باید کرد؟ در زیر نکات کاربردی برای این امر ارائه شده که ان شاء الله بتواند راه گشا باش ( یکی از دوستان، این مسیر رو برای همسرشون بردن و خیلی راضی بودن!!) ۱. آخرین( و احتمالا تنها) رمانی را که خوانده اید( که آن هم قطعا رمان مجازی ست چون رایگان است و لازم نیست برای فرهنگ پولی خرج کنید) جلویتان میگذارید ۲. مرحله بعد، تغییر دادن اسم شخصیت ها و شهر ها و مکان هاست که قطعا باید با وسواس و دقت انتخاب شود بالاخره انتخاب اسم شخصیت های داستان خیلی حساس میباشد ۳. مرحله سوم فرستادن صلوات های پی در پی موقع انتقال داستان از کانال نویسنده به کانال خودتان است که خدای ناکرده زیر دین نمانید ۴. بعد از طی این مراحل طاقت فرسا، تنها یک مرحله مانده، و آن هم وقف آن برای جلال خداوند است!* چرا که شما آدم بسیار بسیار خیر و البته معتقدی هستید، پس، کپی داستان را، با ذکر صلوات آزاد میفرمایید رمان شما آماده ست تقبل الله نکته: فقط سعی کنید در موقع تغییر نام داستان مقداری خلاقیت به خرج داده و اقلا اسم نویسنده قبلی را به عنوان اسم شخصیت اول داستان ذکر نفرمایید با تشکر تا اموزش های بعدی خدا نگهدار ـــــــــــــــــــــــ پ.ن: * جمله درج شده در اول کتاب مقدس با ترجمه تفسیری میم. مشکات