eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
‌درد عاشق را دوایی بهتر از معشوق نیست شربت بیماری فرهاد را شیرین کنید..
‌با تو می خندم مدام و غرق در حال خوشم ناز چشمان تو را من هر چه باشد می خرم
صداقت و سادگی انسان را شاعر میکند نه مال و ثروت قدر داشته هایمان را بدانیم صداقت، یعنی گنج مهربانی ، یعنی سرمایه چشم پاکی ،یعنی انسانیت ‍‌
دوست عزیزم ، گاهی برای رها شدن از زخم های زندگی باید بخشید و گذشت میدانم که بخشیدن کسانی که از آنها زخم خورده ایم سخت ترین کار دنیاست ولی تا زمانی که هر روز چشمان خود را با کینه باز کنیم و آدم های ، خاطرات تلخ را زنده نگه داریم و در ذهن خود هر روز محاکمه شان کنیم ، رنگ آرامش را نخواهیم دید گاه چشم ها را باید بست و از کنار تمام بد بودن ها گذشت...
طوری زندگی کن که دشمنانت از افتادنت هم بترسند کاری کن بدانند بعد از هر برخواستن قدم هایت محکمتر از قبل می شود ‍‌
قدر چیزی را که داری بدان.👌 قبل از اینکه روزگار به تو بفهماند باید قدرش را میدانستی.☘
مواظب رایحه حرفهایمان باشیم، عطرحرفهایمان هرچه که باشد، تندوتلخ، گرم و شیرین، تیز و شور انگیز یا آرام و روح انگیز، ما را در خاطره ها به یاد می آورد، شمیم رایحه حرفهایت راانتخاب کن!
سرم سرگشتهٔ سودای عشق است دلم آشفتهٔ غوغای عشق است بدان دیده که بتوان دید او را دو چشم روشن بینای عشقست حقیقت سرمهٔ چشم خردمند غبار گرد خاک پای عشقست ز عبرت غیر او از دل به در کن که غیر دل دگر نه جای عشقست به شمع عشق جان و دل بسوزان چو پروانه گرت پروای عشق است مگو از دی و از فردا و فردا که امروز وعدهٔ فردای عشق است تن تنها در آ سید به خلوت که در خلوت تن تنهای عشقست
✍جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکه‌ای بود که ماری به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه‌ گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد به خاطر این گناهت بود؟! پیر گفت: بلی! جوان گفت: از کجا مطمئنی؟! پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها می‌شوند زود می‌فهمم و بلافاصله توبه می‌کنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا می‌شوم. 🔥ای جوان! تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهانت کم می‌شود و زودتر می‌توانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشۀ آن بلا را بشناسی. بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه می‌نویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه می‌شود، اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که به راحتی، ریشۀ مصیبت خود را می‌دانی که از کدام گناه تو بوده است....
پاهایتان را هنگام راه رفتن تصور کنید پای جلویی غروری ندارد پای پشتی شرمنده نیست چون هر دو میدانند موقعیتشان تغییرخواهدکرد زندگی همیشه در حال تغییر است بدون غرور و شرمساری زندگی کن
‍‌‏بعضی وقتا خوبه بجای گوگل بعضی سوالا رو از پدر و مادر بپرسیم؛ یادشون بیاریم که یادمون نرفته یه روز قوی ترین موتور جستجوی زندگیمون بودن.
مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه می کرد و از او خواست که راهنمایی اش کند. حکیم یک نشانی به او داد و گفت به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. مرد هیجان زده به سمت نشانی رفت، با تعجب دید آنجا قبرستان است. به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند....